چگونه انسانی بهتری باشیم؟!

  • کد خبر : 304662
  • 13 آذر 1399 - 12:14
چگونه انسانی بهتری باشیم؟!

 

چگونه می توان احساس ارزشمندی بی قید و شرط را پرورش داد؟!

این پست بخشی از مجموعه “چگونه انسانی بهتری باشیم” از TED است ، که هر یک از آنها حاوی بخشی از توصیه های مفید از افراد جامعه TED است. تمام پست های اینجا را مرور کنید.

من تا زمانی که به یاد می اورم با احساس بی لیاقتی دست و پنجه نرم کرده ام.

زندگی من وقتی بزرگ می شدم از بیرون کاملاً عالی به نظر می رسید. پدر و مادرم زندگی شادی داشتند ، آنها حمایت می کردند و درآمد کافی برای راحتی بیشتر ما داشتند. من بیشتر خوشحال بودم ، اما این حس عمیق را هم داشتم که مشکلی در من وجود دارد.

دردناک ترین لحظات من در مهمانی ها بود. وقتی به مهمانی های سیاه پوستان می رفتم ، دوستانم مرا مسخره می کردند ، زیرا من از نظر ریتمیک به چالش کشیده شده بودم و نمی توانستم بدن ناجور دبیرستانم را مجبور کنم از آخرین حرکات رقص تقلید کند.

سپس ، به عنوان تنها دختر سیاه پوست در مهمانی های مرتبط با مدرسه ای که عمدتا  در ان سفید پوستان  بودند ، هرگز برای رقص انتخاب نشدم. من هرگز مورد توجه کسی نبودم. احساس می کردم  به انجا تعلق ندارم.

بنابراین ، در حدود ۱۲ سالگی ، به این نتیجه رسیدم که راه درمان این احساس عدم لیاقت ، کمال باشد. ساده است ، مگر نه؟ اگر من فقط کامل بودم ، پس با انجا وفق می شدم، انتخاب می شدم.،من واقعاً خوشحال بودم.

کلاس رسمی رقص

در کلاسهای رسمی رقص شرکت کردم ، در مدرسه سخت کار کردم و سعی کردم یک دوست حامی و ازخودگذشته باشم. عزت نفس من وقتی نمرات خوبی گرفتم و احساس کردم جزء انها هستم بالا بود – اما وقتی که از نظر تحصیلی خوب عمل نکردم یا کنار گذاشته شدم ، خراب شد.

 

چگونه بهترین باشیم؛ ۱۷ کاری که شما را از معمولی بودن نجات می‌دهد | چطور

انسانی بهتری باشیم/احساس لیاقت

من امیدوار بودم که اگر فقط می توانستم کسی را پیدا کنم که مرا دوست داشته باشد ، بالاخره احساس لیاقت می کردم.

در دانشگاه ، مشغله به استراتژی اصلی من برای تلاش برای احساس لیاقت تبدیل شد. من کلاسها و تدریس خصوصی را با اتحادیه دانشجویی سیاه پوستان، دولت دانشجویی ، گروه کر انجیل ، تیم گام ها انجام می دادم … به سختی به خودم وقت دادم که نفس بکشم ، فکر کنم ، باشم.

بعد از دانشگاه ، توجه من به تلاش برای یافتن رابطه ای برای احساس خلاء جلب شد. اضطراب و فراز و نشیب هایی که در این تلاش تجربه کردم طاقت فرسا بود. یادم می آید که به بارها و کلوپ ها می رفتم ، و دقیقاً مانند دبیرستان ، من به ندرت کسی بودم که برای رقص انتخاب می شد.

من با پوست قهوه ای و موهای گره خورده و اینکه آیا تا به حال توسط یک شریک احتمالی پذیرفته شده ام ، جذابیت خود را زیر سال می بردم. من همچنان امیدوار بودم که اگر فقط می توانم کسی را پیدا کنم که مرا دوست داشته باشد ، بالاخره احساس لیاقت می کنم.

من با شما یک راز را در میان میگذارم : هیچ کدام کارساز نبود!

نه کمال گرایی ، مشغله ، روابط – خوب ، شاید بعضی از آنها برای یک لحظه جواب داد. بلافاصله پس از شروع یک رابطه جدید یا کسب نمره خوب ، احساس شایستگی کردم. اما خیلی زود احساس ارزشمندی خودم از بین رفت و دنبال کار بعدی می گشتم. به محض رسیدن به باری که برای ارزش خودم ترتیب داده بودم ، دوباره عزت نفسم بالا رفت.

آیا تابحال آن را تجربه کرده اید؟

انسانی بهتری باشیم/رشد معنوی و دکترای روانشناسی بالینی

پس از چندین سال درمان ، رشد معنوی و دکترای روانشناسی بالینی ، من بالاخره شروع به پرورش یک ارزش شخصی بی قید و شرط کردم و این باور را داشتم که “من به اندازه کافی خوب نیستم”. من خودم را در آغوش می کشیدم –  همه ی اینه میگذرد – و این مسیر جدید آزاد کننده ، روح بخش و حیات بخش است.

بگذارید آنچه را که آموخته ام با شما در میان بگذارم. اما قبل از انجام این کار ، ممکن است از خود بپرسید که آیا این فقط توصیه های بیشتری در مورد عزت نفس است؟

 

چگونه بهترین باشیم؟14 راه موثر برای محبوب شدن

انسانی بهتری باشیم/عزت نفش بی قید و شرط

عزت نفش بی قید و شرطحسی است که شما در ان لیاقت زنده بودن ، دوست داشته شدن و مورد توجه قرار گرفتن را دارید و اینکه جایی را اشغال کنید.

فقط می خواهم روشن کنم: ارزش دادن به خود همان عزت نفس نیست.

عزت نفس ما ناشی از توانایی ها ، موفقیت ها ، موقعیت های اجتماعی و چیزهایی است که باور داریم و می توانیم به آنها برسیم. ما می توانیم عزت نفس خود را با ارتقا مهارت ها یا عملکرد خود تقویت کنیم و عزت نفس ما بسته به نوع عملکرد ما در جنبه های مختلف زندگی بالا و پایین می رود.

در مقابل ، خود ارزشی بی قید و شرط از توانایی ها و دستاوردهای ما متمایز است.  این مقایسه ما با دیگران نیست ؛ این چیزی نیست که بتوانیم کم و بیش از آن داشته باشیم. ارزش شخصی بدون قید و شرط حسی است که در ان شما لیاقت زنده بودن ، دوست داشته شدن و  مورد مراقبت بودن را دارید و اینکه جایی را اشغال کنید.

من با صدها دانشجو در یکی از برترین دانشگاه های کشور نشست و برخاست داشته ام و هنگامی که ما در مورد نگرانی های آنها کاوش می کنیم و ریشه یابی می کنیم ، اغلب متوجه می شویم که آنها با احساس عمیق عدم شایستگی دست و پنجه نرم می کنند. من معتقدم عوامل زیادی وجود دارد که باعث می شود ما چنین احساسی داشته باشیم.

انسانی بهتری باشیم/شایستگی ما  براساس نمرات آزمون ما است

تبلیغات به ما می گوید که برای دوست داشته شدن ، پذیرفته شدن یا موفقیت لازم است چیزهایی را بخریم. سیستم آموزشی به ما می آموزد که شایستگی ما به عنوان دانش آموزان براساس نمرات آزمون ما است. اگر ما افتخار آفرینی یا تدارکاتی را انجام دهیم ، ممکن است والدین ما اینگونه القا کرده باشند که آنها ما را بیشتر دوست دارند. آن دسته از ما که سو استفاده ، حمله جنسی و آسیب روحی را تجربه کرده ایم ممکن است شخصیت و حق وجود خود را زیر سوال ببریم. و همانطور که رسانه های اجتماعی زندگی ما را فرا گرفته اند ، ما همچنین احساس کرده ایم که شایستگی ما بر اساس تعداد فالوورهایی است که داریم و تایید هایی است که میگیریم.

علت آن هر چه باشد ، برای بسیاری از ما ارزش شخصی ما به دستاوردها و داشته هایمان گره خورده است. به محض عدم موفقیت یا از دست دادن تأیید ، ارزش شخصی پایینی را تجربه می کنیم.

انسانی بهتری باشیم/خود ارزشی بی قید و شرط

خود ارزشی بی قید و شرط، پادزهر خود ارزشی پایین  است. این راهی برای کنار گذاشتن انتقاد از خود ، شرمندگی و رفتارهای ناسالم است. این راهی برای خروج از افسردگی ، اضطراب و سوء مصرف مواد است. وقت آن رسیده است که ارزش خود را بر این اساس بنا کنیم که انسان هستیم و برای پرورش ارزشی که پایدار بماند ، حتی وقتی زندگی آنطور که انتظار داریم پیش نمی رود ، ارزش خود را حفظ  کنیم.

بنابراین چه چیزی بسیاری از ما را از پرورش ارزش شخصی بی قید و شرط بازمی دارد؟

بعضی از افراد ممکن است ترس داشته باشند که اگر بیش از حد از خود راضی باشند ، انگیزه رشد و تغییر نخواهند داشت. دیگران می توانستند احساس کنند که پذیرفتن خود به عنوان فرد شایسته مغرورانه خواهد بود. و برخی ممکن است به سادگی باور کنند که احساس لیاقت ممکن نیست.

من اغلب تعجب می کنم:

 

  • اگر همه ما خود ارزشی بی قید و شرط را پرورش دهیم ، دنیا چگونه خواهد بود؟
  • اگر می دانستید که لایق هستید ، جرات انجام چه کاری را پیدا می کردید؟
  • اگر خود ارزشی شما در معرض خطر قرار نگیرد ، چه جرأتی خواهید یافت؟
  • اگر می دانستید که از قبل لایق هستید ، دیگر از چه کاری دست می کشید؟

 

انسانی بهتری باشیم/درگیری ها را بدون خشونت

من معتقدم که مردم درگیری ها را بدون خشونت حل می کنند و افراد بیشتری جرات انجام کارهای شگفت انگیز را دارند. من معتقدم اگر ارزش شخصی ما در این زمینه نبود ، دنیا برای همه ما بسیار بهتر و آرامتر به نظر می رسید.

بنابراین چگونه این چشم انداز را واقعی کنیم؟

ببینید آیا می توانید افکاری را که درباره نحوه متفاوت تفکر ، احساس یا نگاه متفاوت دارید ، رها کنید. در عوض ، روی چیزهایی که در مورد خودتان دوست دارید تمرکز کنید.

پرورش خود ارزش  بی قید و شرط یک تمرین مداوم است. در اینجا چهار راه وجود دارد که می توانید از همین حالا انجام دهید تا احساس لیاقت بیشتری داشته باشید:

 

چگونه بهترین باشیم؛ ۱۷ کاری که شما را از معمولی بودن نجات می‌دهد | چطور

در اینجا چهار راه وجود دارد که می توانید از همین حالا انجام دهید تا احساس لیاقت بیشتری داشته باشید:

🔰 ۱-خود را ببخشید.

بسیاری از ما برای احساس شایستگی تلاش می کنیم ، زیرا به دلیل اشتباهات گذشته از خود عصبانی هستیم. بخشش شامل تصدیق و پذیرفتن آنچه اتفاق افتاده است میشود. پذیرش باعث می شود که خود و دیگران را سرزنش نکنیم و به ما امکان حرکت رو به جلو را می دهد.

برای بخشش خود ، در شرایطی که منجر به اشتباهات گذشته شده اند تأمل کنید ، دردی را که تجربه کرده اید تصدیق کنید و آنچه را که از این وضعیت آموخته اید شناسایی کنید. سپس با خود بگویید “من تو را می بخشم” – به روشی صادقانه و مهربانانه.

🔰 ۲- پذیرش خود را تمرین کنید.

من فکر می کنم بسیاری از ما با فکر کم ارزش بودن دست و پنجه نرم می کنیم زیرا فکر می کنیم مشکلی برای ما پیش آمده است و از پذیرفتن خودمان همانگونه که هستیم خودداری می کنیم. ما آنقدر پیام دریافت می کنیم که مثل قبل حال خوبی نداریم. به ما گفته شده است که باید بدن ، لباس ، شغل یا حتی شخصیت خود را تغییر دهیم تا قابل قبول باشد.

ببینید آیا می توانید افکاری را که درباره نحوه متفاوت تفکر ، احساس یا نگاه متفاوت دارید ، رها کنید. در عوض ، روی چیزهایی که در مورد خودتان دوست دارید تمرکز کنید. با گذشت زمان ، شروع به پذیرفتن چیز های عجیب و غریب خود کنید – خنده نامناسب ، لبخند کج و معوج خود ، روش غیرمعمول تفکر درباره چیزها. از طریق این پذیرش ، شما تصدیق می کنید که درست همانطور که هستید لایق هستید.

دانستن اینکه ما در مبارزات و دردهای خود تنها نیستیم به ما یادآوری می کند که چالش ها ما را نالایق نمی کند.

🔰 ۳- برای خودتان باشید.

وقتی زندگی ناخوشایند می شود ، بسیاری از ما در مواقع چالش خود را رها می کنیم. ما دچار انتقاد شدید از خود می شویم – که فقط احساس بدتری در ما ایجاد می کند. آنچه که ما بیشتر در هنگام گذراندن یک دوران دشوار به آن نیاز داریم این است که کسی بگوید “من تو را میفهمم. می دانم که چقدر اذیت میشوی .من اینجا هستم.”

ما می توانیم این کار را برای خود انجام دهیم. دفعه بعدی که درد عاطفی را تجربه کردید ، به احساس خود اعتراف کنید و به خود آرامش دهید. دست خود را بر روی سینه قرار دهید ، خود را در آغوش بگیرید یا با خود چیزی مهربان و آرامبخش بگویید.

🔰 ۴- با افراد حامی در ارتباط باشید.

خود ارزشی پایین  می تواند احساس انزوا و تنهایی در ما ایجاد کند. وقتی فکر می کنیم مشکلی برای ما پیش آمده است ، تمایل داریم که از روابط خود دور شویم و این انزوا فقط احساس بی لیاقتی ما را تشدید می کند. دانستن اینکه ما در مبارزات و دردهای خود تنها نیستیم به ما یادآوری می کند که چالش ها ما را نا لایق نمی کنند. ارتباط با افرادی که حمایت می کنند به ما کمک می کند تا با انسانیت و احساس ارزشمندی خود در ارتباط باشیم.

آخرین نکته: سفر به عزت نفس بی قید و شرط همیشه آسان نیست. مسیر مستقیم یا صاف نیست ، و در این مسیر با مشکلاتی روبرو خواهید شد – من هم مطمئنا مشکلاتی داشته ام.

رهایی از شرطی که برای خود ارزشی گذاشته اید شجاعت می خواهد. روند بخشش می تواند کثیف باشد ، پذیرفتن خودمان همانطور که هستیم ترسناک باشد ،  برای خودمان بودن می تواند ما را با درد عاطفی روبرو کند و ارتباط با دیگران  میتواند ما را آسیب پذیری کند.

اما من اینجا هستم تا به شما بگویم این سفر نیز زیباست و ارزش انجام آن را دارد . در ان، شما نیرویی پیدا خواهید کرد ، در انسانیت خود جا می گیرید و می دانید که لایق هستید. بنابراین من شما را به چالش می کشم که خود را در آغوش بگیرید و زندگی را از مکانی شایسته شروع کنید تا سالن رقص ( استعاری ) خود را پیدا کنید و آزادانه حرکت کنید.

بله ، گفتم سالن رقص.

 

احساس آزادی، احساس سرشاری، احساس لیاقت

احساس آزادی کردم ، احساس سرشاری کردم ، احساس پر از زندگی بودن کردم ، احساس لیاقت کردم.

به نظر می رسد ، من از اوج ابتدای کار چند حرکت جدید یاد گرفته ام.

چند تابستان پیش ، خودم به یک جشنواره جاز رفته بودم. همانطور که در آنجا نشسته بودم و مردم را که با موسیقی زنده می رقصیدند ، آرزو کردم بلند شوم و به آنها ملحق شوم. اما همه ناامنی های قدیمی من درباره حرکات رقص و انتخاب نشدن دوباره به سراغم آمد.

خوشبختانه یک پیرمرد مرا به رقص دعوت کرد و بعد از یکی دو ترانه با او ، خودم تنهایی رقصیدم. و در حالی که نت های موسیقی جاز لاتین فضا را پر می کردند و بدنم را به سمت ریتم سوق می دادم ، احساس آزادی می کردم ، احساس غرور می کردم ، احساس پر از زندگی بودن می کردم ، احساس شایستگی می کردم.

 

در نیوز بیشتر بخوانید:

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=304662

برچسب ها

ثبت نظر

-