خواب و روح/ابعاد روح انسانی

  • کد خبر : 425442
  • 08 اردیبهشت 1400 - 9:55
خواب و روح/ابعاد روح انسانی

این حقیقت بر هیچ کس پوشیده نیست که، همۀ موجودات زنده برای تجدید نیرو و به دست آوردن آمادگی لازم برای ادامۀ کار و فعالیت، نیاز به استراحت دارند، استراحتی که به طور الزامی به سراغ آنها بیاید، و حتی افراد پر تلاش و یا حریص را ناگزیر به انجام آن سازد.

“از آیات او خواب شما در شب و روز است، و نیز تلاش و کوشش شما برای بهره گیری از فضل پروردگار و تأمین نیازمندی های زندگی”

در این امور آیات و نشانه هائی است برای آنها که گوش شنوا دارند.

چه عاملی برای وصول به این هدف، بهتر از خواب، تصور می شود؟ که الزاماً به سراغ انسان می آید و او را وادار می کند: تمام فعالیت های جسمانی و بخش مهمی از فعالیت های فکری و مغزی خویش را تعطیل کند، تنها دستگاه هائی از جسم، همانند قلب و ریه و بخشی از فعالیت های مغزی که برای ادامۀ حیات لازم است به کار خود ادامه می دهند، آن هم بسیار آرام و آهسته.

این موهبت بزرگ الهی، سبب می شود که جسم و روح انسان، به اصطلاح سرویس شود، و با بروز حالت خواب که یک نوع وقفه و تعطیل کار بدن است، آرامش و رفع خستگی حاصل گردد، و انسان، حیات و نشاط و نیروی تازه ای پیدا کند.

خواب و روح

مسلماً اگر خواب نبود، روح و جسم انسان، بسیار زود پژمرده و فرسوده می شد و بسیار زود پیری و شکستگی به سراغ او می آمد، به همین دلیل خواب متناسب و آرام، راز سلامت و طول عمر و دوام نشاط جوانی است.

درست است که خواب معمولاً در شب است، و تلاش معاش در روز، اما چنان نیست که انسان نتواند این برنامه را به هنگام لزوم تغییر دهد، بلکه خداوند انسان را چنان آفریده که می تواند برنامۀ خواب خود را تغییر داده، و بر ضرورت ها و نیاز ها منطبق سازد. بدون شک، برنامۀ اصلی خواب، مربوط به شب است، و شب به خاطر آرامشی که از تاریکی پدید می آید، اولویت خاصی در این مورد دارد، اما گاه شرائطی در زندگی انسان پیدا می شود، مثلاً مجبور می شود شبانه سفر کند، و روز استراحت کند، اگر برنامۀ تنظیم خواب در اختیار انسان نبود، چه مشکلاتی که پیش نمی آمد؟

اهمیت این مطلب مخصوصاً در عصر ما که بسیاری از مؤسسات صنعتی و پزشکی و درمانی مجبورند به طور مداوم، در تمام شبانه روز کار کنند، و تعطیلی برنامه های آنها ممکن نیست، و لذا کارگران در سه نوبت به کار می پردازند، از هر زمان دیگری روشن تر است. نیاز جسم و روح انسان، به خواب به اندازه ای زیاد است که توانائی و تحمل انسان در برابر بی خوابی، بسیار کم است، و از چند شبانه روز تجاوز نمی کند، به همین جهت جلوگیری از خواب همیشه به عنوان یکی از دردناک ترین شکنجه ها نزد جباران و طاغوتیان ، شناخته شده است. به همین دلیل یکی از طرق درمان مؤثر بسیاری از بیماری ها این است که بیمار را در خواب عمیق فرو می برند، و از این راه توان و نیروی بیمار را افزایش می دهند.

البته هیچ کس نمی تواند مقدار معینی را به عنوان مقدار خواب لازم برای عموم انسان ها تعیین کند، چه این که: این امر بستگی به سن و سال و وضع و مو قعیت اشخاص و چگونگی ساختمان روحی و جسمی آنها دارد، آنچه مهم است این که، خواب کافی مقداری است که انسان بعد از ان احساس کند از این نظر اشباع شده است، درست همان گونه که در مورد آب و مقدار غذا احساس سیری می کند.

این نیز قابل توجه است که: علاوه بر طول زمان خواب، عمق آن نیز اهمیت ویژه ای دارد، ای بسا یک ساعت خواب عمیق کار چند ساعت خواب سطحی را در بازسازی روح و جسم انسان انجام می دهد. البته در آنجا که خواب عمیق، ممکن نباشد، نعاس(خواب خفیف) هم یکی از نعمت های الهی است.

به هر حال ، نعمت خواب و آرامش و آسایش ناشی از آن و نیز قدرت و نشاطی که بعد از خواب پیدا می شود از نعمت هائی است که با هیچ بیانی قابل توصیف نیست.

خواب و روح

شگفتی های عالم خواب

با تمام بحث هائی که دانشمندان پیرامون خواب و ویژگی های آن کرده اند، باز هم به نظر می رسد: هنوز، همۀ زوایای این عالم اسرار آمیز روشن نشده و حقائق پیچیده آن فاش نگردیده است. هنوز، در میان دانشمندان بحث است که، چه فعل و انفعالاتی در بدن انسان صورت می گیرد که در یک لحظۀ ناگهانی، بخشی از فعالیت های مغز و بدن او تعطیل می گردد، و تحولی در سر تاسر روح و جسمش، ظاهر می شود؟

بعضی عامل اصلی خواب را یک عامل فیزیکی می دانند، و معتقدند: انتقال خون از مغز، به قسمت های دیگر بدن، این پدیده را به وجود می آورد، و برای اثبات عقیدۀ خود از تختخواب مخصوص به نام “تختخواب ترازوئی” استفاده کرده اند، که انتقال خون را از مغز به سایر اعضاء مشخص می کند.

جمعی دیگر، عامل خواب را عامل شیمیائی می دانند، و معتقدند به هنگام تلاش و کوشش، سموم در بدن پیدا می شود، که بخشی از مغز را از کار می اندازد، در نتیجه انسان  به خواب می رود، هنگامی که این سموم جذب بدن و خنثی شد، انسان بیدار می شود.

جمع دیگری برای خواب، یک عامل عصبی قائلند و می گویند: سیستم فعال عصبی ویژه ای در مغز موجود است، که حکم گاز اتومبیل را دارد و بر اثر  خستگی خاموش می شود، و مو قتاً از کار می ایستد.

اما پیرامون تمام این نظریه ها سؤالات و نقاط مبهم و تاریکی وجود دارد، که هنوز پاسخ آن به روشنی داده نشده است، و خواب همچنان چهرۀ اسرار آمیز خود را حفظ کرده است.

از شگفتی های عالم خواب، که دانشمندان اخیراً از روی آن پرده برداشته اند این است که: به هنگام خواب و از کار افتادن موقت بخش عظیمی از مغز، بعضی از سلول ها که آن را سلول نگهبان باید نامید، هم چنان بیدار می مانند، و توصیه هائی را که انسان قبل از خواب در مورد لحظۀ بیداری به آنها می کند، هرگز فراموش نمی کنند، تا به هنگام لزوم تمام مغز را بیدار کرده به حرکت در آورند.

مثلاً مادر خسته و کوفته ای که شب می خوابد، و فرزند شیر خوارش در گاهواره نزدیک اوست، ناخودآگاه به سلول نگهبان که رابط میان روح و جسم است این مطلب را توصیه می کند، که هر زمان کودک من کمترین صدائی کرد، مرا بیدار کن، اما سرو صداهای دیگر مهم نیست! لذا ممکن است غرش رعد این مادر را از خواب بیدار نکند، اما کم ترین صدای کودکش سبب بیداری او می شود، این وظیفۀ مهم را همان سلول نگهبان بر عهده گرفته!

خود ما نیز این مطلب را بسیار آزموده ایم که هر وقت تصمیم داشته باشیم صبح زود، یا حتی وسط شب دنبال سفر یا برنامۀ مهمی برویم، و این را به خودمان بسپاریم، غالباً به موقع بیدار می شویم، در حالی که در غیر این مواقع ممکن است در خواب فرو رویم.

خلاصه از آنجا که خواب از پدیده های روحی است، و روح، جهانی است پر از اسرار، عجیب نیست که زوایای این مسأله هنوز روشن نشده باشد، ولی هر چه بیشتر در آن به بررسی می پردازیم، به عظمت آفریدگار این پدیده آشنا تر می شویم.

>>>بیشتر بخوانید:

اگر از بی خوابی رنج میبرید این متن را بخوانید…!

کشفیات اخیر روانکاوان و روانشناسان در زمینۀ ابعاد روح انسانی

روانشناسان عقیده دارند بررسی دربارۀ ابعاد روح انسان، نشان می دهد که یک بعد اصیل آن بعد مذهبی یا به تعبیر آنها قدسی و یزدانی است، و گاه این بعد مذهبی را سرچشمۀ ابعاد سه گانۀ دیگر یعنی بُعد راستی و نیکوئی و زیبائی دانسته اند.

آنها میگویند: انگیزه های اصولی و اساسی روح آدمی، به شرح زیر است:

  1. حس راستی، که سرچشمۀ انواع علوم و دانش ها و انگیزۀ کنجکاوی مستمر و پیگیر در شناخت جهان هستی است.
  2. حس نیکی، که انسان را به سوی مفاهیم اخلاقی همچون عدالت و شهامت و فداکاری و مانند آن جذب می کند، حتی اگر انسان خود دارای این صفات نباشد، به قهرمانان این صفات عشق می ورزد، و این نشان می دهد که عشق به نیکی در ریشه های جان او نهفته است
  3. حس زیبائی، که انسان را به سوی هنر های اصیل، زیبائی ها، ادبیات، مسائل ذوقی جذب می کند، و گاه سرچشمۀ تحول هائی در زندگی فرد و جامعه می شود.
  4. حس مذهبی، یعنی ایمان به یک مبدأ متعالی و پرستش و نیایش او.

رؤیا و خواب دیدن

مسألۀ رؤیا و خواب دیدن، همیشه از مسائلی بوده است که فکر افراد عادی و دانشمندان را از جهات مختلف به خود جلب کرده است.

این صحنه های زشت و زیبا، وحشتناک  و دلپذیر، سرور آفرین و غم انگیز که انسان در خواب می بیند چیست؟!

آیا اینها مربوط به گذشته است که در اعماق روح انسان لانه کرده؟

و یا تغییرات و تبدیلاتی است که خودنمائی می کنند؟

و یا مربوط به آینده است که به وسیلۀ دستگاه گیرندۀ حساس روح آدمی از طریق ارتباط مرموزی از حوادث آینده عکسبرداری می نماید؟

و یا انواع و اقسام مختلفی دارد که بعضی مربوط به گذشته، بعضی مربوط به آینده و قسمتی نتیجۀ تمایلات و خواست های ارضا نشده است؟

قرآن در آیات متعددی صراحت دارد که، حداقل پاره ای از خواب ها، انعکاسی از آیندۀ دور، یا نزدیک می باشد.

در داستان خواب یوسف، به داستان خواب زندانیان، و داستان خواب ملک و سلطان مصر برخورد می کنیم، که همۀ آنها از حوادث آینده پرده برداشته است.

بعضی از این حوادث، نسبتاً دور، مانند خواب یوسف که می گویند بعد از چهل سال به تحقق پیوست.

بعضی هم در آینده نزدیک تر، مانند خواب پادشاه مصر و هم بند های یوسف.

در غیر از این سوره، اشاره به خواب های تعبیر دار دیگری نیز شده، مانند رؤیای پیغمبر که در سورۀ فتح به آن اشاره شده، و خواب ابراهیم (ع) که در سورۀ صافات آمده است. این خواب، هم فرمان الهی بود و هم تعبیر داشت.

خواب

انواع خواب

خواب و رؤیا سه گونه است: گاهی بشارتی از ناحیۀ خداوند است، گاه وسیلۀ غم و اندوه از سوی شیطان، و گاه مسائلی است که انسان در فکر خود می پروراند و آن را در خواب می بیند.

روشن است، خواب های شیطانی چیزی نیست که تعبیر داشته باشد، اما خواب های رحمانی که جنبۀ بشارت دارد، حتماً باید خوابی باشد که از حادثۀ مسرت بخش در آینده پرده بردارد.

دربارۀ حقیقت رؤیا تفسیر های زیادی شده است که می توان آنها را به دو بخش تقسیم کرد: تفسیر مادی و تفسیر روحی.

  1. تفسیر مادّی

مادّی ها می گویند: رؤیا چند علت می تواند داشته باشد:

  • ممکن است خواب دیدن و رؤیا نتیجۀ مستقیم کارهای روزانه انسان باشد، یعنی آنچه برای انسان در روزهای گذشته روی داده به هنگام خواب در مقابل فکرش مجسم گردد.
  • ممکن است یک سلسله آرزوهای برآورده نشده باعث دیدن خواب هائی شود، همان طور که شخص تشنه، آب در خواب می بیند، و کسی که در انتظار سفر کرده ای است آمدن او را از سفر به خواب می بیند.
  • ممکن است ترس از چیزی باعث شود که انسان خواب آن را ببیند، زیرامکرر تجربه شده است، کسانی که از دزد وحشت دارند، شب خواب دزد را می بینند.
  • “فروید” و پیروان مکتب او یک نوع تفسیر و تعبیر مادّی دیگری برای خواب دارند:

آنها طی مقدمات مشروحی، اظهار می دارند: خواب و رؤیا عبارت است از: ارضای تمایلات واپس زده و سرکوفته ای که همیشه با تغییر و تبدیل هائی برای فریب “من” به عرصۀ خود آگاهی روی می آورند.

بعد از قبول این مسأله که روان آدمی مشتمل بر دو بخش آگاه(آنچه به تفکرات روزانه و معلومات ارادی و اختیارات انسان ارتباط دارد.) و نا آگاه( یعنی آنچه در ضمیر باطن به صورت یک میل ارضا نشده پنهان گردیده) است.

می گویند: بسیار می شود امیالی که ما داریم و به عللی نتوانسته ایم آنها را ارضا کنیم، و در ضمیر باطن ما جای گرفته اند، به هنگام خواب که سیستم خود آگاه از کار می افتد، برای یک نوع اشباع تخیلی به مرحلۀ خود آگاه روی می آورند.

گاهی بدون تغییر منعکس می شوند، همانند عاشقی که محبوب از دست رفتۀ خود را در عالم خواب مشاهده می کند.

و گاهی تغییر شکل داده و به صورت های مناسبی منعکس می شوند، که در این صورت نیاز به تعبیر دارند.

بنابراین رؤیاها همیشه مربوط به گذشته است، و از آینده هرگز خبر نمی دهد، تنها می توانند وسیلۀ خوبی برای خواندن ضمیر ناآگاه باشند، و به همین جهت برای درمان بیماری های روانی که متکی به کشف ضمیر ناآگاه است بسیار می شود که از خواب های بیمار کمک می گیرند.

بعضی از دانشمندان غذا شناس، میان خواب و رؤیا و نیاز های غذائی بدن رابطه قائل هستند، و معتقدند: مثلاً اگر انسان در خواب ببیند از دندانش خون می چکد، لابد ویتامین  ث بدن او کم شده است!

و اگر در خواب ببیند موی سرش سفید گشته، معلوم می شود گرفتار کمبود ویتامین ب شده است!

  1. تفسیر روحی

و اما فلاسفۀ روحی، تفسیر دیگری برای خواب ها دارند، آنها می گویند، خواب و رؤیا بر چند قسم است:

  • خواب های مربوط به گذشتۀ زندگی، امیال و آرزوها، که بخش مهمی از خواب های انسان را تشکیل می دهد.
  • خواب های پریشان و نامفهوم که معلول فعالیت توهّم و خیال است(اگر چه ممکن است انگیزه های روانی داشته باشد)
  • خواب هائی که مربوط به آینده است و از آن گواهی می دهد.

شک نیست خواب های مربوط به زندگی گذشته و جان گرفتن و تجسم صحنه هائی که انسان در طول زندگی خود دیده است، تعبیر خاصی ندارد.

همچنین خواب های پریشان و به اصطلاح (اضغاث احلام) که نتیجۀ افکار پریشان و همانند افکاری است که انسان در حال تب و هذیان پیدا می کند نیز تعبیر خاصی نسبت به مسائل آیندۀ زندگی نمی تواند داشته باشد، اگر چه روانشناسان و روانکاوان از آنها به عنوان دریچه ای برای دست یافتن به ضمیر ناآگاه بشری استفاده کرده، و آنها را کلیدی برای درمان بیماری های روانی می دانند.

بنابراین تعبیر خواب آنها برای کشف اسرار روان و سرچشمۀ بیماری ها است، نه برای کشف حوادث آیندۀ زندگی.

خواب های مربوط به آینده دارای دو شعبه است:

قسمتی خواب های صریح و روشن می باشند که به هیچ وجه تعبیری نمی خواهند، و گاهی بدون کمترین تفاوتی با نهایت تعجب، در آیندۀ دور یا نزدیک، تحقق می پذیرد.

دوم خواب هائی است که درعین حکایت از حوادث آینده، بر اثر عوامل خاص ذهنی و روحی تغییر شکل یافته و نیازمند به تعبیر است.

برای هر یک از این خواب ها نمونه های زیادی وجود دارد، که همۀ آنها را نمی توان انکار کرد، نه تنها در منابع مذهبی و کتب تاریخی نمونه هائی از آن ذکر شده، که در زندگی خصوصی خود ما، یا کسانی که می شناسیم مکرر رخ داده است، به اندازه ای که هرگز نمی توان همه را معلول تصادف دانست.

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=425442
  • نویسنده : ثمین شعفی
  • منبع : تفسیر نمونه

برچسب ها

ثبت نظر

-