خاطرات عید نوروز / شیرین و جذاب مثل سمنو سفره هفت سین

  • کد خبر : 415692
  • 16 فروردین 1400 - 10:34
خاطرات عید نوروز / شیرین و جذاب مثل سمنو سفره هفت سین

نوروز و تعطیلاتش که سپری میشه خاطرات عید نوروز میمونه و شیرینی اون لحظات که هر وقت یادمون میاد ناکاه لبخندی روی لبمون میاد و دوباره حس لطافت عید نوروز و دورهمی های اون برامون زنده میشه. در این بخش یه خاطره زیبا و جذاب از یه دوست شیرین سخن رو از خاطرات عید برای شما طنازان آوردم. امیدوارم با خوندن اون خاطرات شیرین عید نوروز در شما زنده بشه.

خاطرات عید نوروز / شیرین و جذاب مثل سمنو سفره هفت سین

ای بابا….. از آن زمانی که ما چشم به این جهان کوفتی باز نمودیم و فهمیدیم عید یعنی چه ، حکایت” خانه تکانی های اِسپایدر منیُ “،”خرید های آن چنانیُ” ،” مهمان داری های سانسی ُ”, کمی هم” ذوق کردن های بچگانه” یادمان می آید.البتتتتته،…”از زیر کار در رفتن ها و زرنگی های برادرانه “و” پیچاندن های پدرانه” نیز یادمان می آید.!!!!!!!!!…

ما که از این شانسها نداریم که تعطیلات عید نوروز را به” جزایر قناری” و “سواحل آنتالیا” برویم.حالا اینها پیشکش، حتی یه جای خرم و سرسبز توی” ده شلمرود” هم نداریم که بعد از گذراندن شش خوان رستم قبل از ترکیدن توپ این عید باستانی ، خوان هفتم را دمی در آنجا بیاساییم.!! اما تا دلتان بخواهد دارم خاطرات شیرینی از این ایام شیرین که شیرینی اش کام شیرینتان را از عسل شیرین تر خواهد نمود… حال بگذریم از این گلایه ها و شکوه ها که دل ما از دست این عید عزیز بسی پر خون است و داغدار…..  این صغری کبری ها را چیدم تا برایتان بگویم از خاطره ای نوروزی شیرین دوستان عزیز…:

شاید علاقه مند باشید بدانید: ↵

خانه تکانی عید به معنای واقعی

خاطرات عید نوروز ما معمولی ها

والا…. قضیه از این قرار است که سال گذشته تقریباً در گذران چنین روزهایی بودیم که یک روز صبح مادر عزیزتر از جانمان یقه ما را چسبید که امروز کسب علم و کتاب و کتابخانه و تست و کوفت و ….را کنار بگذار و به نظافت شیشه های خانه بپرداز .ما نیز که راهی جز پذیرش این پیشنهاد سازنده نداشتیم ،به ناچار دست بر زانو زده و مردانه یا علی گفتیم.

خاطرات نوروزی آماده نبرد با آلودگی ها

بعد از گذشت زمانی قریب به سه ساعت رسیدیم به “شفاف سازی ” آخرین شیشه؛ یعنی شیشهٌ بالای در اتاق خودِ بدبختمان . میدانید که دوستان؛ از شدت بی بضاعتی چهار پایه در خانه نداشتیم. اما چنان مهارتی در استفاده از نردبان داشتیم که دزدان این کارهٌ ماهر هم نداشتند. نردبان را تکیه دادیم به در اتاق و به اتفاق دستمال و روزنامه و “اگر تبلیغ نشود ،شیشه پاک کن اتک” رفتیم بالا.

شیشه شویی پنجره ها در عید

خاطرات عید نوروز/ خان آخر گردگیری

وقتی به آخرین پله صعود کردم،من بیچاره غافل از اینکه مادر گراممان چفت در قبلاً خوب نبسته بود، با قدرت هر چه تمامتر اقدام به پاک کردن شیشه نمودم که ناگهان….چشمتان روز بد نبیند دوستان ….تجربهٌ جاودان” برادران رایت” را من این بار ،به گونه ای متفاوت تجربه نمودم. در باز شد و جایتان خالی که به ما بخندید…من و نردبان و دستمال و شیشه پاک کن، پروازی وصف ناشدنی را به همراه طنین انداز شدن آوای منسوب به قوی ترین مرد جهانمان” (یا ابوالفضل….)”در ساختمان؛ تجربه کردیم ….چنان سکندری رفتیم و چنان در آغوش گرفتم قالی کف اتاقم را ،که زان پس نردبان که میبینم ترسی غریب بر من مستولی میشود و خاطرات نوروزی… از آثار سیاهی و کبودی و کوفتگی دست و پاهایم همینقدر بدانید که روز سیزده بدر هم ما نتوانستیم حرکت اضافه ای بکنیم.  

شیشه پاک کنی عید نوروز         

حال مادر گرامیمان آمده در عوض زنگ زدن به اورژانس و نجات جان یک دانه دختر بخت بر گشته اش ؛ تلاوت میکند این بیت زیبا را :

“کار هر بز نیست خرمن کوفتن    گاو نر میخواهد و مرد کهن”

بله دوستان عزیز,این بود انشای نوروزی من…..

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=415692

ثبت نظر

-