انحراف نوعی رفتار انسان است که از آنچه رفتار طبیعی تلقی می شود منحرف می گردد. اگرچه اصطلاح انحراف می تواند بیانگر انواع مختلفی از انحراف باشد، اما بیشتر اوقات برای توصیف رفتارهای جنسی که به ویژه غیر طبیعی، دافعه یا وسواس در نظر گرفته می شود، استفاده می گردد. انحراف با رفتار انحرافی متفاوت است، به این دلیل که دومی حوزه های رفتاری (مانند جرایم کوچک) را شامل می شود که انحراف برای آنها اصطلاحی بیش از حد قوی است. این اغلب تحقیرآمیز تلقی می شود، و در ادبیات روانشناسی، اصطلاح پارافلیا به عنوان جایگزینی برای آن کاربرد دارد. اگرچه این اصطلاح بحث برانگیز است و گاهی در جای خود انحراف نیز به کار می رود.
انحراف جنسی اصطلاحی قدیمی است که به عنوان برچسبی برای فعالیتهای جنسی در نظر گرفته می شود که خارج از هنجار میل و فعالیت دگر جنس گرایانه تلقی می شود. این هنجار با هدف رسیدن به ارگاسم از طریق نفوذ دستگاه تناسلی با عنوان مقاربت با یک فرد از جنس مخالف تعریف شده است. هر نوع فعالیت جنسی دیگر، صرف نظر از جنسیت شرکت کنندگان، به طور سنتی انحراف تلقی می شود.
انحراف جنسی مشهورترین مورد در کتاب پزشکی روانپزشک فون کرافت-ابینگ در قرن نوزدهم است که برای اولین بار در سال ۱۸۸۶ به زبان آلمانی منتشر شد. انحراف جنسی به عنوان انحراف غریزه درک می شود، به این معنی که این رفتار به رفتار از پیش تعیین شده ای اطلاق می شود که هم از نظر عملکرد و هم از نظر هدف غیرقابل تغییر است.
انحرافات جنسی مشخص شده توسط کرفت ابینگ شامل سادیسم، مازوخیسم، فتیشیسم، حیوان گرایی، وارونگی جنسی در زنان و مردان (از یک سو به عنوان آنچه که همجنسگرایی نامیده می شود، و از یک سو دیسفوریای جنسیتی، و از سوی دیگر هر دو منظور می شود)، تجاوز جنسی، پورموزیا، آنانیسم (استمنا)، پدوفیلیا، نمایشگرایی، نکروفیلیا و محارم….
همه این ها شامل انحرافات جنسی می شوند
در روانکاوی انحراف منحصراً به رابطه جنسی مورد استفاده قرار می گیرد. زیگموند فروید در سه مقاله درباره نظریه جنسیت ۱۹۶۲ از مفهوم انحراف جنسی استفاده كرد تا مفاهیم سنتی به اصطلاح جنسی را زیر سوال ببرد. وی موارد ابتدایی انحرافات جنسی، مانند لمس کردن، نگاه کردن، بوسیدن، و انواع فتیشیسم و ایده آل سازی را در بیشتر فرآیندهای جنسی عادی ذکر کرد.
برای انحراف فروید این مشکلات محدود به فعالیتهای جنسی بود که یا از نظر آناتومی فراتر از نواحی تناسلی بدن است و یا بدون انجام رسیدن به مقاربت جنسی، به مدت طولانی برای فعالیتهایی که منجر به انسداد می شود، طلقی می شود.
انحراف چیزی به معنای منحرف کردن مسیر طبیعی آن است، اما این اصطلاح در ۱۰۰ مقاله فروید به طور انحصاری با جنسیت در ارتباط است که در اوایل قرن بیست و یکم کسی را منحرف می داند، و این به معنای برچسب زدن به آنها است.
از آنجا که انحراف جنسی قضاوت در مورد طبیعی بودن رفتار است و ارزش برخی از انواع رفتارها و مصنوعی بودن و نادرستی دیگران را به همراه دارد، در واژه نامه های پزشکی و کتابچه های تشخیص با اصطلاح خنثی تر پارافیلیا جایگزین شده است.
پارافیلیا دیگر به عنوان انحراف ناکارآمد از حالت طبیعی شناخته نمی شود، همانطور که انحرافات جنسی قبلاً وجود داشت، اما اکنون به عنوان رفتارهایی متمرکز بر تحریک جنسی با اشیا یا موقعیت هایی تعریف می شود که ممکن است محبت متقابلی در آن وجود نداشته نباشد.
انحراف جنسی از نظر فروید
فروید موارد ابتدایی انحرافات جنسی، مانند لمس کردن، نگاه کردن، بوسیدن، و انواع فتیشیسم و ایده آل سازی را در بیشتر فرآیندهای جنسی عادی ذکر کرد. انحراف از نظر فروید محدود به فعالیتهای جنسی است که یا از نظر آناتومی فراتر از نواحی تناسلی بدن باشد و یا بدون انجام رسیدن به مقاربت جنسی، به مدت طولانی برای فعالیتهایی که منجر به انسداد می شود، بماند.
کتابچه راهنمای اختلالات روانی، پارافیلیا را به عنوان نمایشگرایی، فتیشیسم، فتوریسم، کودک سالاری، مازوخیسم جنسی، سادیسم جنسی، فتیشیسم ترانسستیک و فضول گرایی ذکر کرده است. خودارضایی و همجنسگرایی جزو انحرافات جنسی تلقی نمی شوند.
فضول گرایی، که کرافت-ابینگ آن را غیر معمول نمی داند و در اوایل قرن بیست و یکم یک اختلال جنسی غیرمعمول تلقی می شد، اغلب با رفتارهای مجرمانه با پیگیری و تکرار همراه می باشد.
>>>بیشتر بخوانید:
اعتیاد جنسی/عادت کردن به رابطه جنسی نوعی اعتیاد و بیماری است؟
یک یا برخی از هشت پارافیلیای اصلی باید به مدت شش ماه تنها وسیله رضایت مندی بیمار باشد و باعث پریشانی و دشواری بین فردی شود تا به عنوان بیماری تشخیص داده شود و نیازمند مداخله ی پزشک باشد. از بین این حرکات بیماری، اصرار مکرر به قرار دادن اندام تناسلی در معرض فرد دیگری است یا همان نشان دادن آن. فتیشیسم به عنوان استفاده از اشیا برای لذت جنسی.
به عنوان اصرار برای مالیدن الت تناسلی بر افراد بدون رضایت ان ها؛ پدوفیلیا به عنوان تمایل به رابطه جنسی با کودکان ؛ مازوخیسم به عنوان تمایل به کتک خوردن، گره خوردن، تحقیر شدن یا تحمل رنج. سادیسم به عنوان اصرار برای ایجاد درد و تحقیر به عنوان نوعی هیجان جنسی.
فتیشیسم ترانسستیک به عنوان یک تمایل جنسی که به لباسهای جنس مخالف است. و فضول گرایی به عنوان تمایل به مشاهده مخفیانه افرادی که در حال لباس پوشیدن یا رابطه جنسی هستند.
بسیاری از انحرافات جنسی قدیمی، مانند نکروفیلیا (تمایل به رابطه جنسی با اجساد مرده) یا حیوان وحشی ( میل به رابطه جنسی با حیوانات) را می توان تحت پارافیلی های اصلی، مانند سادیسم و فتیشیسم گروه بندی کرد.
نظریه های مربوط به چگونگی ایجاد پارافلیا تمرکز بر حوادث آسیب زای مرتبط با تجربه اولیه جنسی دارد، که در طی آن افراد، مشروط به پاسخ جنسی به شرایط غیر عادی می شوند. پارافیلیا می تواند شامل هر رفتار، شی یا موضوع جنسی باشد.
تعبیر خواب
قیمت ارز
فال حافظ