قانون جذب به طور علمی چطور اثبات می‌شود؟

کوانتوم وقانون جذب/آیا این دو باهم ارتباطی دارند؟

  • کد خبر : 400858
  • 27 اسفند 1399 - 19:05
کوانتوم وقانون جذب/آیا این دو باهم ارتباطی دارند؟

واژه کوانتوم به معنای ذرات موج گونه است. کوانتوم یا کوانتا ریزترین ماده جهان است که کل دنیا را تشکیل داده و ویژگی موج گونه دارد. کوانتوم ما را به چیزهایی که هم جنبه ذره ای دارد هم موج گونه رجوع می دهد. سوالی که پیش می‌آید این است که فیزیک کوانتوم و قانون جذب چه ارتباطی باهم دارند؟

ارتباط کوانتوم و قانون جذب

اول به این نکته دقت داشته باشید که فیزیک کوانتوم و قانون جذب ارتباط عمیقی باهم دارند. شما ممکن است تعجب کنید که یک ماده هم جنبه ذره ای و هم جنبه موج گونه دارد. خیلی جالب است بدانید که شواهد نشان داده است که کوانتا تنها زمانی به صورت ذره خودش را نشان می دهد که ما به آن ها نگاه کنیم.

آزمایشات خیلی عجیبی در آزمایشگاه انجام شده و محققان به این نتیجه رسیدند که این ذرات ریز که از اتم هم کوچکتر است وقتی که ما به آن ها نگاه می‌کنیم، شکل ذره به خودشان می‌گیرند، ولی در حالت عادی به شکل موج هستند و پراکنده می‌باشند.

برای مثال وقتی کسی به الکترون نگاه نمی‌کند، آزمایشات نشان داده که همواره موج است و وقتی که نگاه می‌کنیم ذره قابل رویت می‌شود، و گویی با نگاه ما دارد تغییر می‌کند.

قانون جذب _ عصب

قانون کوانتوم

قانون کوانتوم چه چیزی می‌خواهد به ما بگوید و در زندگی روزمره و دنیای اکنون ما، معنای آن چیست؟ در فیزیک کوانتوم این مسئله مطرح است که اتم هیچ محدوده معینی ندارد مگر اینکه مورد مشاهده قرار بگیرد. بدون حضور یک ناظر،  تمام اتم ها با سرعت فوق العاده در این جهان گسترش پیدا می‌کنند و در یکجا متمرکز نخواهند بود.

توجه و تمرکز بر روی آن اتم است که گسترش مکانی اتم ها را کاهش می دهد و اتم ها در یکجا متمرکز می‌شوند. در نتیجه آن ها را تبدیل به واقعیت هایی می‌کند و مثلا من این بالشت و این قاشق را می‌بینم.

اگر نگاه ما انسان ها نباشد خیلی جالب است که الکترون ها برای خودشان از نظم می افتند و در کل دنیا پراکنده می‌شوند.

>>>بیشتر بخوانید:

کدام اسرار قانون جذب را به شما نگفته بودند؟

اصول فیزیک کوانتوم می‌ گوید:

که اتم و الکترون های اتم که در یک محدوده مشخص به دور هسته می چرخند، اگر انسان ناظر این فرایند نشود دیگر وجود ندارند، یعنی اتم محدوده مشخص خود را از دست می‌دهد. بسیار جالب است که اگر یک ناظر به آن ها نگاه نکند، اتم ها نظم خود را از دست می دهند. پس وقتی یک ناظر وجود نداشته باشد اتم محدوده مشخص خود را از دست می‌دهد.

در نتیجه الکترون ها و ذرات بنیادی تبدیل به موج می‌شوند و با سرعت زیاد شروع می‌کنند به دور شدن از همدیگر و تمام واقعیت های زندگی و همه چیزهایی که ما می‌بینیم ناگهان ناپدید می‌شود.

بنابراین برخلاف دیدگاه فیزیک نیوتونی که معتقد بود واقعیات یا جهان ماده مستقل از ما هستند و به ما انسان ها ربطی ندارند، فیزیک کوانتومی معتقد است که واقعیات زندگی بستگی به این دارد که ما به آن ها نگاه کنیم یا خیر. درواقع بدون ناظر، هیچ ذره ای، هیچ اتمی و هیچ جهان مادی وجود ندارد و واقعیت ساخته ذهن ماست. آن جمله معروف که می‌گوید واقعیت حاصل برداشت توست دقیقا همین است.

 کوانتوم و قانون جذب

عدم قطعیت و آزمایش دو شکاف

اگر یک اتم مورد مشاهده ما قرار نگیرد خیلی جالب است که این اتم در کسری از ثانیه محو می‌شود. فیزیکدان ها این محو شدگی را عدم قطعیت می‌گویند. انیشتین به این قضیه پرداخت و مشهورترین آزمایش در این مورد آزمایش دو شکاف است.

این آزمایش جالب می‌ گوید ذرات هنگامی که مورد مشاهده قرار می‌گیرند به صورت متفاوتی رفتار می‌کنند یعنی وقتی ما به این ذرات نگاه می‌کنیم، رفتار متفاوتی دارند. جالب تر اینجاست زمانی که مفهوم درهم‌تنیدگی کوانتوم ها مطرح می‌شود، گفته می‌شود که رابطه دو جسم درهم تنیده، به گونه‌ای است که هر دوی آن ها روی هم تاثیر می‌گذارند. اگر یکی از آن‌ها را تغییر بدهیم، آن دیگری هم تغییر می‌کند.

قانون جذب و درهم تنیدگی

کم کم داریم به قانون جذب نزدیک می‌شویم: تفکر را تغییر بدهید رویدادها تغییر می‌کند. تفکر را تغییر بدهید جهان تغییر می‌کند چون هر دو جسم درهم تنیده باهم مرتبط هستند. اگر دو جسم را در فاصله مرتبطی از یکدیگر قرار بدهیم این فاصله خواه دو سانتیمتر باشد یا هزار کیلومتر فرقی ندارد.

هنگامی که یک جسم تغییر می‌کند به طور همزمان آن یکی هم  متناسب با تغییر آن، دچار تغییر می‌شود. اینکه می‌گویند جهان آینده فکر توست یعنی جهان آن چیزی است که فکر تو دارد می بیند. تو تغییر کنی جهان هم تغییر می‌کند.

 کوانتوم و قانون جذب

بیگ بنگ و قانون جذب

از آن جایی که همه چیز با بیگ بنگ و آن هم به اراده خداوند به وجود آمد، در جهان همه چیز درهم تنیده بوده است. حال شاید این سوال برایتان پیش بیاید که این قوانین ساده فیزیکی چه ربطی به قانون جذب دارند؟

دقت کنید همه عالم درهم تنیده هستند. اگر ما روی یک چیز اثر بگذاریم، طبق قانون دوشکاف، بر روی بقیه چیزها هم اثر گذاشتیم. من می‌توانم روی یک واقعیتی اثر بگذارم، به آن فکر کنم، حس خوب ایجاد کنم و بعد وقتی به آن فکر می‌کنم این باعث می‌شود که جهان هم متناسب با آن تغییر کند.

اگر من یک فکر مثبت درباره یک موضوع ایجاد کنم، جهان هم متناسب با فرکانس فکر من تغییر می‌کند و آن را به من برمی گرداند. قانون جذب دقیقا همین را می‌گوید و این واقعیت است که ما می‌توانیم افراد، موضوعات، خواسته ها و شرایط و اشیا و هر چیزی دیگر را با قدرت ارتعاشی خود تحت تاثیر قرار بدهیم.

عدد کوانتومی و قانون جذب

وولفگانگ پاولی که در سال ۱۹۴۵ برنده جایزه نوبل شد، معتقد بود که هیچ دو الکترون در جهان هستی دارای عدد کوانتومی یکسانی نیست. او مثال می‌ زند و می‌گوید سیبی داریم و از میان میلیاردها الکترونی که درونش هست فقط یک دانه الکترون را انتخاب می‌کنیم.

فرض کنید اسم این الکترون را اریک بگذاریم. عدد کوانتومی این الکترون بسیار طولانی است ولی مختصرا ۲۳ می گذاریم. بعد آقای پاولی ثابت می‌کند که در هیچ جای جهان هستی حتی در ستاره ای در کهکشان، هیچ جا هیچ سیب دیگه ای پیدا نمی‌کنید که الکترونش، عدد کوانتومی آن یکسان باشد یا مثلا ۲۳ باشد.

او می‌گوید اگر ما دستمالی برداریم و سیب را برق بیندازیم و تمیزش کنیم، این اصطکاکی که ایجاد می‌شود یک انرژی تولید می‌کند و این انرژی، عدد کوانتومی این الکترون را ارتقا می‌دهد و مثلا از ۲۳ به ۲۶ می رسد. درست در همان لحظه تنها الکترونی که در جهان مثلا عدد کوانتومی اش ۲۶ است تغییر می‌کند.

پاولی و اثبات این موضوع

بنابراین در قانون جذب ثابت می‌شود که این شی را که تو تغییر می دهی، آن هم تغییر می‌کند. بنابراین جهان ما برای حفظ توازن خودش لحظه به لحظه این آرایش خودش را تغییر می دهد.

پاولی با اثبات این موضوع جایزه نوبل فیزیک گرفت و گفت اگر هر الکترونی دارای ارتعاش منحصر به فرد خودش باشد، پس هر شیئی در جهان اطرافمان یک ارتعاش مخصوص به خود را دارد. بنابراین نتیجه‌ای که ما می‌توانیم بگیریم این است که من وقتی بچه ام را بغل می‌کنم، می بوسمش و یا وقتی همسرم را می بخشم یا وقتی به همسایه ام، به رفیقم فحشی می‌دهم یا حرف زشتی میزنم در واقع دارم یک دستور زنجیره ای از تغییرات را به جهان هستی می دهم.

که من این را تغییر می دهم، آن تغییر می‌کند. یا مثلا اثر پروانه ای همین را می‌گوید که اگر یک پروانه در غرب عالم بال بزند، در شرق عالم طوفان به راه می‌افتد.

 کوانتوم و قانون جذب

ارتعاش و تغییر ماده

بنابراین هر فکری که در ذهن ما می‌گذرد الکترون هایی را در گستره این جهان به ارتعاش در می آورد و تغییراتی ایجاد می‌کند. جالب است بدانید که فکر فقط در ماده تاثیر نمی‌گذارد بلکه فکر خود ماده است. بنابراین اگر به جای مهربانی که با کسی کردید، از او بی مهری دیدی، هیچ وقت از محبت کردن ناامید نشوید چون برگشت آن را از یک فرد دیگر با چشم خود خواهی دید.

بنابراین تمام انرژی هایی که از شما ساطع می‌شود می‌رود و به خودتان بر می‌گردد. اگر منفی بود، منفی بر می‌گردد (که به آن قانون مورفی هم می‌گویند)، و اگر مثبت بود، مثبت می‌شود.

واقعا بی دلیل نیست که انسان های مثبت اندیش بسیار اتفاقات خوب برایشان می افتد چون رفتارشان با ساختار این جهان هماهنگ است. آدمی که مثبت اندیش باشد، بهشت را واقعا در زندگی‌اش تجربه می‌کند. قانون جذب، قانون خداست، چون خداوند در قرآن می‌فرماید:

لئن شکرتم لازیدنکم (اگر شکر نعمت های من را به جا آورید بیشتر به شما می دهم).

یعنی اگر فرکانس مثبت به دنیا بدهید، نیروی برتر یا خدا دوباره به شما اتفاقی متناسب با همان فرکانس را به شما بر می‌گرداند و حتی بیشتر هم می‌دهد. بنابراین بیایید شکرگزار داشته‌هایمان باشیم، و هر روزانه تمرین کنیم که حال خوبی را به جهان اطرافمان بدهیم.

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=400858
  • نویسنده : وحید یزدی_سعیده فرج اله زاده

ثبت نظر

-