به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از روزنامه جامجم، محمدعلی طلازاده، ۲۴ ساله و از مدافعان حرم بود. ۱۳ روز از عقدش میگذشت. آرزوی شهادت داشت، اما وقتی از غافله دوستان شهیدش جا ماند، فرم اهدای عضو را پر کرد.
هجدهم دی امسال، وقتی از تهران به زادگاهش در شوشتر رفت تا از آنجا نزد همسرش در اهواز برود، در جاده تصادف کرد و مرگ مغزی شد. خانوادهاش به وصیت او عمل کرده و اعضای بدنش را اهدا کردند تا ناجی بیماران چشمانتظار اهدای عضو باشد.
پدر که غم در صدایش موج میزند، درباره اهدای اعضای بدن فرزندش به خبرنگار جامجم گفت: «محمدعلی، تنها پسرم بود و خواهری کوچکتر داشت. سال ۹۵ به ما گفت که اجازه دهیم به مدافعان حرم ملحق شود و به آرزویش که شهادت است، برسد. بارها به عنوان مدافع حرم به سوریه رفته بود. سال ۹۷ در سپاه تهران کارش را شروع کرد. مدرس بود و در دانشگاه امام حسین (ع) تهران درس میداد.»
پدر داغدیده ادامه داد: «دو بار فرم اهدای اعضا را پرکرده بود، اما فکر نمیکردیم، اینقدر زود ما را ترک کند. فقط ۱۳روز از زمان عقدش گذشته بود، روز قبل از حادثه از محل کارش به خانه آمد و تصمیم گرفت برای دیدن همسرش و خانواده او به شهر اهواز برود که در مسیر جاده شوشتر به اهواز تصادف کرد. وقتی از ماجرا باخبر شدیم، پسرم را به بیمارستان نفت برده بودند. وقتی به آنجا رفتیم، گفتند باید به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شود.»
وی گفت: «پشت در اتاقی که پسرمان بستری بود، ایستاده بودیم و ازخدا میخواستیم او را دوباره به ما برگرداند. ۱۱ روز در بیمارستان ماند. شش روز اول که بستری بود، امید داشتیم زنده بماند، اما بعد از آن با کاهش سطح هوشیاریاش امیدهایمان کمرنگتر شد. پزشکان به ما گفتند دیگر امیدی نیست و بهتر است اعضای بدن او را اهدا کنیم. خیلی سخت بود و نمیتوانستیم باور کنیم که برای همیشه میخواهد ما را ترک کند. روز نهم همسرم استخارهای با قر آن گرفت که سوره انفاق آمد. دیگر شک به دل راه ندادیم و موضوع را به عروسمان هم گفتیم که او نیز قبول کرد تا به وصیت پسرمان عمل کنیم. رفتیم بیمارستان و برگههای اهدای اعضا را امضا کردیم. دو کلیه و کبد او به چهار بیمار اهدا شد. قلب پسرم هم به مادر پنج فرزند پیوند زده شد.»
معصومه ملکی – حوادث روزنامه جام جم