نقش بسیار مهم درک متقابل در تداوم عشق

چه چیزی واقعا زوجین را با هم نگه می دارد؟

اگر نمی توانید درک کنید و دیدگاه شریک زندگی خود را مدنظر قرار دهید، بهتر است بدانید که عشقتان دوام کمی خواهد داشت.

در بسیاری از فرهنگ ها، به ویژه فرهنگ های غربی، مردم تمایل دارند که خیلی روی عشق و اولین نشانه‌هایی که با آن می آید تمرکز کنند. این یعنی ما آن شخصی جذاب را ملاقات می کنیم که ابتدا تحت تاثیر جذابیت فیزیکی و جنسی آن قرار گرفته ایم. سپس عاشق می‌شویم که منجر به یک رابطه طولانی مدت یا ازدواج می‌شود.

اما متاسفانه روابط آن گرما و شور و شوقش را از دست می‌دهد، و به صورت ناگهانی یا تدریجی فرو می‌پاشد. آیا این قضیه بخاطر وجود عشق می‌باشد یا عدم وجود آن؟ وقتی یک رابطه فرو می‌پاشد، ما جملاتی از شریک‌های عاطفی که تازه جدا شده‌اند می‌شنویم که از جمله:

• من تازه از عشقش آمده ام بیرون
• ما تازه از هم جدا شدیم
• من عاشقش هستم اما عشق او نیستم
• من واقعا فکر می کردم عاشقشان هستم اما معلوم نیست که چنین باشد.

درک عمیق عمق رابطه را بیشتر میکند

در کتابم که نام آن «چرا نمی توانید ذهن من را بخوانید؟ غلبه بر ۹ الگوی تفکر سمی که مانعی برای یک رابطه دوست داشتنی ایجاد می کند»، این مسئله را مطرح می کنم که درک مهم تر از عشق است مخصوصاً وقتی صحبت از روابط صمیمی و فرزندپروری باشد. ما باید این را به فرزندان خود بیاموزیم تا وقتی بزرگتر می شوند، درک کنند که درک دیگران برای شکل گیری روابط اصیل و سالم چقدر حیاتی است.

من با اشتیاق در نوشتارها و کتاب های مربوط به والدین و کسانی که مستقیماً با کودکان صحبت می کنند، بر اهمیت درک دیگران تأکید کرده ام.
در طی بیش از ۳۰ سال که روانشناس بوده‌ام، هرگز با بزرگسالانی مواجهه نشدم که به دوران کودکی خود نگاه کرده باشند و از این که والدین آن ها بیش از حد درک داشته‌اند شکایت داشته باشند.

و به همین ترتیب، بسیاری از افراد مطلقه را ملاقات کرده ام که هنوز هم یکدیگر را دوست دارند اما هیچگاه به صورت واقعی یکدیگر را درک نکردند. حرف من این است که بسیاری از روابط و ازدواج هایی که از هم پاشیده شده است، بخاطر این نبوده است که شرکا یکدیگر را دوست نداشتند، بلکه به این دلیل بوده که یکدیگر را درک نمی کردند.

>>>بیشتر بدانید: چگونه شریک زندگی یا همسر خود را پیدا کنیم

از این نوع درک عمیق و درک متقابل در تداوم عشق به عنوان همدلی یاد می شود. همدلی یعنی آگاهی، حساسیت و بینش بیشتر در مورد افرادی است که دوستشان داریم. اما درک متقابل در تداوم عشق فقط دانش نیست. دانش همیشه به درک منجر نمی شود و بدون درک، شما نمی توانید کسی را به طور نامحدود دوست داشته باشید‌. معنای درک این است که خود را جای شریکتان بگذارید و واقعاً بتوانید ارتباط برقرار کنید.

درک و همدلی یک جاذبه عاطفی

این سطح از درک و همدلی، حقیقتا یک جاذبه عاطفی می‌باشد که همه روابط نزدیک را کنار هم نگه می دارد. این به ما امکان می دهد سرعت خود را کم کنیم و سعی کنیم دنیا را از دریچه کسانی که دوستشان داریم مشاهده کنیم. هرچه همدلی ما عمیق تر باشد، عشق ما عمیق تر و سالم تر است.

وقتی می توانید گوش دهید، و منظور من واقعا گوش دادن است، پس به احتمال زیاد می توانید احساساتی را که شریک زندگی شما تجربه و ابراز می کند شناسایی کنید. این به شما کمک می کند تا درک کنید که علت اینکه او به این طریق احساس می‌کند چیست. و این به شما کمک می کند به طور موثرتری به نیازهای آنها پاسخ دهید. هنگامی که به صورت اجتناب ناپذیری کشمکش ایجاد می شود و احساسات شدید برانگیخته می شود، دانستن اینکه همسرتان چه احساسی دارد مهم و شناسایی چگونگی تفکر و احساس هر کدام از شما بسیار مهم است.

>>>بیشتر بدانید: بهترین روش تقویت روابط احساسی و عاشقانه

اول درک کنید تا بعد درک شوید.

استیون کووی، در کتاب خود با نام «هفت عادت افراد بسیار مفید» می‌نویسد: اکثر مردم با هدف فهمیدن گوش نمی دهند، بلکه با هدف پاسخ دادن گوش می دهند. همه ما می خواهیم دیده، شنیده و درک شویم. اگر شما عاشق باشید ولی درک نکنید، درگیری های زیاد و بیش از حد معمولی خواهید داشت و به محض درگیری ها، از شریک عاطفی‌تان ممکن است جدا شوید.

هرچه افراد در یک رابطه بیشتر دعوا و مشاجره کنند، عشق و جاذبه کمتری نسبت به یکدیگر دارند. واقعیت دردناک این است که عشق فقط کافی نیست. من هر روز برای درک بهتر افرادی که دوستشان دارم کار می کنم. میل به درک کردن بسیار مهم است و همیشه آسان نیست، اما عشق سالم با میل به درک کردن تقویت می شود. عشق بدون درک همانند گلهای بدون آب، پژمرده خواهد شد.

>>>بیشتر بدانید: سلامت جنسی سالمندان را نادیده نگیریم

شناخت و درک شخصی زمان بر است

نیازی نیست که مردم را دوست داشته باشید، اما برای ایجاد یک رابطه پایدار باید آنها را درک کنید. اگر به خود فرصت دهید تا عزیزان خود را درک کنید، حتی در دوست داشتن آن ها بیشتر رشد خواهید کرد. و مخصوصا با شرکایی که با آن‌ها صمیمی هستیم، چون به گونه ای خود ما هستند، درک بهتری از آن‌ها داریم. ما نیاز داریم که این حق را به خودمان بدهیم که آنچه برای صلاح میدانند، لزوما به سود ما نیست. من مطمئنا در بعضی از روابط گذشته ام کاملا مقصر بوده ام.

اگر بگوییم روابط مشترک دشوار است، واقعیت رو کوچک جلوه داده‌ایم. روابط می‌تواند پیچیده و آشفته باشد. فهم احساسات دیگران همیشه ساده نیست، همه غیرممکن هم نیست. احساسات در مرکز روابط قرار دارند، و هنگامی که شما و شریک عاطفی‌تان در فهم این احساسات، موفق باشید، سرعتشان کم می‌شود و به شما و روابطتان آسیب نمی‌زند.

درک متقابل در تداوم عشق

قرار نیست همه روابط از هم دور شوند، اما تمام روابط می‌تواند از طریق یک مسیر سالم شکوفا شود و این شکوفایی زمانی اتفاق می‌افتد که درک شریک‌تان به عنوان کلید اصلی باز کردن قفل‌ها در نظر گرفته شود که حتی این مورد از عشق هم مهم تر است. برای ایجاد یک رابطه سالم، عشق عالی است اما شما به درک کردن هم نیاز دارید، که در این صورت این درک باعث عمیق شدن عشق و متعاقبا اعتماد، تعهد و احترام می‌شود.

اگر انتظار دارید که همسرتان شما را درک کند، لازم است که نخست شما این کار را بکنید و به نحوی رفتار کنید که بفهمد وی را درک می کنید. درک متقابل زمانی اتفاق می افتد که هر یک از زوج ها از خودش آغاز کند و در انتظار طرف مقابل نماند. به محض اینکه شما در زمان های خستگی و کم حوصلگی همسرتان، دلخوری ها و مشکلات خویش را مطرح نکنید، از جبران خودداری کنید و به خصوصیت های مثبت او هم اشاره داشته باشید، بیانگر درک کردن ایشان است و احساس خوبی را به او منتقل می کند.

مقالات دیگر وحید یزدی