یک سال پس از دنیاگیری، علم چگونه ویروس کرونا را شکست داد؛ قسمت پایانی+عکس

  • کد خبر : 341536
  • 08 دی 1399 - 19:59
یک سال پس از دنیاگیری، علم چگونه ویروس کرونا را شکست داد؛ قسمت پایانی+عکس
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از زومیت، کووید ۱۹، بیماری نوظهوری که جهان تقریبا یک سال پیش از وجود آن باخبر شد، در مدتی کوتاه ابعاد مختلف زیست انسان‌ها را دگرگون کرد و اتفاقات بسیار مهمی رقم زد. هرچند ۱۲ ماه گذشته، احتمالا یکی از سخت‌ترین دوران زندگی ما بوده، آن وحشت روزهای اولیه از شیوع ویروسی ناشناخته و مرگبار، اکنون به‌مدد ساخت واکسن جای خود را به امیدواری داده است. درحال‌حاضر با وجود شناخت بیشتر از تهدید موجود و دراختیارداشتن واکسن، چشم‌انداز پیش‌رو نویدبخش است. اما جهان علم چگونه از دنیاگیری کووید۱۹ تأثیر پذیرفت و چگونه توانست بر این تهدید غلبه کند؟ انچه در ادامه خواهید داد، برگردانی به‌همراه اندکی تصرف و تلخیص از مقاله‌ای است با عنوان «چگونه علم ویروس را شکست داد» که در ۱۴ دسامبر در وب‌سایت آتلانتیک منتشر شد.
یک سال پس از دنیاگیری، علم چگونه ویروس کرونا را شکست داد؛ قسمت پایانی+عکس

بخش پنجم: تبعات منفی کووید۱۹
با وجود تمام مزایا، تمرکز یک‌جانبه روی کووید۱۹ میراث منفی زیادی نیز به‌جا خواهد گذاشت. علم عمدتا بازی مجموع صفر است و وقتی یک موضوع توجه و پول را در انحصار خود دارد، دیگر موضوعات آن‌ها را ازدست خواهند داد. سال گذشته، درمیان محدودیت‌های فاصله‌گذاری فیزیکی، بودجه‌های تغییر مسیرداده‌شده و دانشمندان مشغول‌شده به کووید، سرعت بسیاری از پژوهش‌ها کاهش یافت. مطالعات بلندمدتی که بر مهاجرت پرندگان یا تغییر اقلیم نظارت می‌کردند، به‌علت لغو تحقیقات میدانی برای همیشه در داده‌هایشان شکاف خواهند داشت. طرفداران حفظ منابع طبیعی که مشغول حفاظت از میمون‌ها و کپی‌ها بودند، به‌دلیل نگرانی از انتقال کووید۱۹ به گونه‌های درحال انقراض، از آن‌ها فاصله گرفتند.
تقریبا ۸۰ درصد از کارآزمایی‌های بالینی غیرکووید۱۹ در ایالات متحده (با هزینه‌ی احتمالی میلیاردها دلار) دچار اختلال یا متوقف شدند؛ زیرا بیمارستان‌ها تحت فشار و داوطلبان در خانه مانده بودند. حتی پژوهش روی دیگر بیماری‌های عفونی نیز به‌تعویق افتاد. آنجلا راسموسن از دانشگاه جورج‌تاون که معمولا بر مطالعه‌ی روی ابولا و سارس تمرکز دارد، می‌گوید «تمام فعالیت‌های غیرکووید که پیش از آغاز دنیاگیری مشغول انجامشان بودم، اکنون تلنبار شده و خاک می‌خورند. آن‌ها همچنان معضل هستند.»
دنیاگیری کووید۱۹ فاجعه‌ای منحصربه‌فرد محسوب می‌شود و منطقی است که جامعه و دانشمندان آن را در اولویت قرار دهند. اما شکل‌گیری این نقطه‌ی عطف به‌همان اندازه‌ی نوع‌دوستی ناشی از فرصت‌طلبی بود. دولت‌ها، افراد نیکوکار و دانشگاه‌ها مبالغ هنگفتی را برای پژوهش‌های کووید۱۹ اختصاص دادند. مؤسسه‌ی ملی سلامت به‌تنهایی نزدیک به ۳/۶ میلیارد دلار از کنگره‌ی آمریکا دریافت کرد. بنیاد بیل و ملیندا گیتس ۳۵۰ میلیون دلار برای فعالیت‌های کووید۱۹ تخصیص داد.
به‌گفته‌ی مادهوکار پای «هرزمان دیگ بزرگی از پول وسط است، رفتارهای دیوانه‌وار برای برداشتن سهم نیز وجود دارد.» مادهوکار روی مرض سل مطالعه می‌کند. این بیماری سالانه جان ۱/۵ میلیون نفر را می‌گیرد که با شمار جان‌باختگان کووید ۱۹ در سال ۲۰۲۰ قابل مقایسه است. بااین‌حال پژوهش‌های سل عمدتا متوقف شده است هیچ‌کدام از همکاران پای هنگام شیوع ابولا یا زیکا، زمینه‌ی کار خود را تغییر ندادند؛ اما «نیمی از ما اکنون به کار روی کووید ۱۹ رو آورده‌ایم. این بیماری سیاه‌چاله‌ای است که همه‌مان را به درون خود می‌کشد.»
هرچند شایسته‌ترین متخصصان به‌سرعت در واکنش به دنیاگیری غوطه‌ور شدند، دیگر کارشناسان گرفتار در خانه درجستجوی راه‌هایی برای مشارکت برآمدند. آن‌ها با استفاده از همان سامانه‌هایی که تولید علم را سریع‌تر کردند، می‌توانستند داده‌ها را از پایگاه‌های داده‌ی رایگان دریافت، تجزیه‌وتحلیل‌های سریع با ابزارهای پویا روی آن‌ها اجرا، نتیجه‌ی کارشان را روی سرورهای پیش‌انتشار منتشر و آن را در توییتر تبلیغ کنند. اغلب آن‌ها با خروج از مسیر علمی خود و کندوکاو قلمرو ناآشنا، اوضاع را بدتر کردند.
نیتان بالانتاین، فیلسوف در دانشگاه فوردهام، این وضعیت را «تجاوز معرفت‌شناختی» می‌نامد. این مسئله می‌تواند اتفاق خوبی باشد: نظریه‌ی رانش قاره‌ای ازسوی آلفرد وگنر که یک هواشناس بود، حمایت شد. وجود میکروب‌ها نخستین‌بار به‌دست فردی پارچه‌فروش به‌نام آنتونی فان لیوونهوک به‌اثبات رسید. اما بیشتر اوقات، تجاوز معرفت‌شناختی به‌خصوص هنگام ترکیب بی‌تجربگی با اطمینان بیش‌ازحد، صرفا افتضاح به‌بار می‌آورد.
در ۲۸ مارس مقاله‌ای پیش‌انتشار اشاره کرد که کشورهایی که به‌طور عمومی از واکسن سل به‌نام ب.ث.ژ استفاده می‌کنند، نرخ کمتر مرگ‌ومیر کووید ۱۹ را دارند. اما چنین مقایسه‌هایی میان کشورها به‌نحو شرم‌آوری خطرناک است. به‌عنوان مثال، در کشورهایی با نرخ بالاتر مصرف سیگار، امید به زندگی طولانی‌تر است؛ اما نه به این دلیل که سیگارکشیدن عمر را طولانی می‌کند، بلکه مصرف دخانیات در کشورهای ثروتمندتر محبوب‌تر است. این تمایل به نتیجه‌گیری غلط درمورد سلامت فردی با استفاده از داده‌هایی درباره‌ی مناطق جغرافیایی بزرگ، «مغالطه‌ی اکولوژیکی» نامیده می‌شود.
همه‌گیرشناسان می‌دانند که باید از اشتباه مورد بحث اجتناب کنند؛ اما نویسندگان مقاله‌ی ب.ث.ژ در کالج استئوپاتی (استخوان‌درمانی) در نیویورک ظاهرا از این امر اطلاع نداشتند. بااین‌حال، بیش از ۷۰ خبرگزاری مقاله‌ی آن‌ها را پوشش دادند و چندین تیم کم‌تجربه، تجزیه‌وتحلیل‌های فریبنده‌ی مشابه را پیشنهاد دادند. پای می‌گوید «افرادی که نمی‌دانستند چگونه واژه‌ی توبرکلوزیس (مرض سل) را هجی کنند، به من گفتند می‌توانند ارتباط بین ب.ث.ژ و کووید ۱۹ را پیدا کنند.»
دیگر متجاوزان معرفت‌شناختی وقت خود را صرف اختراع دوباره‌ی چرخ کردند. یک مطالعه‌ی جدید که در نشریه‌ی نیوانگلند منتشر شد، از لیزر استفاده کرد تا نشان دهد که افراد هنگام صحبت‌کردن، آئروسل منتشر می‌کنند. اما همان‌طور که نویسندگان خود اشاره می‌کنند، نتایج مشابه (بدون لیزر) در سال ۱۹۴۶ منتشر شده بود. اد یانگ، نویسنده‌ی آتلانتیک از مار پرسید آیا هیچ مقاله‌ای از دسته‌ی ۲۰۲۰ نکته‌ی تازه‌ای به او آموخت یا نه. مار پس از مکثی ناخوشایند و طولانی فقط یه یک مورد اشاره کرد.
در برخی موارد، مقاله‌های بد به‌شکل‌گیری روایتی عمومی از دنیاگیری کمک کردند. در ۱۶ مارس، دو جغرافیدان زیستی در نسخه‌ی پیش‌انتشار مقاله‌ی خود استدلال کردند ازآنجاکه کووید ۱۹ در شرایط گرم و مرطوب به‌سختی جابه‌جا می‌شود، مناطق گرمسیری را چندان تحت تأثیر قرار نخواهد داد. متخصصان بیماری به‌سرعت متذکر شدند که تکنیک‌های مشابه با روش به‌کاررفته به‌دست دو جغرافیدان، به‌منظور مدلسازی دامنه‌های جغرافیایی گونه‌های حیوانی و گیاهی یا عوامل بیماری‌زای منتقله ازطریق ناقل طراحی شده‌اند و برای شبیه‌سازی انتشار ویروس‌هایی نظیر کرونای جدید مناسب نیستند.
با این‌حال، بیش از ۵۰ خبرگزاری و حتی برنامه‌ی جهانی غذای سازمان ملل، ادعای آن‌ها را بازتاب دادند. کووید ۱۹ از آن زمان در بسیاری از کشورهای گرمسیری ازجمله برزیل، اندونزی و کلمبیا همه‌گیر شده است و نویسندگان، نتیجه‌گیری‌هایشان را در نسخه‌ی نهایی مقاله به تأیید رسانده‌اند. کالین کارلسون از دانشگاه جورج‌تاون می‌گوید این گمراه‌سازی به فردی خاص نیاز دارد تا فکر کند که با چند هفته خواندن مقاله‌، درک بهتری از فرد دارنده‌ی مدرک دکترا در آن رشته پیدا می‌کند. این فرد در جریان دنیاگیری فرصت بیشتری برای ابراز وجود به‌دست آورده است.
انگیزه‌های تجاوز درخورتوجه است. دانشگاه یک طرح هرمی است؛ بدین معنا که هر استاد زیست‌پزشکی درطول حرفه‌ی خود به‌طور متوسط ۶ دانشجوی دکترا را آموزش می‌دهد؛ اما فقط ۱۶ درصد از دانشجویان موقعیت استادی دائم را به‌دست می‌آورند. رقابت شدید است و موفقیت به انتشار مقاله وابستگی دارد؛ دستاوردی که تحقق آن با دربرداشتن نتایج شگرف راحت‌تر شده است. این عوامل پژوهشگران را به سمت سرعت، کوتاه‌مدت‌گرایی و گزافه‌پردازی به قیمت ریزبینی سوق می‌دهد و دنیاگیری این کشش را شدت بخشید. در جهان نگرانی که به‌شدت تشنه‌ی اطلاعات است، هر مقاله‌ی تازه می‌تواند پوشش مطبوعاتی بین‌المللی و ارجاعات متعدد را بلافاصله به‌خود جلب کند.
سونامی پژوهش‌های سریع اما غیرمطمئن، فعالیت را برای متخصصانی واقعی دشوارتر کرده است که درتلاش برای جداسازی سیگنال از نویز هستند. آن‌ها همچنین احساس وظیفه کردند که نادرستی پژوهش‌های بی‌اعتبار را در رشته‌توییت‌های طولانی در توییتر و مصاحبه‌های رسانه‌ای بی‌امان به‌اثبات برسانند؛ خدمتی عمومی که به‌ندرت در دانشگاه به آن پاداش داده می‌شود. این پژوهشگران همچنین با درخواست‌ها برای داوری همتای مقاله‌های جدید تحت فشار بودند. کریستین آندرسن، پژوهشگر بیماری‌های عفونی در مؤسسه پژوهشی اسکریپس به آتلانتیک گفت نشریه‌ها پیش‌تر ماهانه دو یا سه درخواست این‌چنینی برای او ارسال می‌کردند؛ درحالی‌که اکنون روزانه سه یا پنج درخواست دریافت می‌کند.


یک سال پس از دنیاگیری، علم چگونه ویروس کرونا را شکست داد؛ قسمت پایانی+عکس

بخش ششم (پایانی): کووید ۱۹ علم را برای همیشه تغییر داد
کووید۱۹ هم‌اکنون علم را بی‌اندازه تغییر داده است؛ اما اگر دانشمندان زیرک باشند، عمیق‌ترین دگرگونی در ماهیت و تعریف پزشکی هنوز درپیش است. در سال ۱۸۴۸، دولت پروس پزشکی جوان به‌نام رودلف ویرشو را برای بررسی همه‌گیری تیفوس در سیلزی علیا، به این منطقه فرستاد. ویرشو نمی‌دانست چه چیز موجب ظهور این بیماری ویرانگر شده؛ اما دریافت که شیوع تیفوس احتمالا به‌دلیل سوءتغذیه، شرایط خطرناک کار، جمعیت زیاد خانه‌ها، بهداشت ضعیف و بی‌توجهی کارمندان دولت و اشراف رخ داده است؛ مشکلاتی که نیازمند اصلاحات اجتماعی و سیاسی بود. ویرشو گفت «پزشکی علمی اجتماعی است و سیاست هیچ‌چیز نیست جز پزشکی در مقیاس بزرگ‌تر.»
پس از آنکه نظریه‌ی میکروبی بیماری‌ها در اواخر قرن ۱۹ به جریان غالب تبدیل شد، دیدگاه ویرشو به حاشیه رفت. وقتی دانشمندان، میکروب‌های عامل مرض سل، طاعون، وبا، اسهال خونی و سیفلیس را کشف کردند، بیش از همه به این دشمنان تازه‌شناسایی‌شده چشم دوختند. ایلین هرناندز، جامعه‌شناس پزشکی در دانشگاه ایندیانا می‌گوید «عوامل اجتماعی برای پژوهشگرانی که سعی می‌کردند تا حد امکان عینی‌گرا باشند، به‌عنوان حواس‌پرتی‌های بیش‌ازحد سیاسی نگریسته شد.»
در ایالات متحده، پزشکی چند شاخه شد. دانشکده‌های جدید جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی فرهنگی چشمانشان را به جنبه‌ی اجتماعی سلامت دوختند؛ درحالی‌که نخستین دانشکده‌های بهداشت عمومی درعوض بر مبارزه‌ی بین میکروب‌ها و انسان‌ها تمرکز کردند. همان‌طور که پیشرفت در بهداشت، استانداردهای زندگی، تعذیه و پساب‌زدایی طول عمر را طولانی‌تر کرد، این جدایی گسترده شد: هرچه شرایط اجتماعی بهبود یافت، نادیده‌گرفتن آن‌ها آسان‌تر شد.
چرخش ایدئولوژیک از پژشکی اجتماعی در نیمه‌ی دوم قرن ۲۰ شروع به برگشت کرد. جنبش‌های حقوق زنان و حقوق مدنی، ظهور طرفداری از محیط‌زیست و اعتراضات ضدجنگ، نسلی از پژوهشگران را به‌وجود آورد که به‌نقل از نانسی کریگر از دانشگاه هاروارد، «مشروعیت، ایدئولوژی و انجام هرگونه عمل علمی را که به نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی بی‌اعتنایی می‌کند، زیر سؤال بردند.» با آغاز دهه‌ی ۱۹۸۰، این موج جدید از همه‌گیرشناسان اجتماعی بار دیگر بر چگونگی تأثیر فقر، امتیازات اجتماعی و شرایط زندگی بر سلامت فرد مطالعه کردند. این حد از توجه چنان زیاد بود که حتی ویرشو نمی‌توانست تصور کند. اما همان‌طور که کووید ۱۹ نشان داده، این بازهم‌آمیزی هنوز کامل نشده است.
سیاستمداران ابتدا از تأثیر برابر کووید۱۹ بر همگان صحبت کردند؛ اما وقتی ایالت‌ها، استان‌ها و مناطق مختلف کشورها داده‌های جمعیت‌شناختی خود را منتشر کردند، بلافاصله مشخص شد که نرخ ابتلا و مرگ‌ومیر در گروه‌های جمعیتی متفاوت است. در آمریکا، رنگین‌پوستان بیشتر از کووید ۱۹ آسیب دیدند و موج‌های مختلف بیماری در ایران، حاشیه‌نشینان را بیش از دیگران متاثر کرد. این اختلافات نه ناشی از عوامل زیستی، بلکه حاصل دهه‌ها تبعیضی بود که جوامع اقلیت را در محله‌های فقیرتر با مشاغل کم‌درآمد، مشکلات سلامتی بیشتر و دسترسی کمتر به مراقبت‌های پزشکی به‌حال خود رها کرد. این‌ها همان نوع معضلاتی هستند که ویرشو بیش از ۱۷۰ سال پیش بدان‌ها اشاره کرد.
وحشتی که رودلف ویرشو در سیلزی علیا دید، دیدگاه‌های او را تغییر داد و موجب شد تا «پدر آسیب‌شناسی مدرن» به طرفدار اصلاحات اجتماعی تبدیل شود. دنیاگیری کنونی به‌همین نحو بر دانشمندان تأثیر گذاشته است. آلوندرا نلسون، مدیر شورای پژوهش‌های علوم اجتماعی می‌گوید «مطالعه‌ی کووید ۱۹، صرفا مطالعه‌ی خود بیماری به‌عنوان موجودی زیستی نیست. آنچه به مشکلی واحد شباهت دارد، درواقع یک‌باره همه‌چیز است. درنتیجه آنچه ما درحقیقت درحال مطالعه‌اش هستیم، به‌معنای واقعی کلمه همه‌چیز در هر مقیاس در جامعه است، از زنجیره‌ی تأمین تا روابط فردی.»
جامعه‌ی علمی با صرف سال‌های پیشادنیاگیری برای طراحی روش‌های سریع‌تر انجام آزمایش‌ها، اشتراک‌گذاری داده‌ها و ساخت واکسن، توانست هنگام ظهور کووید ۱۹ به‌سرعت بسیج شود. اکنون هدف آن‌ها باید رفع بسیاری از نقاط ضعف ماندگارشان باشد. از اقدامات بیهوده، اطمینان بیش‌ازحد، نابرابری و سوگیری زیست‌پزشکی، کووید ۱۹ تمام آن‌ها را متاثر کرده و در این مسیر به جهان علم، فرصتی برای تمرین یکی از مهم‌ترین خصوصیاتش داده است: اصلاح خود.

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=341536

ثبت نظر

-