یکی است ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
آهنگی به تازگی منتشر شده است موسیقی دلنواز «ربابی» ، در قالب تصنیف و آواز، با صدای مشترک علیرضا قربانی و عالیم قاسیمف(خواننده و موسیقیدان نامدار اهل کشور آذربایجان) و به آهنگسازی حسام ناصری.کار درخور و دلنشینی است و بر اساس غزلی از حضرت مولانا که به زبان فارسی و ترکی خواندهشده است.
من بنده صلاحیت و اهلیت اظهارنظر درباره وجوه هنری این اثر را ندارم. امّا میخواهم از منظری دیگر به این کار بپردازم. گمان میکنم انتشار چنین اثری در این شرایط -که زمزمههایی اهریمنی از آنسوی مرزهای ایران به گوش میرسد- کاری هوشمندانه و بهنگام و بقاعده بوده است. ایران و همسایگانش فارغ از آنچه پسِ پشت نهادهاند و صرف نظر از مرزهای پیشین، امروزه بیش از هر زمان دیگری محتاج امنیت و آرامش و همدلیاند.
ما هرچه هم منتظر بمانیم- و این را به تجربه دریافتهایم- آبی از بازیگران میدان سیاست برایمان گرم نخواهد شد. میدان را باید به دست هنرمندان داد. گمشده این روزهای ما بیش و پیش از همزبانی، همدلی است:
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی بهتر است
جادوی موسیقی دلنواز «ربابی»
اکسیر جادوگر هنر کارش همین است. دشمنی و دژخویی را بدل به دوستی و همدستی میکند. موجب همدلی و همآغوشی ملّتها و مردمان محصور در حصار مرزهای ناموجّه سیاسی میشود. مرزهای مُهلک و منحوسی که مشتی سیاستباز عاری از هر گونه فضیلتی، ترسیم و تحمیل کردهاند و هنوز هم اگر مجال بیابند میکنند. همّت کنیم و گوهر ارجمند هنر را پاس بداریم که هنر، آزادیبخش است. رسالتش رنگآمیزی جانها و جهان است، آشتیدادن دستها و دلهای دور و دیر آدمیان به رغم آتشخویی و جنگافروزی سیاستمداران اهرمنخو. زندگی، درین روزگار بیش از هر زمانی، تشنه و طالب هنرسازههای نجیب هنرمندان است. هنرمند اگر رسالتی دارد نشاندن«نهال دوستی» در اقطار عالم و برکندن «درخت دشمنی»است، همان که سیاستمداران با آن بیگانهاند.
بیش از هر زمانی اکنون جهان محتاج هنر است
جهان را هم میتوان از روزن سرد و سیاه و حقیر و حقدآلود سیاست نگریست، و هم از چشمانداز خرّم و خجسته و فرّخ فضیلت و فرهنگ و هنر .
سیاستمداران سالهاست امتحانشان را پس دادهاند. هربار که دور هم «نشستند و گفتند و برخاستند» و «پی مصلحت، مجلس آراستند»، حاصل این تشخیص مصلحت، یا نسلکشی و نابودی گروهی از آدمیان بود یا به تباهی کشیدن گوشهای از این جهان نجیب و نازنین. محصول هربار همفکری اینان، هماره مشتی شعار پوچ و مضحک و سخیف بودهاست. اینان منظر جهان را و آدمیان را هربار از «رخنه تنگچشمی حصار شرارت» دیدهاند. اگر در اقصای عالم؛ از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، زنان و کودکان، آواره و دربهدر، معروض هزار تعرّض و تجاوزی قرار گرفتهاند جملگی حاصل همین همنشینی سیاستمداران بودهاست.
کاش ای کاش اگر از عمر این عالم فقط یک روز هم مانده باشد، وجود شریف فضیلت و فرهنگ و هنر بر مسند تدبیر کار دُوران و مردمان بنشیند. هنرمند اصیل و هنر راستین، آتش عشق و اندیشه و اندوهی اگر به جان دارد، جز از برای آزادی آدمیان و آبادی جهان نیست. هنرمند با ساز و رنگ و آهنگ، این جهان را میسازد. حاصل این کارسازی و خلاقیت، دود و آتش و کینه و کشتار و شرارت نیست که لبخند و شور و مهر و مروّت و عاشقانگی است. کارِ جانِ صیقلیِ هنرمند، نورپاشی و نغمهسرایی است، رنگآمیزی آسمان و زمین، و رونق صلح و سلام است، همان که حافظ گفت:
بعد ازین نور به آفاق دهیم از دل خویش
که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد.
درود به حسام ناصری، و به علیرضا قربانی و عالیم قاسمف!
دکتر حامد خاتمی پور
موسیقی دلنواز «ربابی»
خوانندگان: علیرضا قربانی و عالیم قاسیمف
آهنگساز: حسام ناصری
دستگاه: چهارگاه
منبع: کانال تلگرامی نقش بر آب
مطالب مرتبط:
خانم صهیونیست پشت پرده شعرخوانی اردوغان در باکو
کنایه متفاوت احمدی نژاد به شعرخوانی اردوغان
فرزندان آذربایجان پاسخ اردوغان را دادند