از مواد منفجره مورد استفاده در این خودروها می توان به نفوذ کننده های با قابلیت شکل گیری در اثر انفجار اشاره کرد، ابزار ضد تانکی که از انفجار برای ایجاد یک جهش با سرعت بالا از مس ذوب شده با توانایی نفوذ به درون زره های سنگین استفاده می کند. ایده استفاده از خودروهای کوچک کامیکازه که به زیر تانک ها رفته و آن ها را منهدم می کنند ایده تازه ای نیست.
در دوران جنگ جهانی دوم، ارتش شوروی با تغذیه سگ ها در زیر تانک ها، آن ها را آموزش داده و به حیواناتی ضد تانک تبدیل کرد. سپس یک کمربند انفجاری به بدن این سگ ها متصل شده، مدتی گرسنه نگه داشته شده و در ادامه در میدان نبرد رها می شدند. این سگ ها در تلاش برای بدست آوردن غذا به سمت نزدیک ترین تانکی که می دیدند- که اصولاً یک تانک آلمانی بود- می رفتند و فیوز تماسی نصب شده روی کمربند یا جلیقه انفجاری باعث می شد که مواد منفجره فعال شده و تانک مذکور را از بین ببرد.
ارتش آلمان نیز سلاح مشابهی ساخته بود که مین شنی دار جالوت نام داشت که البته به جای سگ یک خودرو شنی دار کوچکی بود. نیروهای متفقین برای اولین بار در سواحل آنزیو و در اوایل سال ۱۹۴۴ با خودروهای کنترل از راه دور جالوت مواجه شدند. علیرغم اینکه این سلاح در مقایسه با رویکرد روس ها یک سلاح انسانی تر بود اما به دلیل سرعت پایینش کارآیی چندانی نداشت.
به نظر می رسد که خودرو کنترل از راه دور حیدر۱ نیز بیشتر در جنگ های کوچک و چریکی مناسب باشد. با این وجود ارتش ایران بدون شکل طراحی و تکنولوژی بکار رفته در این سلاح را بهبود خواهد بخشید تا به یک سلاح کم هزینه اما موثر تبدیل شود. بدین ترتیب می توان خودروهای کامیکازه حیدر۱ را با هزینه ای اندک تولید کرده اما برای ایجاد صدمات قابل توجه به نیروهای متخاصم به کار گرفت.