نیوز/مجید ابونوری؛ جناب آقای مسعود سلطانی فر؛ وزیر محترم ورزش؛ شما میدانید چه اتفاقی افتاده است؟ میدانید همای سعادت از استقلال رفت؟ میدانید چه بلایی سر «استقلال» آمده است؟
میدانید اگر همین رویه ادامه داشته باشد؛ برای شادی روح استقلال، باید فاتحهای نثارش کنیم؟ حتما این را هم میدانید وسایل ایاب و ذهاب مهمانان، به دلیل ورشکستگی به عهده خودتان است؟!
آقای سلطانی فر! حیرت نکنید و تعجب را چاشنی آن! این نتیجه بی ادراکی است!
آقای سلطانی فر! استقلال در«هیاهو» گم شده است. دست استقلال را بگیرید؛ همانند بچه ها! استقلال راه را اشتباه میرود. چون در تاریکی قدم بر میدارد! چون در تاریکی، نسخه اش پیچیده میشود!
آقای سلطانی فر! نبض شوربختی استقلال به تندی ضربان قلبش است. حاشیه و دردسر در استقلال «فربه»تر میشود!
استقلال گردن به یوغ حاشیه داده و حالاحالاها قصد کوتاه آمدن ندارد. ولع و بی قراری اش برابر چنین میلی از گرفتاری هم بی سابقه و هم کم سابقه است!
آقای سلطانی فر! استقلال با تصمیمات شما، خود را از آشوب جنگ و خونریزی دور نگه نمیدارد، حتی زمانی که هیبتش به لرزیدن میافتد! به دلایلی که من نه! اما شما از آن سر در میآورید، استقلال به تیمی «دائم الحاشیه» تبدیل شده است! روح متلاطم استقلال، چون آتشی زیر خاکستر مانده است!
آقای سلطانی فر! مدیریت منصوبانتان در استقلال، شبیه لباس مبدلی است که بیش از هر لباس دیگری برتنش زار میزند! آنچه خشم هواداران و دوستداران استقلال را برانگیخته، نه از شکستهای متوالی مدیریتی است، بلکه این واقعیت است که شما میتوانستید و نتوانستید!
آقای سلطانی فر! شما را نمیدانم؛ اما ما با وحشت و هراس به آینده این تیم مینگریم. آینده استقلال روشن نیست! کور سوی امیدی در «دل» هواداران این تیم زنده نیست! نمیدانند فردا چه میشود! بلا تکلیفی سالهاست مثل خوره، روحشان را میآزارد. ذهنشان را مغشوش کرده است و این تشویش بی جهت یقه شان را نگرفته است!
آقای سلطانی فر! ناکسان را به دایره مدیریتی استقلال «راه» ندهید! اگر این بی تدبیری ادامه دار باشد، نتیجه اش سقوط به ورطهای بی بازگشت است!
میدانید اگر همین رویه ادامه داشته باشد؛ برای شادی روح استقلال، باید فاتحهای نثارش کنیم؟ حتما این را هم میدانید وسایل ایاب و ذهاب مهمانان، به دلیل ورشکستگی به عهده خودتان است؟!
آقای سلطانی فر! حیرت نکنید و تعجب را چاشنی آن! این نتیجه بی ادراکی است!
آقای سلطانی فر! استقلال در«هیاهو» گم شده است. دست استقلال را بگیرید؛ همانند بچه ها! استقلال راه را اشتباه میرود. چون در تاریکی قدم بر میدارد! چون در تاریکی، نسخه اش پیچیده میشود!
آقای سلطانی فر! نبض شوربختی استقلال به تندی ضربان قلبش است. حاشیه و دردسر در استقلال «فربه»تر میشود!
استقلال گردن به یوغ حاشیه داده و حالاحالاها قصد کوتاه آمدن ندارد. ولع و بی قراری اش برابر چنین میلی از گرفتاری هم بی سابقه و هم کم سابقه است!
آقای سلطانی فر! استقلال با تصمیمات شما، خود را از آشوب جنگ و خونریزی دور نگه نمیدارد، حتی زمانی که هیبتش به لرزیدن میافتد! به دلایلی که من نه! اما شما از آن سر در میآورید، استقلال به تیمی «دائم الحاشیه» تبدیل شده است! روح متلاطم استقلال، چون آتشی زیر خاکستر مانده است!
آقای سلطانی فر! مدیریت منصوبانتان در استقلال، شبیه لباس مبدلی است که بیش از هر لباس دیگری برتنش زار میزند! آنچه خشم هواداران و دوستداران استقلال را برانگیخته، نه از شکستهای متوالی مدیریتی است، بلکه این واقعیت است که شما میتوانستید و نتوانستید!
آقای سلطانی فر! شما را نمیدانم؛ اما ما با وحشت و هراس به آینده این تیم مینگریم. آینده استقلال روشن نیست! کور سوی امیدی در «دل» هواداران این تیم زنده نیست! نمیدانند فردا چه میشود! بلا تکلیفی سالهاست مثل خوره، روحشان را میآزارد. ذهنشان را مغشوش کرده است و این تشویش بی جهت یقه شان را نگرفته است!
آقای سلطانی فر! ناکسان را به دایره مدیریتی استقلال «راه» ندهید! اگر این بی تدبیری ادامه دار باشد، نتیجه اش سقوط به ورطهای بی بازگشت است!