آرمان ملی نوشت: برخی کارشناسان بر این باور هستند که دولت بایدن در ابتدای راه است و وزیر خارجه ایالات متحده، به عنوان متولی سیاست خارجی این کشور به تازگی کار خود را آغاز کرده و به همین علت برای گمانهزنی در خصوص سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه زود است. واقعیت امر این است که دولت بایدن و آنچه که تا امروز اعلام کردهاند و با توجه به سابقه آخرین دولت دموکرات در آمریکا، چند موضوع مهم برای آنها در خاورمیانه وجود دارد که نخستین آنها رژیم صهیونیستی و در وهله بعد موضوع ایران و هم پیمانان ایران است. قطعا در دوران جدید، دولت آمریکا همچون زمان ترامپ به رژیم صهیونیستی چک سفید امضا نخواهد داد و این یک ظرفیتی را برای ایران ایجاد میکند. این امر به آن معنا نیست که دست ما در منطقه خیلی باز میشود زیرا به هر صورت آمریکا بحث امنیت رژیم صهیونیستی را به مبحث امنیت ملی خود متصل کرده است. در این میان با توجه به این موارد برخی مسیر احیای گفت و گوها را سخت دانسته و آن را نیازمند یک میانجی قدرتمند میدانند و برخی نیز این گفت و گوها را تا پیش از انتخابات ۱۴۰۰ در ایران بیتاثیر میدانند. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفت و گویی با نصرتا… تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن داشته است که در ادامه میخوانید.
بایدن به دنبــال میــانجی بــرای گـفت وگـو با ایران میگردد؟ در این زمینه اروپا را انتخاب میکند یا کشورهای عربی را و یا مستقیم وارد گفت و گو میشود؟
میانجی عنصر حقیقی یا حقوقی مانند شخص و یا کشوری است که دارای قدرت تاثیرگذاری بر دو طرف باشد و بعید میدانم امروز چنین عنصری وجود داشته باشد. آنچه که بیشتر شاهد آن بودهایم، پیام رسانی بوده است و نمیتوان در خصوص برخی کشورهای منطقه و یا اروپا از لفظ میانجی میان ایران و آمریکا نام برد. تیم بایدن این ظرفیت را دارد که با توجه به حضورشان در مذاکرات برجام در دوره اوباما به صورت مستقیم وارد گفت و گو شود. این تیم توانست یک مذاکرات سخت همچون برجام را به سرانجام برساند و امروز نیز این ظرفیت را دارد ولی به نظر من زمان میبرد. به نظر میرسد تیم بایدن برای ارائه پیشنهاد مشخص با ایران هنوز زمان میخواهد. اینکه بایدن در سخنرانی روز پنجشنبه در محل وزارت خارجه آمریکا به همه اولویتهایش از جمله چین و روسیه پرداخته اما در مورد برجام مطلب مشخصی نگفته بیانگر این عدم انسجام است. یعنی هم آمریکایی ها میان خودشان و هم با اروپاییها و هم احتمالا با کانالهایی از ایرانیها بهطور مستقیم و غیر مستقیم دارند مساله را بررسی میکنند. ضمنا اصلح آنست که ما به تخریبهای احتمالی اروپا در کار ما با آمریکا توجه داشته باشیم و روی خوش به موضعگیریها و پیشنهادات آنها نشان ندهیم و با توجه به ظرفیتهای ارتباطی خودمان با تیم بایدن بهطور مستقیم با آنها سنگهایمان را وا بکنیم. لذا ما میتوانیم با آنها در رابطه با احیای برجام و رفع جامع تحریمها که شامل آن دسته از تحریم هایی میشود که ترامپ وضع کرده است و بازگشت به برجام صحبت کنیم. ضمنا در مرحله بعدی باید یک اطمینانی را حاصل کنیم که آمریکاییها بار دیگر به سمت مکانیزم ماشه حرکت نکنند. زیرا ما در گذشته از این ظرفیتی که بطور یکجانبه در اختیار طرفهای مقابل ما و از جمله آمریکا گذاشته شده است لطمه خوردهایم. برجام باید به یک حالت متوازن حقوقی برگردد تا پایدار شود. زیرا در غیر این صورت باز هم خدشهدار خواهد شد و لذا باید در راستای به توازن رساندن آن متفقا یک راهحلی پیدا کنیم. البته این اولویت بعدی ما باید باشد. امروز رفع تحریمها و بازگشت به برجام باید در دستور کار قرار گیرد تا بار دیگر برجام احیا شود. این اعمال ضرورت دارد تا مردم و کشورمان از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شوند. لذا به نظر میرسد که ظرفیت مذاکره مستقیم با توجه به چینشی که در تیم سیاست خارجی بایدن در ایالاتمتحده به وجود آمده، امکان پذیر بوده و میتواند رقم بخورد. به همین علت نیازی به میانجی وجود ندارد زیرا کشورهای دیگر دغدغهها و منافع خاص خود را نیز دارند که ممکن است بر این روند علیه مصالح ما تاثیرگذار باشند. باید بین کانال میانجی و کانال مستقیم برای گفت وگو، کانال مستقیم را با اتکا به قدرتمان و اعتماد به دیپلماتها و سیاست خارجی و حقانیت درخواستمان برای بازگشت آمریکا به برجام برای اجرای یک موافقتنامه بینالمللی انتخاب کنیم. در این عرصه مظلومیت مردم کشورمان نیز اهمیت دارد که در بحران کرونا زیر فشار تحریمهای سخت قرار گرفتهاند و باید در این عرصه از خود جسارت نشان دهیم و وارد فضای گفت و گو با تیم بایدن شویم. مذاکره با آمریکا نباید تابو شود. مذاکره در جهان امروز قدم اول برای تامین منافع هر کشوری است. در همین راستا نباید ابایی از گفت و گو با هر کشوری داشته باشیم تا منافع ملی خود را تامین کنیم. با توجه به تمامی این موارد روش مستقیم میتواند نتایج بهتری در پی داشته باشد.
بازگشت به تعهدات برجامی ایــران و آمریکا به کجا خواهد رسید؟
بایدن میداند ایران در مرحله اول چیزی خارج برجام را نمیپذیرد و اینکه گفته میشود مسائل دیگر هم مد نظر وی است درست نیست. الان بحث برگشت به تعهدات برجامی است و بعید می دانم ایران بپذیرد اول به این تعهدات برگردد. درست هم همین است. و هیچ راهی جز شروع با دستورات اجرائی بایدن به نظر نمیرسد که هم به موضع ایران نزدیک باشد و هم بایدن نخواهد راه ترامپ را ادامه دهد و این نکته خوبی در مذاکرات و تماسهای ابتدایی و حتی در نظریهپردازی و پیدا کردن راه حل است اما ممکن است اگر از نظر فنی قابل اجرا باشد یک توقف کوچک و محدود را برای بیرون آمدن از مرغ اول یا تخممرغ بپذیرد. تیم بایدن به خوبی میداند اقدامات آفندی و پدافندی ایران تاثیرات منطقهای و بینالمللی دارد و به یقین میداند اگر تحریمها را رفع نکند ایران بهرغم مشکلات داخلی و مخصوصا اقتصادیاش هیچ ابایی در تند و تلخ کردن روند تحولات ندارد. وضعیتی که بایدن نه علاقهای به آن دارد و نه نفعی و نه آمادگی برای جمع و جور کردن تبعات آن. به نظرم تیم بایدن میداند اقدامات رژیم صهیونیستی ایران را به سمت تعادل با آنها سوق نمیدهد. در این زمینه توجه به دو نکته ضروریست. نخست اینکه نه تنها دست رژیم صهیونیستی مانند دوران ترامپ باز نیست بلکه احتمالا این رژیم همراهی تیم بایدن را در تحرکاتش علیه ایران ندارد و دوم اینکه جمله استراتژیک پیچ و مهرهای اوباما که گفت اگر من امکان باز کردن پیچ و مهره تاسیسات هستهای ایران را داشتم لحظهای درنگ نمیکردم اما نمیتوانم چون ایرانیها به دانش بومی رسیدهاند و همچنین گفتوگو مونیز وزیر انرژی اوباما با اشپیگل و تاکید بر دستیابی ایران به دانش هستهای و یادآوری آن به کری در اثنای مذاکرات برجام را به یاد داشته باشیم. من احساس میکنم اگر بایدن به یک اقدام جسورانه و کارساز برای رفع تحریمهای ظالمانه و بنیان سوز دست نزند، صبر استراتژیک ایران رو به انتهاست و تحولات آتی داخلی نیز اگر استراتژی برتری فرد مطمئن بر مشارکت حداکثری محقق شود ممکن است اثرات رزونانسی و تشدید کننده داشته باشد.
احتمال رویارویی نظامی در دوره بایدن وجود دارد؟
رویارویی نظامی در دوره بایدن رقم نخواهد خورد اما باید توجه کرد که در عالم سیاست هیچ چیز منتفی نیست. در عالم سیاست امکان وقوع هر اتفاقی وجود دارد. شرایط خاورمیانه در این روزها بسیار ژلهای و لرزان است و این حالت در جهان با توجه به شیوع کرونا نیز نسبتا وجود دارد و در این حالات هر لحظه ممکن است اتفاقاتی رقم بخورد اما روند به گونهای است که بعید به نظر میرسد در دوره بایدن که به دنبال احیای دیپلماسی است یک رویارویی نظامی رقم بخورد. این اتفاق به صورت جدی در دوره ترامپ نیز رقم نخورد. باید توجه داشت که منافع ما به هیچ وجه در رویارویی نظامی نیست. بنابراین نه ما چنین قصدی داریم و نه بایدن چنین قصدی خواهد داشت. هر دو طرف امروز معتقد هستند که از طریق روند سیاسی و دیپلماتیک میتوانند مشکلات خود را حل کنند و ضرورت دارد تا حواسمان باشد که بلاتکلیف نباشیم، خواسته مشخص داشته باشیم و آن را با شفافیت مطرح نموده و سیگنالهای متناقض نفرستیم. سیاست خارجی از یک سردرگمی استراتژیک رنج میبرد و ضرورت دارد تا حدودی تکلیف خودمان را مشخص کنیم و مسائل داخلی و جناحی را در سیاست خارجی دخیل نکنیم. باید سیاست خارجی به ابزاری تبدیل شود تا منافع ملی را بیشتر تامین کند و اهداف کشور را در عرصه بینالمللی محقق کند. سیاست خارجی نباید به ابزاری برای رسیدن به منافع جناحی در داخل بدل شود و باید از این مسیر فاصله بگیریم.
شائبههایی در خصوص جبههسازی در منطقه علیه ایران به وجود آمده است. آیا احتمال دارد بایدن با یک سیاست نرم، یک چهارضلعی شامل ترکیه، عربستان، مصر و رژیم صهیونیستی را در منطقه علیه ایران ایجاد کند؟
این احتمال وجود ندارد زیرا برخی از این کشورها در دوران جدید با بایدن به مشکل جدی برخواهند خورد اما استفاده از عباراتی مانند مشورت با متحدان و مشورت با شرکا در این چند روز توسط وزیر خارجه آمریکا و سخنگوی وزارت خارجه این کشور نشان میدهد تیم بایدن در مورد ایران و برجام سخت در حال رایزنی است. لذا اگرچه برای تعیین سناریوی محتمل که نشان دهنده نقشه راه تیم بایدن باشد هنوز زود است اما به رغم شناخت بیشتر بایدن از منطقه و نحوه حرکت و بازیهای ایران نسبت به ترامپ به نظر میرسد تیم او کمی سردرگم است و گیج میخورد و به انسجام نرسیده است که طبیعی هم هست. ترامپ آن گونه خرابکاری کرده که من هم فکر میکنم طول میکشد تا تیم بایدن به تصمیم مشخصی برسد. استراتژی کلی این تیم در کنار ایده بازگشت به برجام، یارگیری است تا هم زمان بخرد و خودش را با ایران و موضوع برجام سرشاخ نکند و هم آمریکا به تدریج در برجام از انزوا خارج شود. بنابراین ایجاد اجماع علیه ایران نه توسط آن کشورها که شما برشمردید بلکه بیشتر کشورهای عضو برجام بستگی به سیاستهایی دارد که ما در پیش خواهیم گرفت. اگر در این عرصه خوب بازی کنیم، دوستان خود در برجام را حفظ و اروپا نمیتواند فشاری علیه ما باشد و مخالفانمان مانند این کشورها، مشکلات میان این کشورها تداوم خواهد یافت. عربستان به دلیل سیاست خارجی آلودهای که دارد و به علت اینکه در یمن مرتکب جنایتهای زیادی شده است با دولت بایدن به مشکل بر خواهد خورد و این مواضعی که تیم بایدن در مورد فروش تسلیحات به عربستان و نیز عدم حمایت از تداوم جنگ یمن اتخاذ کرده نشان از این وضعیت دارد. در همین راستا عربستان در این روزها به تکاپو افتاده است که از برخی از دردسرها فاصله بگیرد و در همین راستا گفتهاند که برای نمونه آماده مذاکره با ایران نیز هستند. این از آن جهت است که عربستان به خوبی متوجه شده است که دیگر ترامپ وجود ندارد تا حامی آنها باشد. بایدن تصمیم گرفته تا قراردادهای فروش تسلیحات به کشورهای عربستان و امارات را متوقف کرده و مورد بازبینی قرار دهد. این موارد نشان میدهد که روزهای آسانی برای عربستان در پیش نیست و رژیم صهیونیستی نیز شرایط مشابهی دارد. هم اوضاع داخلی نه چندان مناسبی دارد و آمریکا نیز اعلام کرده در هیچ اقدامی علیه ایران با این رژیم همراهی نخواهد کرد. مصر نیز در این روزها نه نقشی و نه انگیزهای دارد که بخواهد در این اوضاع مقابل ایران قرار گیرد. هرچند در این روزها روابط خوبی را با مصر نداریم و با چالشهایی در این عرصه مواجه هستیم. این از آن جمله مواردی است که باید در سیاست خارجی خود به آن توجه کنیم و شرایط منطقه را در همین راستا مورد سنجش قرار دهیم. روش های تخریب گونه ترامپ در سالهای اخیر سبب شده بود تا نتوانیم با کشورهای موثر منطقه ارتباط برقرار کنیم و باید تلاش کنیم تا در دوران پسا ترامپ این شرایط را تغییر دهیم و روابط دوجانبه، منطقهای و بینالمللی خود را گسترش دهیم. بنابراین احتمال این اجماعسازی منطقهای علیه ایران در منطقه ضعیف است و بعید به نظر میرسد این سیاست دولت بایدن باشد. این پیش بینی نشات گرفته از شناختی است که از تیم بایدن داریم. در این میان ایران روابط معقولی با ترکیه دارد. مشکلاتی امروز با ترکیه در خصوص سوریه داریم اما در بخشهای زیاد دیگری نیز هم نظر هستیم و این اشتراک زیاد اجازه نمیدهد تا این کشور در مقابل ایران قرار گیرد.