روزنوشت| آقای مجیدی، نباختی، ولی باختی!

  • کد خبر : 9319
  • 01 اسفند 1398 - 16:27
روزنوشت| آقای مجیدی، نباختی، ولی باختی!

نیوز/ اردشیر لارودی؛ بد بازی نکردید که سهل است، خوب هم بودید، ولی باختید! داوری عیب و علت داشت، داوری علیه‌تان- آن هم در مهم‌ترین لحظه و تأثیرگذارترین صحنه- تصمیمی گرفت که اهل فن، همزمان با شما و بلکه چند ثانیه هم زودتر از شمایان، فریادشان به هوا رفت که: … چه گرفت این داور کره‌ای؟ توپ گل بود! گل درست بود و…، اما داور کار خودش را کرد و سر بزنگاه اشتباه کرد.
نصف تیم‌تان و اگر نگوییم تمام این نصفه، حداقلش این که نیمی از ۵۰ درصد استقلال، غایب بودند. بازی خوب بود، ولی فوتبال را می‌گویند که همین است! داور‌ها جایزالخطا که نه، واجب‌الخطایند!
برای استقلال، دیاباته بی‌جانشین است، آن هم نه تقریباً که تحقیقاً! مهدی قائدی هم جنس بازی‌اش، برای آبی‌پوشان طلاست و نه طلایی! کوچولوی شیرین‌تان نبود و شما باختید!
فرشید اسماعیلی هم بدموقعی پادرد مزمنش عود کرده و حتی از همیشه دردناک‌تر شد! اسماعیلی که نبود جایش، خالی ماند! علی کریمی هم به شرح ایضاً! هروویه میلیچ هم یا مصدوم شد و باید استراحت می‌کرد و نباید بازی می‌کرد، یا او هم سرما خورده بود و…
فرهاد پردل…
فرهادجان روی سخن با شماست! همه هواداران، توقع‌های خود را با شما در میان می‌گذارند و هر روز هم بر شدت و طول و عرض این توقع‌ها که بجایند و باید که برآورده شوند، می‌افزایند! که این، نشانه مقبولیت دولبه است!
به مردم نمی‌توان گفت: … نخواهید، طلب نکنید… دنبال دیدن یک فوتبال دیدنی‌تر و یک بازی زیبا و چشم‌نوازتر نباشید! جواب مردم را باید درست داد! نه «توی دل‌شان» رفت و نه دست‌ها را بالا برد که یعنی تسلیم! و یعنی این که: … کار من نیست! چرا که هست، چرا که هنوز تا کم آوردن- که نرسد هیچ روزی- و تا سنگ انداختن، خیلی راه داریم! راهی بی‌انتها!
فرهادخان، بازی را ببین! خویش را هم بد ببین! عیب‌جویانه ببین! یعنی با چشم «عیب‌جو» و با نگاه غلط پیدا کن، همه چیز را- و به راستی که همه چیز را و همه چیز را- زیر نظر بگیر! چشم‌هایت را بشوی و انتقادی و انتقادگرانه بنگر و چیزی را، از نظر ریزبینت دور نینداز! کار تو و همه مربیان موفق و آن‌ها که سودای توفیق و پیروزمندی دارند، دیدن است! دیدن هر چه را که هیچ کس، حتی بدخواهانت ندیده باشند! جناب آقای سرمربی استقلال! بچه‌هایت تلاش کردند، بچه‌هایت جان کندند، اما اشکالات تیم خراب‌کنی هم داشتند! شما باید اشکالات را بیابی و بگویی و برطرف کنی! این کار شماست! تو و مجید!
خودت را نقد کن! از تیمت انتقاد کن!
آقای مجیدی! تا امروز، کم نیاورده‌ای! تا روز بازی با الاهلی و حتی در همین مسابقه با الاهلی، یک پردل بودی! یک جسور که جا نزد و جا نمی‌زند! همین روحیه را حفظ کن! همین سر نترس را در همه بازی‌ها، پایه و مایه کار مبارزاتی‌ات کن! ولی کار‌های دیگر هم لازم است! باید جنگید، ولی دانسته! باید مبارزه کرد، ولی علیه عادات غلط! عادات غلط! عادات غلط! و این چند شرط را هم یک بار بخوان!
* شرط اول- خودت صاف کن و با خودت روشن کن که مربی ندو‌ها هستی، یا مربی دونده‌ها!
* شرط دوم- با خودت قرار بگذار که بازیکن ندو را، اگر ستاره تیمت بود، در تیمت قرار ندهی تا مگر اول دویدن را یاد بگیرد و دویدن را، علت وجودی خودش بداند!
* شرط سوم- بازیکن تیمت را، «وظیفه‌دوست» و سپس وظیفه‌شناس بار بیاور!
* شرط چهارم- استقلال را متکی به تیم و نه متکی به فرد بار بیاور. این فرد قابل اتکا که نباید او را هم دیوار محکمی دانست-، چون نیست- خودش باید یکی از ۱۱ مرد باشد! نه بیشتر و نه کمتر!
* شرط پنجم، ششم، هفتم و… – جناب مجیدی! گل دوم تیمت را، کمک‌داور و داور، دست به دست هم باطل اعلام کردند که در اصل چشم آنها، باطل بود و رأی آن‌ها باطل و غلط، ولی چه باید کرد، قلم در دست دشمن است و سوت در دست داور!‌
می‌گفتم! گل دوم تیم الاهلی را نگاه کن، ببین چهار مدافع تیمت که در صحنه بودند، جز اسکورت کردن و هوای دو مهاجم حریف را پاییدن، چه‌کار کردند و بعد بگو چرا اینجور؟
لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=9319

ثبت نظر

-