نیوز/ آرتین زهرابی؛ از بی در و پیکر بودن فوتبال ایران همین بس که دیروز شنیدیم در دفاع از منافع باشگاه پرسپولیس برای پرونده برانکو ایوانکوویچ ۱۳۰۰ صفحه لایحه نوشته شده؛ آن هم در باشگاهی که در ۴ سال گذشته با مدیرانی همچون طاهری، گرشاسبی، انصاریفرد و اینک رسولپناه اداره شده است!
۱- چند مدیر همگی به اتفاق قرار بود از پرسپولیس باشگاهی بسازند که به عنوان نمونهای موفق در صنعت باشگاهداری از آن یاد شود اما آنچه در تاریخ ماندگار شد، جامهایی است که برانکو برای این تیم آورد؛ جامهایی که سرنوشتش به فیفا و پروندهای قطور گره خورد که بیگمان برندهاش ایوانکوویچ است. ۱۳۰۰ صفحه لایحه معلوم نیست بر چه اساسی نوشته شده؛ ما میخواهیم در دفاع از این پرونده چه بگوییم؟ اینکه قراردادی با سرمربی کروات داشتهایم و نسبت به آن بیتعهد بودهایم؟ باشگاه استقلال هم با موارد مشابهی در پروندههای شفر و استراماچونی مواجه است و طبعا در این زمینه نیز نباید منتظر خبرهای خوش باشیم!
۲- در پرونده دیگری که وکلای معروف به آن لقب پیچیده میدهند، قرار است مارک ویلموتس را با کمک تیم جدیدی از وکلای حاذق در فیفا ضربه فنی کنیم! افراد جدید وعده داده اند به فضل الهی، ویلموتس را در این پرونده شکست خواهیم داد اما سوال این است در فوتبالی که همه می گویند باشگاهها آه ندارند که با ناله سودا کنند، فدراسیون هم پولی در بساط ندارد و همه چیز به یک ورشکستگی کامل اقتصادی در این فوتبال رسیده، چگونه چنین قرارداد مسئلهداری با یک مربی خارجی منعقد میشود؟ دست وکلای قدیم و جدید پرونده ویلموتس درد نکند (که امیدواریم برای دریافت پول خودشان بعدها دچار مشکل نشوند) اما واقعیت این است که بسیاری از پروندههای مربیان خارجی به دلیل بیتدبیری مدیران فوتبال ایران به بنبست میخورد.
نمونهاش برانکو که مسئله تحریمها، بیپولی فوتبال ایران و بلوکه شدن سرمایههای ما در فیفا، هیچ ربطی به او ندارد. وقتی ما ویلموتس یا برانکو را به ایران میآوریم وظیفه داریم طبق مفاد مندرج در قرارداد (البته بر اساس یک قرارداد درست و حسابی) پولشان را به طور کامل بپردازیم؛ این یک مسئله بدیهی است و راه فراری نیز از آن نیست.