_ به خواست خدای متعال، همزمان ماه مبارک رمضان، همه روزه مجموعهای از احادیث موضوعی اهلبیت علیهمالسلام با نام «رهتوشه معرفت» تقدیم مخاطبین میشود. امیدواریم از نظرات و پیشنهادهای سازندهتان برخوردار شویم.
تعریف دوستی:
۱٫ معنای رفیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّّمَا سُمِّی الرَّفیقُ رَفیقاً لأنَّهُ یرفَقُکَ عَلَی صَلاحِ دینِکَ فَمَنْ أعانَکَ عَلَی صَلاحِ دِینِکَ فَهُوَ الرَّفیقُ الشَّفیقُ (۱) ؛ رفیق به این دلیل رفیق نامیده شده است که به تو در صلاح دینت سود میرساند، پس هر کس به تو در صلاح دینت یاری رساند او رفیق دلسوز است.»
۲٫ معنای صدیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّمَا سُمِّی الصَّدیقُ صَدیقاً لأنَّهُ یصدِقُکَ فی نَفسِکَ وَمَعایبِکَ فَمَن فَعَلَ ذلِکَ فَاستَنِمْ إلَیهِ فَإنَّهُ الصَّدیقُ؛ (۲) صدیق و دوست به این دلیل صدیق نامیده شده که در مورد نفس تو و عیبهایت، به تو راست میگوید. پس هر کس این گونه رفتار کرد به سوی او آرام گیر، به درستی که او دوست است.»
ابر اگر آب زندگی بارد
هرگز از شاخ بید بر نخوری
با فرو مایه همنشین مباش
کز نی بوریا شکر نخوری
همنشینان خوب:
۱٫ بردباران: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الْحُلَماءَ تَزْدُدْ حِلْماً؛ (۳) «با بردباران همنشینی کن، حلم و بردباریات زیاد میشود.»
۲٫ دانشمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ العُلَماءَ فَتَسْعدْ (۴) ؛ با دانشمندان همنشینی کن خوشبخت میشوی.»
۳٫ فقرا و نیازمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جَالِسِ الفُقَراءَ تَزدُدْ شُکراً؛ (۵) با فقرا همنشینی کن، شکر گزاریات زیاد میشود.»
۴٫ دور اندیشان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الحُکَماءَ یکمُلْ عَقلُکَ وَتَشرُفْ نَفسُکَ وَینْتَفِ عَنکَ جَهلُکَ (۶) ؛ با دور اندیشان همنشینی کن، خردت کامل و نفست شریف و نادانیات از بین میرود.»
۵٫ عاقلان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صُحبَهُ الوَلِی اللَّبیبِ حَیاهُ الرّوحِ (۷) ؛ همنشینی با دوست عاقل [موجب] زندگانی روح است.»
عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صاحِبِ العُقَلاءَ وأغْلِبِ الهَوی تُرافِقِ المَلاَءِ الاَعلی (۸) ؛ «با عاقلان همنشینی کن و بر نفس غلبه نما تا اینکه با ساکنان عرش الهی همنشین گردی.»
ضرورت دوری از دوست بد:
«ابو هاشم جعفری» یکی از شیعیان برجسته امام هادی علیه السلام است. روزی امام از روی اعتراض به او فرمود: «چرا با عبد الرحمان بن یعقوب همنشینی میکنی؟» ابو هاشم عرض کرد: «او از بستگان من است.» امام فرمود: «عقیده او درباره صفات خداوند باطل است و اندیشههای نادرستی را در سر میپروراند. حال خود دانی! یا با او همنشین باش و ما را ترک کن و یا با ما همنشین باش و او را ترک کن.»
ابو هاشم عرض کرد: «او هر عقیدهای دارد برای خودش است. من که عقیده درستی دارم و عقیده باطل او آسیبی به عقیده درست من نمیرساند». امام فرمود: «آیا نمیترسی از اینکه عذابی به سویش نازل شود و تو را نیز به خاطر نزدیک بودن و همنشینی با او، فرا گیرد؟ (۹) »
تا توانی میگریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
—
رقم بر خود به نادانی کشیدی
که نادان را به صحبت برگزیدی
طلب کردم ز دانایی یکی پند
مرا فرمود با نادان مپیوند
…..
[۱]. غرر الحکم، ج۳، ص۷۹٫
[۲]. همان.
[۳]. غرر الحکم، ج۳، ص۳۵۷٫
[۴]. همان، ص ۳۵۶٫
[۵]. همان، ص ۳۵۷٫
[۶]. همان، ص ۳۷۲٫
[۷]. همان، ص ۲۰۶٫
[۸]. همان، ج۴، ص۲۰۴٫
[۹]. اصول کافی، ج۲، ص ۲۷۴٫