به گزارش نیوز، این که موسوی به جای تعهد ۷ میلیارد تومانیاش برای قرض ۳ ماهه به استقلال ۱۰ میلیارد تومان به باشگاه قرض داده، یکطرف ماجرای استقلال و عضو تازه هیئت مدیرهاش است و این که در ازای قرضهایش تعهد گرفته اگر باشگاه تا ۳ ماه دیگر پول او را پس نداد، روزی ۵۰ میلیون تومان جریمه بپردازد، طرف دیگر این ماجرای دراماتیک است!
قبول، خیلیها در این مملکت میلیارد میلیارد پول دارند و حاضر نیستند ۱۰ میلیاردش را به استقلال قرض بدهند و استقلالیها باید بابت این قرض از موسوی ممنون باشند، اما آیا منطقی است کسی که به استقلال قرض داده و در ازایش هم چنین شرط دردسرسازی گذاشته، مختار باشد به هر مربی و بازیکن هر قدر دلش خواست، پاداش بدهد و در تیم اختلاف ایجاد کند؟
به گفته سعید رمضانی، سرپرست مستعفی استقلال که شایعه شده یکی از دلایل کنارهگیریاش اختلاف با موسوی بوده، همین پاداشهای نابرابر فضای تیم را متشنج کرده است.
موسوی که فرهاد مجیدی این روزها از او حمایت میکند، چرا که به هر حال با همین قرض و کمک او، مشکلات استقلال موقتاً برطرف شده، از دوستان نزدیک امیر قلعهنویی است و از اول هم برای خیلیها سؤال بود داماد خانواده حجازی چگونه میتواند با رفیق قلعهنویی کنار بیاید؟ البته مشکلات فعلی رمضانی در استقلال ربطی به رفاقت موسوی و امیر ندارد و آنچه سرپرست استقلال را شاکی کرد، بلاتکلیفی بود. به نظر میرسد وزارت ورزش باید هرچه سریعتر با تعیین یک مدیرعامل به این فضای پر از سوءتفاهم پایان بدهد و البته بد نیست حواس تصمیمسازان و تصمیمگیران استقلال به انتخابهایشان باشد تا مجموعه آبی از چاله به چاه نیفتد.
راستی چند سؤال به شدت ذهن ما را درگیر کرده؛ اگر یک سرمایهدار به یک بیمارستان پول قرض بدهد، به او اجازه میدهند در اتاق عمل حاضر شود و یا در کمیسیون پزشکی شرکت کند؟ آیا به صرف پول قرض دادن، میتوان کسی را در تصمیمگیریهای یک باشگاه سهیم و شریک کرد؟ مگر قرار نبود سرمایهدارها عضو هیئت مدیره شوند که پول خرج کنند؟ اگر قرار به قرض دادن پول باشد، چرا تمام اعضای هیئت مدیره از میان پیشکسوتان استقلال انتخاب نشوند؟
قبول، خیلیها در این مملکت میلیارد میلیارد پول دارند و حاضر نیستند ۱۰ میلیاردش را به استقلال قرض بدهند و استقلالیها باید بابت این قرض از موسوی ممنون باشند، اما آیا منطقی است کسی که به استقلال قرض داده و در ازایش هم چنین شرط دردسرسازی گذاشته، مختار باشد به هر مربی و بازیکن هر قدر دلش خواست، پاداش بدهد و در تیم اختلاف ایجاد کند؟
به گفته سعید رمضانی، سرپرست مستعفی استقلال که شایعه شده یکی از دلایل کنارهگیریاش اختلاف با موسوی بوده، همین پاداشهای نابرابر فضای تیم را متشنج کرده است.
موسوی که فرهاد مجیدی این روزها از او حمایت میکند، چرا که به هر حال با همین قرض و کمک او، مشکلات استقلال موقتاً برطرف شده، از دوستان نزدیک امیر قلعهنویی است و از اول هم برای خیلیها سؤال بود داماد خانواده حجازی چگونه میتواند با رفیق قلعهنویی کنار بیاید؟ البته مشکلات فعلی رمضانی در استقلال ربطی به رفاقت موسوی و امیر ندارد و آنچه سرپرست استقلال را شاکی کرد، بلاتکلیفی بود. به نظر میرسد وزارت ورزش باید هرچه سریعتر با تعیین یک مدیرعامل به این فضای پر از سوءتفاهم پایان بدهد و البته بد نیست حواس تصمیمسازان و تصمیمگیران استقلال به انتخابهایشان باشد تا مجموعه آبی از چاله به چاه نیفتد.
راستی چند سؤال به شدت ذهن ما را درگیر کرده؛ اگر یک سرمایهدار به یک بیمارستان پول قرض بدهد، به او اجازه میدهند در اتاق عمل حاضر شود و یا در کمیسیون پزشکی شرکت کند؟ آیا به صرف پول قرض دادن، میتوان کسی را در تصمیمگیریهای یک باشگاه سهیم و شریک کرد؟ مگر قرار نبود سرمایهدارها عضو هیئت مدیره شوند که پول خرج کنند؟ اگر قرار به قرض دادن پول باشد، چرا تمام اعضای هیئت مدیره از میان پیشکسوتان استقلال انتخاب نشوند؟