سینوهه کیست؟/پزشک مشهور مصر را بیشتر بشناسید!

  • کد خبر : 450548
  • 12 مهر 1400 - 10:40
سینوهه کیست؟/پزشک مشهور مصر را بیشتر بشناسید!

نیوز: سینوهه، پزشک فرعون/ در زمان مصر باستان فراعنه یکی پس از دیگری بر مردم حکومت می کردند. در آن زمان مردم خدایان متعددی برای پرستش داشتند. مردم شهر تبس(پایتخت مصر) برای پرستش خدای بزرگ به معبد آمون که توسط کاهنان نالایق  اداره می شد مراجعه می کردند.

سینوهه که بود؟

سینوهه پزشکی مصری بود که در زمان سلطنت آمن هوتپ سوم در شهر تبس متولد شد. سینوهه مهارت خاصی در علم طبابت داشت و بعد ها به عنوان پزشک مخصوص فرعون بزرگ منصوب شد.
او از کودکی توسط سن موت، ناپدری و کیپا، نامادری خود بزرگ شد. کیپا، سینوهه را وقتی که نوزاد بود، در کنار رود نیل یافت و چون صاحب فرزندی نبودند؛ در دوران کهنسالی  او را به فرزندی خود پذیرفتند. سن موت و همسرش کیپا ساکن یکی از محله های فقیر نشین  تبس بودند. سن موت در این محله ها به معالجه و درمان افراد فقیر می پرداخت.

انتخاب نام سینوهه

کیپا نام سینوهه را برای او انتخاب کرد. سینوهه نام یک شخصیت،  در یکی از قصه های معروف مصری بود‌ که کیپا همیشه برای او تعریف می کرد‌.

دوران تحصیل

او در کنار پدر علم طب را آ موخت. از کودکی شاهد معالجه های پدر بود و در درمان بیماران به او کمک می کرد. مدتی از دوران تحصیل خود را نزد یکی از کاهنان معبد که در خانه خود مدرسه ای به وجود آورده بود، گذراند. پس از آن، پدر تصمیم گرفت تا او را به مدرسه معبد آمون بسپارد تا بتواند در دارالحیات به ادامه تحصیلات بپردازد.

سرانجام  سینوهه  در سن ۱۳ سالگی به سفارش یکی از دوستان قدیمی پدر ش وارد مدرسه معبد آمون شد‌. در آن زمان اختیار  بسیاری از امور از جمله تحصیلات عالیه در دست کاهنان معبد آمون بود‌ .

سینوهه

ورود به دارالحیات

بعد از ۳ سال ماندن در مدرسه آمون او و تعدادی از شاگردان طب آماده رفتن به دارالحیات شدند. دارالحیات واقع در معبد آمون بود و شاگردان طب در آنجا تحصیل می کردند. شاگردان قبل از رفتن به دارالحیات موظف بودند تا طبق رسوم پوچ و بی اساس کاهنان به مدت یک هفته روزه بگیرند و تمام مدت را در معبد بگذرانند. در شب آخر خدای آمون باید خود را آشکار می کرد و با آنها سخن می گفت. سخن گفتن آمون با شاگردان، نشانه تایید آنها برای ورود به دارالحیات بود.

در آن زمان شاگردان به دروغ وانمود می کردند که آمون با آنها سخن گفته است. گاهی حتی خود کاهنان به جای آمون با شاگردان سخن می گفتند . سینوهه با دیدن این وضع بسیار متآثر گشت و از کاهنان متنفر گردید‌.

بعد از پشت سر گذاشتن این آداب و رسوم، سینوهه توانست به دارالحیات ورود پیدا کند و در آنجا به یادگیری علم طب بپردازد. سینوهه در دارالحیات در جست و جوی حقیقت بود و از دروغ تنفر داشت. حس حقیقت طلبی سینوهه می توانست منافع کاهنان را ب خطر بیندازد و یا حتی باعث اخراج او از دارالحیات شود.

آغاز طبابت

پس از اتمام تحصیلات در دارالحیات حالا سینوهه می توانست ب طبابت در سطح شهر بپردازد. او خانه خود را به عنوان محل طبابت انتخاب نمود و در آنجا به معالجه فقرا  پرداخت. او  هر چه را از طبابت خود به دست می آورد یا صرف میخانه و عیش و نوش، و یا خرج افراد بی بضاعت میکرد.

عشق  نِفِرنِفِرنِفِر

در همین دوران آتش عشق  زنی زیبا رو و بد نام به نام نِفِرنِفِرنِفِر(نِفِر در زبان مصری به معنی زیبا و نِفِرنِفِرنِفِر مبالغه صفت زیبایی است)به جانش افتاد. او تمام اموال و دارایی، از جمله خانه خود را که محل طبابتش بود، برای در اختیار داشتن آن زن به مدت چند شب به نام او زد. سینوهه حتی خانه پدر و مادرش و قبری را که  برای زمان مرگ شان خریداری کرده بودند، به درخواست نِفِرنِفِرنِفِر به او بخشید .

پدر و مادر سینوهه که همه چیز خود را از دست داده بودند،  بعد از این اتفاق دست به خودکشی زدند.  پدر او در نامه ای که بعد به دستش رسید برایش نوشته بود که با خاطری آسوده می میرند و از او رضایت دارند.در نهایت خود او  در دارالممات پدر و مادرش را مومیایی کرد  و در نهایت آنها را به خاک سپرد.

مومیایی کردن اموات

طریقه مومیایی کردن در آن زمان به این صورت بود که شکم و سینه مرده را پاره می کردند و تمام اعضای درونی مانند کبد، ریه، روده و معده را بیرون می آوردند، درون شکم و سینه را از نی های مملوء از  روغن پر می کردند.

پس از آن مغز مرده را از راه سوراخ بینی خارج می کردند و درون جمجمه را پر از روغن مومیایی می کردند. در گرمخانه تمام روغن ها جذب جمجمه و سینه و گوشت می شد بعد گوشت خشک می شد و آب درون ذرات گوشت تبخیر می شد .

سینوهه

سفر به اِزمیر

مردم تبس، سینوهه را مسبب مرگ پدر و مادرش می دانستند و او را نفرین می کردند. در نتیجه  زندگی در تبس برای او سخت شد و تصمیم گرفت تبس را ترک کند و به اِزمیر برود و درآنجا مجدد طبابت را از سر بگیرد. دو سال در اِزمیر به سر برد و زبان و خط بابلی را آموخت .
زمانی که هورم هب فرمانده ارتش مصر، او را اتفاقی در اِزمیر می بیند از او می خواهد ک به کشور های دیگر  سفر کند و  او را از وضع ممالک آنها با خبر کند‌.

سفر به کشورهای بیگانه

سینوهه سفر خود را از بابل آغاز کرد. پس از اینکه مدتی در آنجا به سر برد، عازم کشور هاتی شد. در آنجا نیز مدتی را سپری کرد، سپس به سرزمین کرت سفر کرد‌. سفر او به کشور های بیگانه  ۳ سال به طول انجامید. او در این سفر ها توانست  با آداب و رسوم عجیب  کشور های مختلف آشنا شود و مردم این کشور ها را از نزدیک ملاقات کند .

بعد از آن به اِزمیر بازگشت و تصمیم گرفت که برای همیشه به مصر برگردد و گزارش آنچه که در کشورهای بیگانه دیده بود را به  هورم هب برساند. پس از بازگشت به تبس( پایتخت مصر )پزشک فقرا گردید و به طبابت خود در این شهر ادامه داد.

سفر به شهر افق

در تبس بعد از اینکه جنگ بین دو خدا در می‌گیرد فرعون آخناتون دستور ساخت شهر جدیدی به نام افق را می دهد . او  تبس را ترک می کند  و در آنجا سکنی می گزیند. سینوهه نیز به همراه فرعون به شهر افق سفر می‌کند و چند سالی در آنجا به طبابت مشغول می شود. پس از مدتی برای یادآوری مطالب پزشکی و تدریس به شاگردان به دارالحیات در مصر  بر می‌گردد.

>>>پیشنهاد می شود:

کلیپی دیدنی از زندگینامه ابو علی سینا این دانشمند و نابغه ایرانی

مرگ فرعون آخناتون

سینوهه با نیرنگ هورم هب، فرعون آخناتون را که در بستر بیماری بود به واسطه زهر تریاک کشت و پس از آن آمی به تخت سلطنت نشست. بعد از  مرگ آمی هورم هب فرعون مصر شد.

تبعید سینوهه از مصر

بعد از اینکه مدتی از حکومت هورم هب می گذشت، سینوهه بر علیه حکومت هورم هب حرف هایی را در بین مردم نقل می کرد‌ و قصد آشکار کردن حقیقت را برای آنها داشت. در نتیجه هورم هب او را به ساحل دریای شرقی که خالی از سکنه بود تبعید کرد  و بازگشت به مصر را برای او ممنوع کرده بود.

او به سربازان خود دستور داد که در صورت خروج سینوهه از تبعیدگاه او را بکشند. سینوهه در تبعیدگاه خود در تنهایی به سر می برد اما از جهت احتیاجات زندگی هر آنچه که می خواست برایش مهیا بود .

نوشتن در تبعید

او در مدت تبعید خود چندین کتاب در خصوص طب نوشت . آخرین کتابی که در این جزیره  در تنهایی خود نوشت شرح وقایع زندگی  خود به نام سینوهه پزشک فرعون بود. به گفته سینوهه  او این کتاب را تنها برای راضی کردن خود می نویسد و هیچ منظور مادی و معنوی از نگارش کتاب نداشته است. سینوهه کتاب خود را به خط دموتیک که تکامل یافته خط هیروگلیف می باشد نوشت. برای اولین بار میکا والاتری کتاب او را به زبان فنلاندی ترجمه کرد‌.

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=450548
  • نویسنده : ثمین شعفی

ثبت نظر

-