نیوز: تقریباً دو سال پس از کشته شدن عماد صبری که خواننده قوالی پاکستانی در کراچی بود، موسیقی عبادی فرقه عرفانی صوفیان اسلام برای زنده ماندن تلاش کرد، زیرا ترس از فرقه گرایی و فشارهای مدرن آرام آرام فشارهای زیاد قدرتمند آن را فرو می نشاند.
هزاران نفر پس از مرگ صبری برای خاکسپاری وی در خیابان های نزدیک خانه خانواده او تجمع کردند، این یک ابراز محبت عمومی نادر در کراچی بود. علی راج که روزنامه نگار و موسیقیدان است که زیر نظر صبری تحصیل می کرد ، توضیح داد: “او یک ستاره راک توده ها بود.”
قتل وی از تازه ترین ضربات چند سال اخیر بود، که به قلب قوالی، “که از قرن سیزدهم در جنوب آسیا رونق گرفته بود” وارد شد. برادر صبری( طلحه) از دیدن خانه خانوادگی خود که با تصاویر خواهر و برادر فوق ستاره اش مزین شده بود گفت: “من هنوز در شوک هستم.”
چرا از قوالی متنفرند؟ چرا از موسیقی متنفرند؟
” قوالی” که به عنوان بخشی از هویت ملی پاکستان در بین عوام پذیرفته شده است، نقش اصلی ایجاد وحدت را ایفا کرده است. به طوری که ساکنان شهرها و روستاییان برای کنسرت به زیارتگاه های صوفیان سرازیر می شوند.
اجراها به طور سنتی همراه با گروهی از نوازندگان با موسیقی های بداهه نوازانه درهم تنیده شده و خطوط آوازی را با ضرب اهنگ مداوم از ریتم های صاعقه ای بر روی درام های ذوالک و طبلا و کف زدن دستان همراه می کرد و طرفداران را به حالت های متعالی شبیه ترنس سوق می داد.
این نوع موسیقی در دهه ۱۹۷۰ وارد عصر طلایی شد، زیرا خوانندگان معروف به قوال برای کسب اعتبار( برادران صبری – به رهبری پدر امجد، غلام فرید صبری – و نصرت فاتح علی خان) در سراسر جهان طرفداران زیادی پیدا کردند.
پس از مرگ غلام، امجد سکان هدایت موسیقی قوال را در دست گرفت و به آرامی جایگاه خود را به عنوان برجسته ترین قوال پاکستان تثبیت نمود و در تلویزیون و رادیو ملی اجراهایی داشت. اما اکنون نوازندگان نگرانند که قتل او – و ترس ناشی از آن – باعث سقوط قوالی شده است.
ترس، ایمان و امور مالی
در کافه نور در کراچی، جایی که موسیقی دانان قوال پاکستان جمع شده بودند، موسیقی دانان گفتند که تجارت سالهاست که در حال سقوط است و زیارتگاهها دیگر مایل به میزبانی اجراها نیستند. شبه نظامیان فرقه ای صوفیان، فرقه عرفانی اسلام را سالها مورد هدف قرار دادند و طالبان و داعش که بطور فزاینده ای، بمب گذاران انتحاری را برای حمله به زیارتگاههایی که به نظر آنها بدعت آمیز بود به آنجا می فرستادند.
تنها چند ماه پس از کشته شدن صبری، داعش مسئولیت حملات پشت سر هم به زیارتگاه های استان بلوچستان را بر عهده گرفت که در مجموع بیش از ۱۰۰ نفر را در این مدت به قتل رسانده بود. در اوایل ماه جاری میلادی، ارتش حکم اعدام دو شبه نظامی مرتبط با قتل صبری را تصویب کرد.
اما این سوال مطرح می شود که چه کسی دستور این قتل را داده است ( طالبان پاکستانی یا گروهی دیگر ) برادرش را مجبور کرد ماه ها را تحت حفاظت تکاوران شبه نظامی نخبه بگذراند. در عین حال، چنین ترسهایی تنها عواملی نیستند که باعث زوال قوالی شده اند.
محبوبیت قوالی
هاشم علی( خواننده) توضیح می دهد که در زمان های خوب قدیم حتی یک فرد بی پول … می توانست قوالی را سازماندهی کند، “او خوش شانس است که در دوره های مذهبی کنون می تواند چهار یا پنج نمایش اجرا می کند در حالی که در گذشته ده ها برنامه اجرا می کرد”. افزایش تفاسیر جهانی از اسلام به همین ترتیب باعث محبوبیت قوالی شده است زیرا مسلمانان در پاکستان به طور فزاینده ای از سنت های مذهبی سنکرتیک شبه قاره خارج شده و به دنبال سنن خاورمیانه هستند.
مردم به عنوان بخشی از ایمان خود به … (موسیقی قوالی) دسترسی دارند. او می گوید “بسیاری از جمعیت جوان شیوه هایی را که نسلهای قدیمی تر می پرستیدند رها کرده اند.” محافظه کاری روز افزون نیز به این نوع موسیقی ضربه زده است.
>>>بیشتر بخوانید:
آشنایی باموسیقیدانان مشهور جهان/از باخ تا موتسارت
حتي پيش از حمله طالبان به حرم عبدالله شاه قاضي مزار در کراچي( معروف به ميزباني اجراها ) در سال ۲۰۱۰، سازمان دهندگان سال ها محدوديتي را براي نمايش ها در چارچوب يک کمپين عليه طرفداران حشيش کش قووالي وضع کرده بودند.
این فشار، قوال بیشتری را مجبور کرده است که تلاش خود را برای روی آوردن به موسیقی جدید امتحان کنند، یا حتی به ژانرهای مقرون به صرفه تری مانند پاپ متوصل شوند. روزنامه نگار راج گفت، تنها اقلیتی محدود برای تبلیغات خود از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند.
اما آنها با نبردی سخت روبرو هستند. محمد سعید( هوادار ۲۴ ساله ) در یک نمایش که در اسلام آباد اجرا می شد با اشاره به محبوبیت موسیقی معاصر در داخل و خارج از کشور گفت: “جوانان … آنها نمی دانند قوالی دقیقاً چیست”.
تحت فشار
طلحه صبری پس از ۱۶ سال اجرا در کنار برادرش گفت که برای یافتن جایگاه خود روی صحنه تلاش می کند تا زمانی که فرزندان امجد به اندازه کافی برای اجرا بزرگ شوند.
او با موهای بلند مرتب که شباهت زیادی به برادرش داشت گفت ما تحت فشار هستیم. اما حتی در شرایطی که از احتمال حمله مجدد افراط گرایان می ترسید، از گله کردن خودداری کرد. وی گفت: “صرف نظر از این تهدیدها، ما باید ادامه دهیم.
برای مادر صبری( اصغری بیگم) قتل پسرش نقطه عطفی برای قوالی بود و زنگ مرگ او آینده ی این موسیقی را به صدا در آورده است. خانواده او قبلاً در آشوب دهه ۱۹۸۰، زمانی که احزاب و گروه های سیاسی می جنگیدند و خیابان های کراچی به میدان کشتار تبدیل شدند، حضور داشتند. اما آنها در آن زمان مورد احترام قرار گرفتند و بدون آسیب از پیکت های متعدد شهر عبور کردند.
مرگ امجد ثابت کرد که همه چیز تغییر کرده است. او گفت: “او حالا رفته است.” “و شور قوالی با او رفته است.”