انسجام قلب و مغز/با استرس های خود مقابله کنید!

نیوز: تنفس آگاهانه موجب شفای سه لایه ی وجودی شما، یعنی ذهن ، جسم و روح میگردد. انسجام قلب و مغز و هر یک دم و بازدمی که هوشیارانه انجام میدهید. مراقبه است و شما را به کالبد درونی تان که یک فضای تهی و سرشار از سکوت و بی تلاطم است متصل میکند و بدین ترتیب انرژی ها و ارتعاشاتی که در کالبد شما به دلایلی مانند استرس، فشار، بیماری و…مسدود شده اند، جریان پیدا کرده و ابتدا در کالبد شما شناور و پخش میشوند و سپس از سیستم ارتعاشی کالبد های شما خارج میگردند.

انسجام قلب و مغز وکنترل استرس ها

خیلی اوقات ما بصورت ناآگاهانه و ناخودآگاه در حال فکر کردن و آنالیز کردن افکار خود هستیم، یا به قدری درگیر مسائل بیرون از خود میشویم که به کلی حالت درونی خود و حتی حالت رفتاری و بدنی خود را فراموش میکنیم. مثلا ممکن است نگران مسئله ای در فردا باشیم، و اکنون که در حال فکر کردن و نشخوار کردن نگرانی و اضطراب خود هستیم، با سر و گردنی خمیده و عضلاتی که ناخودآگاه سفت و محکم گرفته ایم در حال نگاه به تلویزیون، گوشی یا…باشیم!

که اگر در آن لحظه به خود هوشیار شویم و کمی صاف بنشینیم، یا به طور کلی لحظه ای ریلکس و بی ذهن شویم، به یک باره حس میکنیم که چقدر آسوده شدیم و تازه متوجه میشویم که پیش از آن چقدر در رنج بودیم و خود نمیدانستیم، چرا که درگیر نقطه ی اشتباهی بودیم‌.

آنقدر درگیر فکر بودیم که این لحظه، که خالی از مشکل بود را با ناهوشیاری به یک لحظه ی مضر برای کالبد ذهنی، جسمی و روحی خود تبدیل کردیم، حال آنکه وقتی که پیش تر به حالت خود هوشیار باشیم میبینیم که گویی انگار این حالات بدن، مثل نوع تنفس کردن، ریتم راه رفتن، سبک نشستن و… ما با احساسات درونی ما هماهنگ هستند.
غافل شدن از یکی از این سه ضلع وجود ما، یعنی ذهن، جسم و روح یا توجه بیش از حد به یکی از این سه موجب اختلال در ما میگردد، چرا که هر سه یک واحد را تشکیل میدهند و در حقیقت یکی هستند.

مراقبه کردن

وقتی که از پس یک نیمروز پر از مشغله و استرس مراقبه میکنید، در آن لحظه که به چشمان خود استراحت میدهید و تکیه میدهید و یک نفس عمیق و آگاهانه میکشید، تمام عضلاتی که پیش تر آنها را سفت و سخت گرفته بودید شناسایی میشوند و آنها را شل میکنید، اکسیژن به درون تمام بافت هایی که نیاز است نفوذ میکند تا شفا صورت بگیرد و انرژی را در آنجا آزاد میکند. و شما حس شناور شدن و لذت و آرامش خواهید کرد. جالب است که وقتی بی قضاوت به خود نگاه میکنید حتی تیک های عصبی، عادات رفتاری، فکری، دغدغه ها، نیاز ها و…خود را شناسایی میکنید.

>>>بیشتر بخوانید:

چگونه آرامش داشته باشید؟

اگر متوجه شوید که نیاز به تحلیل و فکر کردن از یک خیال و نفْس واهی می آید، از یک تلاش برای حفظ من ذهنی و ساختگی می آید، میتوانید در هر لحظه به کیفیت مراقبه برسید و بدون اینکه انرژی را صرف فکر کردن بیهوده در ذهن یا دیگر نواحی کالبد خود بلاک کنید، خود را مجددا شارژ کنید و شفا دهید.

تنفس، پل بعد مادی و بعد معنوی

تنفس، پلی میان بعد مادی و بعد معنوی (روحی) ماست، تنفس موزون نشان از سلامتی در تمام ابعاد وجودی فرد است. یک تنفس عمیق و صحیح، مرکزیت وجود تو را در جایی تقریبا وسط سینه لمس خواهد کرد و از آنجا به تمام بافت ها و سلول هایت تزریق خواهد شد، و تو آنرا در تمام رشته های عصبی حس خواهی کرد، درست مانند یک نسیم که درون تو جریان دارد و بسیار آرام مانند رود است، و فشار از روی شانه ها، قفسه سینه، کمر، پاها و…برداشته خواهد شد.

وقتی که دم میگیری در همین حین که اکسیژن از بالا به پایین در کالبد فیزیکی تو جریان می یابد، انرژی حیاتی #کندالینی از زمین و از کف پا وارد کالبد انرژی تو میشود و اگر انسداد ها را از درون زدوده باشی، یکی یکی #چاکرا ها را شارژ کرده و عبور میکند، و از #چشم_سوم بدون مانعی عبور میکند و از چاکرای تاج تو عبور خواهد کرد، و از طریق چاکرای تاج به خرد کیهانی متصل خواهی گشت.

راهکارهایی برای گرفتن انرژی

رقصیدن و گوش کردن به موسیقی ، قدم زدن با پاهای برهنه در طبیعت و نفس کشیدن، هم بسیار شفا بخش هستن، چرا که اینها با بی ذهن ساختن شما و نتیجتا بی نفس ساختن شما، شما را به روح و انرژی کیهانی متصل کرده و جریان انرژی را در شما سهل و روان میسازند. اگر بتوانید طوری برقصید که با رقص یکی شوید و دیگر رقصنده ای در میان نباشد، با جریان انرژی یکی شده اید و هر آنچه در درون سرکوب شده باشد بیرون ریخته و درمان خواهد شد.
اگر خود را طوری ببخشید، و زندگی را طوری بپیذیرید که بتوانید در این لحظه به آرامی و خوشی تنفس کنید، همین کافیست تا حتی بزرگترین بیماری جسمی خود را نیز درمان کنید! شما به هیچ دارو و نسخه ای نیاز ندارید چرا که خود خالق خویشتن هستید. همین صرفا به ذهن و این قدرت خود آگاه شوید کافیست.

بدن انسان یک اورگانیسم خود تنظیم شونده است. یعنی طوری طراحی شده که خودش، خودش رو شفا بده.قرص و دارو ها نشانه های مریضی را مخفی میکنند. درمان اصلی در درون توست.

انسجام قلب و مغز

در انسجام قلب و مغز، اگر شخص بتواند پیوسته ریلکس باشد و بیشتر و بیشتر وارد لحظه حال بشود ناگهان مغز وارد حالت منسجمی از امواج تتا ‏می‌شود(انسجام همان نظم است)

انسجام قلب_ شخصی که در حالت استرس و عدم توازن زندگی می‌کند مشخص است کم کم قلب شروع می کند به شرطی شدن و دائماً تند تند میزند اگر قلب دچار عدم انسجام به شود و به صورت منظم نزند از هم پاشیدن تداخلات این فرکانس ها باعث می‌شود انرژی قلب پایین بیاید حالا ما دیگر به خودمان اعتماد نداریم دیگر به آینده اطمینان نداریم قلب مرکز آفرینش هست جایگاه اتحاد قطبیت است وحدت دوگانگی هاست وحدت متضاد هاست جنبه الهی ما از اینجا شروع می شود.
به افراد یاد می‌دهیم که تمرکز شان را باز کنند و به هیچکس، هیچ چیز ، هیچ کجا و هیچ زمانی تبدیل بشوند به جای اینکه روی مشکلات زندگی شان تمرکز کنند تمرکزشان را روی قلب شان بگذارند.

آن وقت تمرکز هر جا باشد انرژی هم همان جاست در این حالت به قلب شان زندگی می بخشند احساس شکرگزاری کنید قدرشناس باشید سپاسگزاری کنید عشق به زندگی و شادی وجود را احساس کنید این کار را بدون عوامل بیرونی انجام دهید قلب یک میدان مغناطیسی فراگیر تولید می کند که عرض آن میتواند به 3 متر برسد وقتی انرژی به قلب وارد شد فرد در بهترین حالت برای آفرینش قرار می گیرد. شما بیشتر انرژی و کمتر ماده می شوید احساس وصل بودن می کنید به زندگی جدید شغل جدید رابطه جدید شفا و فرصت های جدید زندگی تان فکر کنید این انرژی می‌تواند فکر آینده شما را حمل کند انرژی رنج و احساس گناه نمی تواند فکر شفا را حمل کند نمی‌تواند فکر فراوانی را حمل کند فرکانس مربوط به رنج، افکار دیگری را حمل می کند.