فهمیدن اینکه همسرتان خیانت کرده است می تواند مانند تیری در قلبتان دردناک باشد. زندگی مشترکتان ممکن است در شرایط بحرانی قرار گیرد و از بین برود.
خیانت همسران
طبیعی است که بخواهید بدانید چرا همسرتان خیانت کرده است ، اما به ندرت پاسخ ساده ای برای ان وجود دارد. این می تواند نشانه ای از مشکلات دیگر در زندگی شما باشد ، ممکن است مربوط به چیزی در گذشته همسرتان باشد ، یا اصلاً به شما یا ازدواج شما ارتباطی نداشته باشد. مهم نیست که علت چیست ، شما احساسات پیچیده زیادی را برای مرتب سازی خواهید داشت و هنگام تصمیم گیری برای حرکت به جلو ، چیزهای زیادی برای در نظر گرفتن دارید. این هشت نکته می تواند به شما کمک کند تا با خیانت کنار بیایید:
احساسات خود را بپذیرید
شوک ، تحریک ، ترس ، درد ، افسردگی و گیجی طبیعی است. به احتمال زیاد برای مدتی احساس خواهید کرد که از پا افتاده اید. جان سالم به در بردن از درد ناشی از خیانت همسران زمان می برد. انتظار نداشته باشید که ترکیبی از احساسات پیچیده و بی اعتمادی از بین برود حتی اگر می خواهید شریک زندگی خود را ببخشید و زندگیتان را از نو شروع کنید. زندگی مشترکتان تغییر کرده و طبیعی است که در حسرت رابطه ای شوید که قبلاً داشته اید.
دنبال انتقام نباشید
مورد خیانت قرار گرفتن توسط شریک زندگی می تواند خشم را القا کند. در زمان عصبانیت، ممکن است اولین قصد شما این باشد که همسرتان را با رفتار بد پیش دوستانش(یا بدتر از آن ، در شبکه های اجتماعی) مجازات کنید ، یا به این فکر بیفتید که شما نیز با یکی دیگر ارتباط برقرار کنید. شما ممکن است از این نوع رفتارها احساس رضایت موقت داشته باشید ، اما در نهایت این نوع اقدامات می توانند بر علیه شما عمل کنند، و باعث می شوند همچنان خشمگین بمانید و نتوانید روی تصمیم های مهم تر برای حرکت به جلو، به تنهایی یا با هم تمرکز کنید.
قبل از این که به خانواده خود بگویید ، فکر کنید. آنها احتمالاً در مورد آنچه شما باید انجام دهید – ترک یا ماندن – نظرات جدی خواهند داشت. اما هیچ کس واقعاً نمی فهمد و درک نمی کند که در زندگی مشترک دیگران چه می گذرد. در حالی که در مورد چگونگی ادامه فکر می کنید ، بهتر است جزئیات را خصوصی نگه دارید.
سعی کنید از خود مراقبت کنید
ممکن است به دلیل استرس حالت تهوع ، اسهال ، مشکلات خواب (بی خوابی یا خواب زیاد) ، لرزش ،مشکل در تمرکز ، عدم تمایل به غذا خوردن یا پرخوری یا برخی دیگر از واکنش های بدنی داشته باشید. پس از آنکه شوک اولیه از بین رفت ، تمام تلاش خود را برای خوردن غذاهای سالم ، رعایت برنامه های روزانه ، ساعات منظم خوابیدن ، ورزش روزانه ، نوشیدن آب فراوان و بله ، لذت بردن از خود کنید.
از سرزنش پرهیز کنید
سرزنش خود ، شریک زندگی یا شخص ثالث چیزی را تغییر نمی دهد و این فقط انرژی شما را می گیرد. اگر می توانید به او کمک کنید ، سعی نکنید او را طعمه خود قرار دهید و یا در احساس ترحم به خود غرق نشوید. این فقط باعث می شود که نسبت به خود احساس ناتوانی و دلسوزی کنید که وضع روحیتان را بدتر می کند.
کودکان خود را از این قضیه دور نگه دارید
این اتفاق بین شما و همسرتان رخ داده است و نباید فرزندانتان را درگیر کند. حتی اگر تصمیم گرفته اید که به ازدواج خود پایان دهید ، به اشتراک گذاشتن جزئیات مربوط به یک رابطه فقط فرزندان شما را در وضعیت غیرقابل تحمل قرار می دهد ، باعث اضطراب آنها می شود ، و باعث می شود از زندگی عقب بیفتند و مجبور شوند یکی از شما را انتخاب کنند.
به مشاور مراجعه کنید
سعی نکنید از پس کنار آمدن با بی وفایی و خیانت برآیید. قبل از اینکه تصمیمی در مورد پایان دادن یا خاتمه دادن به زندگی خود بگیرید ، عاقلانه است که با یک مشاور خانواده صحبت کنید ، که بی طرف خواهد بود و می تواند به شما کمک کند تا از آنچه دقیقاً اتفاق افتاده است به درستی عبور کنید ، از همسرتان سوال کنید و احساسات خود را بدون از دست دادن خونسردی به اشتراک بگذارید.
مشخص کنید که آیا هر دو نفر در صدد ترمیم رابطه خود هستید یا خیر؟
پژوهشها نشان میدهد که مردان خیانت و رابطه جنسی همسرشان را سختتر از یک رابطه عاطفی میبخشند، حال آن که برای زنان بخشیدن رابطه عاطفی دشوارتر از خیانت جنسی است. بنابراین به خاطر داشته باشید که آنچه برای شما اهمیت کمتری دارد، ممکن است برای همسرتان فاجعهبار باشد و او را از پا دربیاورد. مدتی طول میکشد تا اثر شوک خیانت از بین برود و برای ترمیم رابطه بعد از خیانت باید وقت بگذارید. با یکدیگر به تصمیم مشترکی برسید که آیا میخواهید از هم جدا شوید یا رابطهتان را از نو شروع کنید.
با خودتان و همسرتان صادق باشید، احساسات خود را به روشنی بیان کنید و از مشاجره کردن، توهین و جنگهای کلامی آتشین و بیفایده دست بردارید. یکی از شما بدون آن که حق انتخابی داشته باشد، آسیب دیده و به او خیانت شده است. “این فاجعه برای من اتفاق افتاده و الان چارهای جز کنار آمدن با آن ندارم.” طرف دیگر سردرگم و مردد است، چرا که انتخابهای متعددی پیش رو دارد، با همسرش بماند یا با معشوقهاش، به علاوه در دنیای مجازی نیز روشهای بسیاری برای ارضاء نیازهای جسمی و عاطفی خود میبیند. ممکن است این همسر خطاکار عاشق دو نفر باشد و به این خاطر احساس گناه کند، قرار گرفتن در این دوراهی او را به مرز جنون میکشاند.
>>>بیشتر بخوانید:
دلیل خیانت/چرا افراد متاهل خیانت می کنند؟!
تجزیه و تحلیل گزینه ها
بعد از شناسایی کانون خشم، گزینه ها را تحلیل کنید. چه اقدامی برای کنترل خشم ممکن است؟ آیا این اقدامات برای همسر شما هم مفید است و بر آینده زندگی مشترک تأثیر دارد؟ در این مرحله معمولاً از فکر آسیب به همسر دست بر می دارید. چرا که با این کار عزت نفس خود را خدشه دار کرده و خودتان را تا سطح اشتباه او پایین می آورید.
رابطه جنسی را ممنوع نکنید
نیاز جنسی برخی زوجین پس از خیانت به شدت تحریک میشود، همسر خیانتکار میخواهد ارتباط را دوباره برقرار کند و دیگری میخواهد همسر خود را به تمامی دوباره از آن خود کند. عده دیگری کاملاً از رابطه جنسی اجتناب میکنند، که مسلماً راهکار خوبی نیست. هرچه بیشتر صبر کنید، بیشتر از هم دور میشوید. عشقبازی کنید. از بدنهایتان، شکنندگی روحیهتان و تمایلتان برای خطر کردن در راه رسیدن به آرامش و التیام دادن زخمها استفاده کنید. البته انتظار نداشته باشید که این کار آسان باشد.
همسری که خیانت کرده است، ممکن است تازگی و جذابیت، شور و حرارت و هیجان ممنوعهای را که برای رضایتبخش کردن رابطه جنسی لازم است، در رابطه زناشویی نبیند. همسری که به او خیانت شده نیز سرشار از حس خشم و نفرت است و شاید این قدرت را در خود نبیند که به نیازهای جنسی همسرش پاسخ گوید. توصیه روانشناسان این است که از یکدیگر فاصله نگیرید، رابطهتان را ادامه دهید تا عشق زخمهایتان را درمان کند.
بخشش
همه ما این پند حکیمانه را شنیدهایم که “ببخشید و فراموش کنید.” اما این پند در ارتباط با خیانت چندان هم حکیمانه نیست. چرا؟ چون نمیتوانید فراموش کنید، اما میتوانید ببخشید. در رابطه با اعتماد هم باید بگوییم که این طرز تفکر که اعتماد را باید به دست آورد، کاملاً اشتباه است. این خود ما هستیم که تصمیم میگیریم، به دیگری اعتماد کنیم یا خیر. ما با نگاه کردن به قلب و احساسات خود و با توجه به عقل سلیم و تجربیاتی که در زندگی به دست آوردهایم، تصمیم میگیریم که زندگی خود را با دیگری شریک شویم.
احتمالاً این ازدواج نخستین باری بوده است که دیگری را به زندگی خود راه دادهایم و به او اعتماد کردهایم و حتی پس از خیانت دیدن نیز تصمیم میگیریم که دوباره به فردی که یکبار قلبمان را شکسته و اعتمادمان را زیر پا گذاشته است، اعتماد کنیم. در هر حال انتخاب با خود ماست، اگر بخواهیم میتوانیم دوباره به او اعتماد کنیم و دوستش داشته باشیم.