آرزوهای مادی، غم‌های بی‌پایان

آرزوهای خنده‌داری آدم‌ها که انگار پایانی ندارد؟

  • کد خبر : 427418
  • 20 اردیبهشت 1400 - 13:20
آرزوهای خنده‌داری آدم‌ها که انگار پایانی ندارد؟

بسیاری از ما در زندگی خود با افرادی مواجه شده‌ایم که از اینکه به آرزوهای خود نرسیده‌اند ناراضی هستند و گله و شکایت می‌کنند. آنها معتقدند آن طور که باید زندگی نکرده اند و هنوز بسیاری از آرزوهای آنها برآورده نشده است. نکته جالبی که درباره زندگی این افراد وجود دارد این است که آنها هیچ گاه از وضعیت فعلی زندگی خود راضی نیستند و همیشه به دنبال یک شرایط بهتر هستند. هنگامی هم که به آن شرایط بهتر دست پیدا می کنند، کمی بعد، یک هفته بعد، یک ماه بعد، آن داشته هایی که یک روز آرزویش را داشتند، برایشان تکراری می‌شود. سپس آنها دوباره مثل قبل گله و شکایت می‌کنند و به دنبال یک زندگی بهتر هستند و دائم ناراضی هستند از اینکه چرا دنیا به کام دل آنها نیست و همیشه باید در ناکامی زندگی کنند.

نارضایتی از زندگی

نارضایتی از مدل‌های زندگی مادی

افراد زیادی هستند که آرزوی زندگی شما را دارند و خود شما آرزوی زندگی کسی دیگر را دارید! شاید برای خیلی از شما این سوال پیش آمده باشد که چرا انسان به آنچه دارد قانع نیست و چرا همیشه و همواره در زندگی به دنبال فراتر از آن چیزی است که در حال حاضر دارد؟ به عنوان مثال هنگامی که ما ازدواج نکرده ایم، آرزو می کنیم که کاش ازدواج کنیم.

هنگامی که ازدواج میکنیم، آرزو میکنیم که ای کاش بچه دار شویم. هنگامی که بچه دار میشویم آرزو می کنیم که ای کاش بچه هایمان بزرگ شوند و آنها را عروس یا داماد کنیم. این روند همینطور ادامه پیدا می کند و هیچ گاه آرزوهای ما به پایان نمی‌رسد و این خودش منشاء بسیاری از ناکامی ها، ناراحتی ها و دلواپسی های ما در زندگی می شود.

در واقع اکثر انسان ها دقیقا نمی دانند که چرا هر گونه که زندگی می‌کنند، در هر سطح مالی و اقتصادی که قرار دارند، باز هم چیزی فراتر را می خواهند. آن‌ها از نرسیدن به آرزوهایشان رنج می کشند و این رنج باعث ایجاد اتفاقات بسیار منفی در زندگی آنها می‌شود. به عنوان مثال، آنها به زمین و زمان ممکن است بد و بیراه بگویند و با ارسال ارتعاشات منفی اتفاقات منفی را به سمت خودشان جذب کنند. ما می‌خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که چرا انسانها در طول زندگی آگاه نیستند به این که آن زندگی که در حال حاضر در حال تجربه آن هستند، قطعا آرزوی یک نفر دیگر در یک گوشه از جهان باشد.

نابینا

زندگی ما، آرزوی دیگران است

اگر دو نفر را در نظر بگیریم که یکی بینا است و دیگری نابینا، آن فرد نابینا شاید آرزویش این باشد که روزی بینا شود. از طرف دیگر، آن فردی که بینا است، آرزو می کند که کاش روزی ثروتمند شود. حقیقت این است که آن شخصی که بینا است، از نعمت بینایی غافل است و نسبت به آن کاملاً بی توجه است و نمی داند که همین نعمت بینایی آرزوی یک فرد نابیناست. حال فردی را در نظر بگیرید که معلول است و نمی تواند روی پاهای خود راه برود و همیشه باید با ویلچر و به سختی به مکان‌های مختلف برود.

او ممکن است از زندگی خود گله کند. شخص دیگری را در نظر بگیرید که معلول است ولی علاوه بر معلولیت نابینا هم می باشد. او آرزو دارد که روزی بینایی خود را به دست آورد هرچند اگر معلول باشد یا بر روی ویلچر باشد. او فقط آرزو دارد بتواند ببیند. حقیقت این است که فردی که بیناست و بر روی ویلچر است و دائم از زندگی خود گله و شکایت می کند خبر ندارد که زندگی‌ای را که الان تجربه می‌کند، آرزوی یک نفر دیگر است (آرزوی همان کسی که هم نابیناست و هم فلج است).

>>>بیشتر بخوانید:

رضایت از زندگی، با این چند نکته ساده!

 

چرا انسان همیشه فراتر را می‌بیند؟

حال ما می‌توانیم به این نتیجه برسیم که هر سبک زندگی و تمام دارایی هایی که ما داریم آرزوی یک نفر دیگر است. یادمان باشد ممکن است ما خودمان آرزوی یک چیزی فراتر از داشته‌های فعلی را داشته باشیم، اما بدانید خواسته شما چیزی است که شاید هیچگاه به آن فکر نکرده‌اید. حال بیایید به این سوال پاسخ دهیم که چرا انسان همیشه فراتر را می‌بیند و نسبت به داشته‌های خود آگاه نیست؟ در پاسخ باید گفت که ضمیر ناخودآگاه ما بعد از مواجه مکرر با هر چیز جدید، آنها را از پهنای هوشیاری خارج می کند و به سمت ناخودآگاه می فرستد.

ما نسبت به چیزهایی که در پهنای هوشیاری‌مان قرار ندارند آگاهی نداریم. ما فقط نسبت به چیزهای جدید و آنچه که بر روی آن تمرکز داریم، آگاه هستیم. حال فردی که آرزو می‌کند یک زندگی بهتر را داشته باشد، از داشته‌های خود در آن لحظه آگاه نیست چون آنها را همیشه جلوی چشم خود دارد و نسبت به آن ها شکرگزار نیست.

راز امتحان‌های خداوند

یکی از کارهایی که خداوند انجام می‌دهد این است که گهگاهی بعضی نعمت ها را از انسان می گیرد تا انسان قدر آن نعمت را بداند. در واقع هنگامی که یک نعمت از انسان گرفته می‌شود، انسان نسبت به آن نعمت آگاه می‌شود و ناگهان متوجه می‌شود که چقدر آن دارایی برای او مهم بوده است ولی قدر آن را ندانسته است.

در واقع تا زمانی که نعمت های ما در پهنای هوشیاری ما نباشند ما همیشه ممکن است به دنبال چیزی فراتر باشیم. این باعث می شود که متاسفانه بعضی مواقع ناشکری کنیم و این ناسپاسی و کفران نعمت  منجر می‌شود به اینکه بعضی نعمت ها از ما گرفته شود. حال نظرتان چیست بیاییم به جای اینکه دائم آرزو کنیم که یک زندگی بهتر را داشته باشیم، دائم شکرگزار داشته های خود باشیم؟ به این حقیقت آگاه باشیم که ما هر چقدر هم که چیزهای متنوع و متفاوتی داشته باشیم، باز هم از زندگی ممکن است بنالیم و قدر نعمت های خدا را ندانیم.

اهمیت نعمت آگاهی

بنابراین آگاه بودن به نعمت ها و داشته ها باعث می شود که انسان آرزوهایش کاهش پیدا کند. یکی از عوامل دیگری که باعث می شود آرزوهای ما بسیار کاهش پیدا کند و با آرامش زندگی کنیم، یاد مرگ است. هنگامی که انسان به این فکر کند که یک روزی و آن هم خیلی زود خواهد مرد و از این دنیا خواهد رفت، دیگر کمتر آرزو می کند. انسان عاقل از این جهان فانی و زودگذر فاصله می گیرد و به جهان معنویت و خوبی‌ها می‌پردازد.

زمانی که آرزوهای مادی برآورده شوند، دوباره ما را به سمت یک آرزوی دیگر می‌کشانند (یک اسیر در بند). این به خاطر این است که روح ما نامحدود طلب است. در واقع ضمیر ناخودآگاه ما از آنجایی که نامحدود طلب می باشد، می‌خواهد تمام جهان را به او بدهند (و سپس باز هم می‌خواهد!). این به خاطر آن است که روح ما تمام جهان را نمی‌خواهد، بلکه خداوند را می‌خواهد که تنها نامحدود جهان است. بنابراین اتصال نامحدود به نامحدود یعنی (روح به خدا) باعث می شود که ما آرامش عمیق پیدا کنیم و آرزوهای ما یکی پس از دیگری کاهش پیدا کند و لذت کامل را از لحظه ببریم.

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=427418
  • نویسنده : وحید یزدی

ثبت نظر

-