استغفار/ ترک گناه مقدمۀ استغفار

  • کد خبر : 424046
  • 30 فروردین 1400 - 11:49
استغفار/ ترک گناه مقدمۀ استغفار

 ترک گناه مقدمۀ استغفار است. اگر کسی ضمن اینکه استغفار می کند، گناه هم می کند این دیگر مستغر نیست این مستهزء است! استغفار اول ترک گناه است بعد طلب آمرزش.

بخشی از شرح دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان

ندامت اولین مرحله استغفار

در حدیث قدسی آمده است: به اندازه محبتت به غیر من محبت من را از دلت خارج کن. استغفار هم درجات دارد. حداقل درجات استغفار این است که خدایا، من گناه کردم ببخش. این که انسان واقعا پشیمان بشود و اگر پشیمان بشود و دروغ بگوید مستهزء است.

استغفار

امیر المومنین فرمودند: استغفار درجۀ علیین است، درجۀ کسانی است که در شرف بالا آمدن هستند و تو این را به بازی گرفته ای. استغفار موضوعی است که بر شش معنا استوار است. فرمود: اول پشیمانی است. آیا تو پشیمان هستی؟ یک گناهی کردیم یک استغفاری بگوییم اثراتش از بین برود و تبعات آن را رفع بکنیم، دوباره آن را انجام بدهیم!

در مثل آورده اند که شیخی گرگی را دید و خلاصه موعظه اش کرد و گفت: این خوی درندگی بد است گوسفندان گناه دارند، نکن. گفت: چه کار کنم؟ گفت : توبه کن. گرگ گفت: چگونه؟  گفت: من صیغه نامه استغفار را می خوانم تو هم با من بخوان. هفت هشت بار که استغفار کرد گرگ گفت : چند بار دیگر مانده؟

گفت: یکی دو تای دیگر از صیغه نامۀ استغفار مانده است. گرگ گفت: این دو تا را زودتر بگو که این گله دارد رد می شود! توبۀ ما هم اینگونه است. خدا تا امتحان نکند، قبول نمی کند که استغفار کردی. دوباره باز مثل آن یا شدیدتر از آن را برایت پیش می آورد که برای خودت معلوم شود که می افتی یا نه؟ اگر نیفتادی راست می گویی که پشیمانی تو حقیقی است.

جهل ریشۀ گناهان

باید ریشۀ گناه کنده شود. مهم این است که اگر ریشۀ گناه کنده نشده باشد چه کار کنیم؟ ریشۀ گناه چگونه کنده شود؟ گناه ریشه در جهل دارد. جهل ریشۀ خیلی قوی دارد. سایه به سایۀ عقل آمده است. از اول عالم که عقل آفریده شد کنارش هم جهل پیدا شد. خیلی ریشه دار است. دو چیز مخاطب خدا بودند: یکی عقل و یکی جهل.

در اصول کافی در حدیثی است که خدا به عقل خطاب کرد، به جهل هم خطاب کرد. ببین چه چیز قوی ای است! این چه تاریکی است! اجتناب ناپذیر است، اینکه انسان تشخیص می دهد که این خوب است اما خدا به دلیلی نهی کرده است. حضرت امام(ره) در کتاب جهاد اکبر می فرمایند: تارکین گناه اکثرشان تارکین نیستند و دروغ می گویند، از تبعات گناه وحشت دارند. لذا اگر خداوند تبارک و تعالی به گناه وعدۀ عقوبت ندهد و بگوید گنهکاران، ما از این ساعت عقوبت را برداشتیم، گناه عقوبت ندارد، عتاب و خطاب هم ندارد در آن زمان، آن کسی که گناه نکند او تارک واقعی است.

استغفار

انگیزۀ انسان ها در ترک معصیت و انجام اطاعت

بعضی ها از ترس چوب گناه نمی کنند، نه اینکه خود گناه را بد بدانند. جهل اقتضاء می کند که گناه را خوب بپندارند منتها ترس از چوب، وعده های سخت الهی و مختصر ایمانی که دارد با هم جمع می شود و نتیجه می گیرد که نباید گناه بکند اما اینکه خود گناه بد است برای چه کسی روشن شده است؟

امام ره فرمود خیلی قلیل هستند ، فرمود در طاعت هم همین گونه است. اگر وعده و وعید برداشته شود و خدا بفرماید که ما هیچ ثوابی به کسی که طاعت بکند نمی دهیم و کسی را هم که معصیت بکند هیچ عِقابی نمی کنیم، خودتان می دانید، آن وقت آن کسانی که ترک معصیت کنند و فعل طاقت، طاعت کنندۀ حقیقی و ترک کنندۀ معصیت حقیقی هستند. حالا تا این مرز چقدر فاصله داریم؟ باید بسنجیم.هیچ عتاب و خطابی هم نیست، هیچ جایی یقه مان را نمی گیرند ولی خود گناه بد است، این را اگر کسی بفهمد تائب و نادم حقیقی است.

استغفار

درخواست استمرار نعمتِ هدایت

چگونه خودمان را نجات بدهیم؟ حال باید عوض بشود. اگر حال عوض نشود چه فایده دارد؟ پس هم عوض شود هم تثبیت شود، حالت که عوض شد خدا در آن حال میگذارد که بالا بیایی. کسی به حضرت عرض کرد که آقا ، ائمه اطهار که افراد شاخص ، برجسته و هدایت شده هستند، چرا آن ها دعا می کنند که ” اهدنا الصراط المستقیم”، ما را به صراط مستقیم هدایت کن. امام به این شخص جواب دادند و فرمودند: این اهدنا یعنی آن را ادامه بده. اهدنا یعنی این را که دادی حالا بقیه اش را هم ادامه بده و مرحوم فیض در تفسیر صافی نقل می کند که هدایت باید دائما داده شود، چیزی نیست که مثلا بیا بگیر برو خانه ات. این نیست، حتی به امام معصومی هم که هدایت صد در صد داده شده است ، هم هدایت بده و هم این هدایت را ادامه بده. هدایت مثل نور می ماند، مثلاً نوری که مسجد را روشن کرده است آیا می توان گفت که مسجد روشن شد حالا سیمش را قطع کنید؟

>>>بیشتر بخوانید:

 روز عرفه / روزی برای کسی که در ماه رمضان آمرزیده نشده است

لحظه به لحظه باید روشن بشود. نور دائماً در حال پخش شدن است. دلیلش این است که به محض قطع کردن سیم، لامپ ثانیه ای روشن نمی ماند، همه از بین می رود. حالا تازه استغفار کردیم و حالمان خوب شد و توبه کردیم و صالح شدیم اگر این را خدا ادامه ندهد ، چه فایده دارد؟ اگر خدا رها کند به عقب بر می گردی، پس اول حال ما را تغییر بده و به مدار حال الهی خودت بیاور و بعد هم تثبیت کن، نگاه دار.

دوم اینکه فرمود تصمیم بگیر دیگر گناهی نکنی و سوم اینکه اگر حق الله ضایع شده است، آن را جبران کنی. چهارم اگر حق الناس گردنت هست بدهی، اگر پول مردم را خوردی استغفار فایده ندارد.

جبران لذت نفس با سختی و الم طاعت

حضرت بعد از حق الناس پنجمین شرط  توبه را فرمودند که اگر در گناه به نفس خود لذت دادی به الم و سختی طاعت جبران بکنی. اگر می خواهی بخشیده شوی، در گناه هر لذتی به نفس دادی، حالا با فشار به نفس آن را جبران کن و الم(درد) طاعت را به نفس بچشان.

در آخرین مرحلۀ توبه، امیر المؤمنین می فرماید: باید گوشت هایی که در گناه به بدنش روییده است، آب شود و در تن او نباشد چون پدرش را در می آورد. ظاهرا برای این است که در اثر مرور زمان و ثابت بودن در توبه واقعاً این گوشت ها تبدیل می شود، دائم عوض می شود. در یک مدت طولانی حتی تمام سلول ها از بین می روند و جایگزین می شوند. آن هایی که در حین گناه به تنت اضافه شده باید از بین بروند و الّا آن آثار و تبعات را دارد.

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=424046
  • نویسنده : ثمین شعفی
  • منبع : سری از عشق

برچسب ها

ثبت نظر

-