تمام انسان ها در سراسر جهان از توانایی ها و استعدادهایی برخوردار هستند. بعضی از آنها توانایی انجام چندین کار را دارند و بعضی از آنها فقط توانایی انجام یک کار را دارند. حال یکی از کلماتی که زیاد در جامعه استفاده میشود و خیلی ها نسبت به آن اطلاعات کافی ندارند کلمه استعداد است. برای خیلی از افراد این سوال به وجود می آید که آیا من استعداد در این کار خاص دارم یا خیر؟ در واقع آنها به دنبال استعدادی در درون خودشان می گردند ولی نمی دانند چطور آن را پیدا کنند.
استعداد چیست؟
قبل از اینکه ما بتوانیم استعداد خود را کشف کنیم، اول باید ببینیم که استعداد دقیقاً به چه معناست و چه تعریفی دارد. استعداد به معنی توانایی انجام یک کار با صرف انرژی و زمان کمتر میباشد. به عنوان مثال، زمانی که شما یک کار خاص را انجام می دهید و آن کار برای شما راحت است ولی برای بقیه آن میزان که برای شما راحت است، برای بقیه نیست، شما در آن کار استعداد دارید. در واقع انسان هایی که دارای استعداد هستند، یک کار خاص را آسان تر از کارهای دیگر انجام می دهند و سریعتر در آن کار توانایی و تسلط به دست می آورند.
اهمیت استعداد یابی
استعداد یابی از اهمیت بالایی برخوردار است. بسیاری از افراد هستند که تمرکز خودشان را بر روی بهبود نقاط ضعف می گذارند اما غافل هستند از اینکه شاید در کار دیگری استعداد داشته باشند. به عنوان مثال، فرض کنید که فردی نقاشی خوبی ندارد ولی دائما تلاش میکند که نقاشی اش را بهتر کند. سوالی که اینجا پیش می آید این است که آیا او واقعاً در نقاشی استعداد دارد یا خیر. شاید او نیاز است که در یک رشته دیگری ورود پیدا کند و در آنجا موفقیت های بسیار زیادی را به دست آورد. البته در نقاشی هم میتواند با علاقه و تمرین به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند، و اعتماد به نفس هم در اینگونه مواقع بیشتر میشود.
بنابراین استعداد یابی باعث می شود که در زمان ما صرفه جویی به عمل آید و ما بتوانیم تمرکزمان را روی موضوعاتی بگذاریم که در آن ها مهارت داریم و استعداد داریم. صرف علاقه داشتن به یک موضوع نباید باعث شود که ما تمام وقت خودمان را بر روی آن بگذاریم. البته برطرف کردن نقاط ضعف کار خوبی است و قابل قبول است، اما اگر همان انرژی و زمان را بر روی کاری که استعداد داریم بگذاریم، موفقیت های بیشتری را تجربه خواهیم کرد. به هر حال انتخاب با خودمان است که کدام مسیر مهارت آموزی را انتخاب کنیم.
رابطه استعداد و انتخاب های هوشمندانه
جانسون اوکانر معتقد است فردی که استعدادهای ذاتی و نقاط قوت خود را به خوبی شناخته است، انتخاب هوشمندانهتری را در میان فرصتهای موجود در دنیا خواهد داشت. در واقع اوکانر به رابطه دقیق بین انتخاب هوشمندانه و کشف استعداد ها اشاره میکند که چطور انتخاب های ما به واسطه کشف استعداد ها ارزشمند و دقیق خواهد شد. کسی که میخواهد دست به انتخابی بزند، ابتدا باید جنبه های وجودی خودش را خوب شناخته باشد تا بتواند با یک انتخاب عالی راهش را پیش ببرد. در واقع خودشناسی کمک بسیار زیادی به تقویت انتخابهای هوشمندانه میکند، و در نتیجه آینده موفقتری را هم فرد تجربه خواهد کرد.
مدیر استعدادهای خود باشید
جملهای از مدونا وجود دارد که میگوید من صاحب استعدادهای خود نیستم، بلکه مدیر آنها هستم. در واقع تفاوت زیادی وجود دارد بین استعدادی را داشتن و آن استعداد را در راستای رسیدن به اهداف استفاده کردن. افراد زیادی هستند که استعدادهای نهفته دارند که اگر شکوفا شود و آنها را مدیریت کنند و به هدف خاصی منتهی کنند، موفقیت های عظیمی را به دست خواهند آورد. بنابراین مدونا معتقد است که صرف داشتن یک استعداد انسان را به موفقیت نمیرساند بلکه مدیریت آن و استفاده از آن در جهت رسیدن به خواسته ها از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است. او معتقد است دارا بودن یک استعداد لزوما باعث پیشرفت فرد نمیشود، بلکه مدیریت استعداد و استفاده از آن در جهت رسیدن به خواسته ها است که مسیرهای موفقیت را برای ما هموار میکند.
اگر ما استعداد های خود را به درستی کشف نکنیم و یا اصلاً به آنها توجه نکنیم این استعدادها به مرور زمان ضعیف می شوند. باید توجه داشته باشیم که با افزایش سن انرژی ما کمتر شده و آن استعداد نمیتواند به طور کامل شکوفا شود و به اجرا در بیاید. بنابراین انسان های موفق، با کشف استعداد هایشان از طریق خودشناسی و پرداختن به علایق خود می توانند زودتر به موفقیتهای عظیم دست پیدا کنند و در چالش های پیش روی زندگی برنده واقعی باشند.
نقش علایق در کشف استعدادها
ما هنگامی که میخواهیم استعداد خود را کشف کنیم، باید به علایق خود بسیار توجه کنیم. به عنوان مثال وقتی که یک فردی علاقه خاص و ویژهای را نسبت به یک فعالیت یا مهارت نشان میدهد به احتمال زیاد این فرد استعداد خاص و ویژهای در آن کار پیدا خواهد کرد. در واقع، وقتی ما یک کار را با موفقیت انجام میدهیم هم حس لذت و هم هست انگیزه پیدا میکنیم. این انگیزه و لذت باعث می شود که به یک خودباوری برسیم و آن کار را بهتر از قبل انجام دهیم در واقع به این صورت ما می توانیم استعداد خود را در یک کار خاص به وجود آوریم.
>>>بیشتر بخوانید:
اوتیسم؛ از اختلال تا استعداد
رابطه استعداد با درون گرایی و برون گرایی
استعداد، با درون گرا بودن و برونگرا بودن هم رابطه تنگاتنگی دارد. به عنوان مثال، زمانی که یک فرد تصمیم می گیرد که در جمع حضور پیدا نکند، این فرد به احتمال زیاد فرد درون گرایی است و تنهایی را بیشتر ترجیح می دهد و میتوان گفت که استعداد او در کارهای انفرادی تاحدی بیشتر است. بنابراین می توان گفت که این فرد استعدادهایش در کارهایی که نیاز به تمرکز دارد و در خلوت انجام میشود بیشتر است. استعدادها تاحدی رابطه مستقیمی با درون گرا بودن و برونگرا بودن دارند. هرچقدر فرد درونگرا تر می شود تمایل بیشتری دارد که کارهایی را انجام دهد که نیاز به همکاری با کسی در آن حس نشود. اما هرچقدر فرد برونگرا تر می شود، استعداد او معمولا در کارهایی بیشتر است که نیاز به حضور چندین نفر دارد.
نقش ژنتیک در استعداد
روش دیگر تشخیص استعدادها به واسطه والدین و اقوام است. کسی که به عنوان مثال پدرش خواننده بوده است، به احتمال زیاد او هم استعداد خوانندگی را به صورت ژنتیکی به ارث برده است (به عنوان مثال احسان خواجه امیری، خواننده مطرح ایرانی). در واقع هنگامی که ما یک ژن خاص را که مربوط به یک استعداد است از پدر یا مادرمان دریافت می کنیم فرصت بیشتری داریم که آن استعداد را شکوفا کنیم. بنابراین نقش ژنتیک در انتقال استعدادها بسیار مهم است. مثلاً کسانی که از لحاظ بدنی قوی هستند معمولاً و پدر و مادرشان هم این استعداد را داشتهاند که در کارهای فیزیکی موفقیت های بیشتری را از خود بروز دهند.
بنابراین ما می توانیم به واسطه کشف استعدادهای خود از طریق موارد بالا، امکان انجام یک کار با سرعت بیشتر را فراهم کنیم. همچنین به صورت ژنتیکی دستاوردهای مثبتی برای زندگی خود میتوانیم ایجاد کنیم. انسان های موفق وقتی استعدادهای خود را کشف میکنند به آنها اکتفا نمیکنند، بلکه دائم به دنبال تقویت آنها هستند. در واقع آنها به دنبال این هستند که با یک سبک زندگی بسیار عالی بتوانند این استعدادها را بیش از پیش شکوفا کنند.