ضرب المثل های فارسی، کنایه از چی؟/قسمت دوم

  • کد خبر : 410690
  • 11 فروردین 1400 - 17:13
ضرب المثل های فارسی، کنایه از چی؟/قسمت دوم

امروزه بین اقوام وملل گوناگون انسانها برای رساندن مفهوم و غرض خود به دیگران و ادا کردن حق مطلب دست به دامان ضرب المثل ها می شوند.  هر کدام از این ضرب المثل ها بر حسب رخداد یا عملی در گذشته باب شده است و در بین عموم تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است.هر ضرب المثل کنایه از یک چیز است, که می تواند مقصود گوینده را به طور خلاصه و مفید در یک جمله معمولا کوتاه برساند .

ضرب المثل های فارسی 2:

 

اثاث خونه به صاحب خونه

کنایه از :سرووضع اثاث خانه نشان دهنده سلیقه و روحیات صاحب آن می باشد.

ضرب المثل های فارسی 2

 

اجاره نشین خوش نشینه

کنایه از :کسی که خانه ندارد می تواند به راحتی محل زندگیش را عوض کند و هر جایی که خوشش آمد زندگی کند . دلبستگی نداشتن به چیزی.

 

اجل دور سرش می چرخد

کنایه از :وضعیت ناگوار وخطرناکی درانتظارش است.

 

ادب از که آموختی از بی ادبان

کنایه از:از اعمال بی ادبان هر چه به نظر ناپسند و زشت آید نباید انجام داد.رفتار زشت دیگران را دیدن و خلاف آن انجام دادن.

 

 

اره بده , تیشه بگیر

کنایه از : یکی به دو,مشاجره ,بگو وبشنوی همراه با درگیری بر سر چیزی

 

ضرب المثل های فارسی 2

 

از اسب افتاده ,ازنسل که نیفتاده

کنایه از : هستی و سرمایه اش از دست رفته ,شخصیت و اصالتش که از بین نرفته

 

از آن نترس که های و هوی دارد , از آن بترس که سر به تو دارد

کنایه از :کسانی که در ظاهر شلوغ وپر شرو شور هستند همه چیز خود را عیان می کنند, اما کسانی که ساکت  وبی سرو صدا هستند چه بسا خطرناکند.

ضرب المثل های فارسی 2

 

از تو حرکت , از خدا برکت

کنایه از :اگر انسان تلاش کند,خداوند حتما به او روزی عطا خواهد کرد.

 

ازاین گوش میگیره, از اون گوش در می کنه

کنایه از :شنونده ای که به حرف یا نصیحتی بی اعتنا باشد,گویی که نشنیده باشد.

 

از پی هر گریه, آخر خنده ای ست

کنایه از:بعد از هر غم وسختی خوشی وآسایشی است .

اشاره به آیه ” ان مع العسر یسری”باهر سختی آسانی است.

 

از بای بسم الله تا تای تمت

کنایه از :از ابتدا تا انتها ,با دقت کاری را به طور کامل انجام دادن.

خنجر از پشت

 

ازپشت خنجر زدن

کنایه از :دشمنی پنهان,دشمنی از راه دوستی , خیانت کردن.

 

از آب در آمدن

کنایه از :مشخص شدن نتیجه کار .

 

از آب گل آلود ماهی  گرفتن

کنایه از :از موقعیت خراب و آشفته سوء استفاده کردن

 

ضرب المثل های فارسی 2

 

از چاله به چاه افتادن

کنایه از :از یک وضعیت بد به یک وضعیت بد تر گرفتار شدن .

 

از دور داد می زنه

کنایه از :شفاف بودن چیزی.

از دماغ فیل افتاده

کنایه از :خیلی ناز وافاده داره.

 

از کوره در رفتن

کنایه از :عصبانی شدن.

 

از این شاخه به اون شاخه

 

از این شاخه به آن شاخه پریدن

کنایه از :حرف یا کاری را با حوصله تمام نکردن ودایما از کاری به کار دیگر پرداختن.

 

از کوزه همان برون تراود که در اوست

کنایه از :اعمال و رفتار هرکس نشان دهنده احوال درون وفکر واندیشه اش می باشد.

 

از خجالت آب شدن

کنایه از :شرمندگی زیاد

 

از کیسه خلیفه بخشیدن

کنایه از :از قول دیگری و از جیب کس دیگر وعده انجام کاری را دادن یا خرج کردن.

 

از خدا پنهان نیست, از شما چه پنهان

کنایه از :وقتی بخواهند رازی را به کسی بگویند این جمله را ادا میکنند.

دنده چپ

 

از دنده چپ بلند شدن

کنایه از :بدقلق و بداخلاق شدن

از اینجا مانده , از آنجا رانده

کنایه از :از دوطرف محروم یا نا امید.

 

از این ستون به آن ستون فرج است

کنایه از:گذشت زمان ممکن است موجب گشایش در کار شود.

 

از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

کنایه از :از راحت ترین تا نایاب ترین چیز ها فراهم است.

 

از خر شیطان پایین آمدن

کنایه از :کوتاه آمدن,دست از یکدنگی و لجاجت برداشتن .

دیگ حلیم

 

از هول حلیم در دیگ افتاد

کنایه از :به خاطر ذوق وطمع و حرص زیاد عجله کردن و دچار ضرر شدن.

 

از عرش تا فرش

کنایه از :از آسمان تا زمین و هر چه در آن هاست.

 

از ماست که بر ماست

کنایه از :نباید ازدیگران گله کرد,آنچه بر ما می رسدنتیجه کار خودمان است.

 

از ما به خیر واز شما به سلامت

کنایه از :هنگامی که بخواهند راه یا کار خود را از دیگری جدا کنند.

 

از نخورده بگیر بده به خورده

کنایه از :گذشت و احسان فقیر بیشتر است وثروتمند بیشتر حرص میزند.

 

از هرچه بگذریم ,سخن دوست خوش تر است

کنایه از :صحبت کردن راجع به هر چیز کسل کننده است جز سخن مورد پسند و حرف دل

ضرب المثل های فارسی 2

 

از هر دست بدهی از همان دست پس میگیری

کنایه از :نتیجه عمل انسان به خودش بر می گردد.

 

از هر طرف باد بیاید بادش می دهد

کنایه از : کسی که بنا بر مصلحت خود و خوشایند این و آن عقیده و روش خود را تغییر دهد.

 

از هرچه بدش می آمد , سرش آمد

کنایه از:چیزی را که نمیخواست برایش پیش آمد.

 

از ما گفتن ,از شما نشنیدن

کنایه از :آنچه را لازم بود و ظیفه داشتیم بگوییم ,گفتیم دیگر خودتان می دانید.اتمام حجت کردن

 

استخوان خرد کردن

کنایه از :در بدست آوردن چیزی مثل علم یا ثروت رنج زیاد بردن

 

استخوان لای زخم گذاشتن

کنایه از :دردی را شدیدتر کردن

افسار پاره کردن

کنایه از :سرخود وسرکش شدن

 

اگر را کاشتند سبز نشد

کنایه از :با اگر و اما و وعده های بیهوده چیزی حاصل نمی شود.باید هر کاری را در جای خود و با کمال دققت انجام داد تا به نتیجه برسد.

نان سنگک

اگر نخوردیم نان گندم, دیدیم دست مردم

کنایه از :ممکن کسی کاری یا چیزی را شخصا تجربه نکرده باشد,ولی دیده یا شنیده باشد.

 

اگه باباشو ندیده بود ادعای پادشاهی می کرد

کنایه از :مغرور و متکبری که گذشته خود را فراموش کرده باشد.

 

اگه هوسه ,یکدفعه بسه

کنایه از :کاری که یک بار برای امتحان یا از روی کنجکاوی انجام شود وتکرار آن دلچسب نباشد.

 

انسان جایز الخطاست

کنایه از :انسان معصوم نیست,گاهی اشتباه می کند.

اگر لب تر کند

کنایه از : با کوتاه ترین سخن و کم ترین خواهش طرف, کاری را انجام دادن.

 

اگه علی ساربونه , می دونه شتررو کجا بخوابونه

کنایه از :آدم وارد وباتجربه مهارت دارد و می داند چه باید بکند در هر کاری نمی شود دخالت کرد وبه راهنمایی پرداخت.

 

الهی دست به خاکستر بزنی ,طلابشه

دعا در حق کسی کردن به معنی روز به روز بهتر شدن وضع مالی واوضاع زندگی .

 

الکی خوش

خوشی و خوشحالی بی مورد افرادی که بدون تلاش و کوشش فقط با آرزوهای آرمانی برای خود شخصیتی کاذب می سازند.

 

امروز نقد,فردا نسیه

کنایه از:از آنجایی که هر فردا که فرا برسد تبدیل به امروز می گردد.بنابراین عبارت یعنی نسیه داده نمی شود.

 

انداختن و در رفتن

کنایه از :سرکسی کلاه گذاشتن و جنس نامرغوب به او فروختن واز دسترس دور شدن.

 

اندازه نگه دار که اندازه نکوست

کنایه از :رعایت اعتدال ومیانه روی در هر کاری.

 

انتظار بدتر از مرگ است

کنایه از :اشاره به شدت اضطراب و تب وتاب انتظار که از مرگ هم غیر قابل تحمل تر می باشد.

 

انگار شاخ غول را شکسته

کنایه از :فکر می کند کار بزرگی انجام داده است.

تعجب

انگشت به دهان ماندن

کنایه از :شوکه شدن ,از فرط حیرت وتعجب زیاد انگشت روی دهان ماندن.

 

انگشت نما شدن

کنایه از :شناخته شدن,زبان زد شدن

 

اولاد بادام است,نوه مغز بادام

کنایه از :معمولا عقیده پدر بزرگ و مادر بزرگ ها این است که نوه از فرزند هم دوست داشتنی تر است.

 

اول اون رو که زاییدی بزرگ کن

کنایه از :اول کاری را که شروع کرده ای تمام کن ونتیجه اش را ببین بعد به کار دیگری بپرداز.

 

ایراد بنی اسرائیلی

کنایه از :ایرادهای بیجا و بهانه جویانه ,درخواست های غیر قابل قبول.

 

این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست

کنایه از : این دفعه دیگه مثل دفعه های قبل نیست.جدی تراست.

 

اون روز که جیک جیک مستونت بود یاد زمستونت نبود؟

کنایه از :در روزگار خوشی وراحتی باید با دور اندیشی به فکر سختی های احتمالی آینده هم بود.

 

اول برادریت رو ثابت کن,بعد ادعای ارث و میراث کن

کنایه از :خطاب به آدم عجول و پررویی که بخواهد زود به نتیجه و سود برسد.ادعای ناحق داشتن .

 

این خط , این نشون

کنایه از :تهدید و اصرار کاری همراه با رسم علامت

 

این آشی است که خودم برای خودم پختم

کنایه از :این مشکلی است که خودم برای خودم به وجود آورده ام.

 

این رشته سر دراز دارد

کنایه از :هنگامی که موضوعی یا دعوایی یا گرفتاری شروع می شود تا به نتیجه رسیدن آن زمان زیادی وجود دارد.

 

این گوی و این میدان

کنایه از :در مواردی که بخواهند برای انجام کاری,فرصتی در اختیار کسی قرار دهند میگویند.

 

این قبایی است که برای تو دوخته شده

کنایه از :این کار یا این شخص و این چیز درست در حد وشان توست وبه درد تو می خورد.

 

این صد تومان را بگیر جواب بده

کنایه از :به کسی که به دلیل اخم و بد اخلاقی یا از روی غرور وافاده نخواهد حرف بزند می گویند.

 

این کلاه برای سرت گشاده

کنایه از :در جواب کسی می گویند که در خواست بزرگی بیشتر ازحد و لیاقتش بکند,مثل درخواست شغل یا خواستگاری ازدختری که بالاتر از خودش باشد.

 

باباش چی بوده که بچه ش باشه

کنایه از :وقتی از بچه یا فرزند کسی شکایت شود می گویند.باید توجه داشت که فرزندان آیینه تمام نمای رفتار , کردار و گفتار والدین میباشند.

 

با پنبه سر بریدن

کنایه از :با نرمش و زیرکی به کسی صدمه زدن,دشمنی وخصومت پنها از طریق دوستی.

 

با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود

کنایه از :از حرف زدن کاری درست نمی شودباید تنبلی را کنار گذاشت وبا دقت وبرنامه ریزی اقدام نمود.

 

بادمش گردو می شکنه

کنایه از :نهایت خوشحالی.

 

بادم شیر بازی کردن

کنایه از : کار خطرناک انجام دادن

>>>بیشتر بخوانید:

ضرب المثل های فارسی/کنایه از چی؟

 

 

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=410690
  • نویسنده : ثمین شعفی
  • منبع : کتاب لطیفه ها و ضرب المثل ها

برچسب ها

ثبت نظر

-