دستاوردهای کنجکاوی در طول تاریخ

کنجکاوی ذهن انسان و ابعاد پنهان آن

  • کد خبر : 401242
  • 03 فروردین 1400 - 12:22
کنجکاوی ذهن انسان و ابعاد پنهان آن

کنجکاوی ذهن انسان یکی از ویژگی‌های بارز ضمیر ناخودآگاه است که به شدت با تمام جوانب رشد انسانی در ارتباط است. اگر کنجکاوی در انسان وجود نمی‌داشت، جامعه بشری هیچگاه آنقدر که امروز رشد کرده است، رشد نمی‌کرد.

اساسا تمام مخترعان جهان بواسطه وجود کنجکاوی است که دست به اختراع می‌زنند. قدرت کشش کنجکاوی آنقدر زیاد است که به محض اینکه چیزی را کشف می‌کنید، بلافاصله کنجکاوتر می‌شوید که چیز جدیدتری را کشف کنید. در واقع میل به کشف معماهای جهان در انسان پایان ندارد و خوشبختانه این معماها هم انگار انتهایی ندارد.

کنجکاوی ذهن انسان

کنجکاوی و احساس نیاز

طی فرآیند کنجکاوی است که یادگیری و تمایل به کسب دانش و مهارت اتفاق می‌افتد. حتی ریشه شکل‌گیری صنایع پیشرفته‌ای که در تمام کشورها وجود دارد، به کنجکاوی و احساس نیاز بر می‌گردد. حال سوالی که اینجا پیش می‌آید این است که آیا کنجکاوی با احساس نیاز توام است؟ در پاسخ باید گفت که بله کنجکاوی تا حدی با احساس نیاز همراه است.

تا زمانی که انسان نیاز را در درون خودش احساس نکند به سمت چیزی نمی رود. در واقع حرکت انسان به سمت تامین خواسته هایش به دلیل وجود احساس نیاز در ذات انسان می‌باشد. این کنجکاوی زمانی اوج می‌گیرد که ما نیاز پیدا می‌کنیم که حقایق جدیدی را کشف کنیم و این میل به علم آموزی باعث می شود که ما کنجکاوی را در خودمان تقویت کنیم.

>>>بیشتر بخوانیم:

شخصیت شناسی و ابعاد تغییر شخصیت

کنجکاوی و پیشرفت صنعت

کنجکاوی یک ویژگی جدیدی نیست بلکه از همان انسان اولیه وجود داشته است و باعث تمدن بشری در طول تاریخ شده است. اینکه کنجکاوی چگونه باعث تمدن بشری شده است باید گفت که بسیاری از پیشرفت های کشورها و بسیاری از اتفاقاتی که در یک کشور افتاده است به واسطه کنجکاوی انسان بوده است.

تصور کنید اگر انسان کنجکاو نمی بود بسیاری از وسایل و صنایع و کارخانه‌ها ساخته نمی شد، بسیاری از وسایل اختراع نمی شد و در نتیجه تمدنی هم دیگر وجود نداشت. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که وجود کنجکاوی در انسان باعث ارتقای سطح کیفی زندگی و رفاه می شود. همچنین باعث می شود که انسان دائم به فکر گسترش تمدن خودش باشد و برای بهتر کردن شرایط زندگی و به طور کلی برای شکوفایی کشورش تلاش کند.

تلسکوپ

اهمیت کنجکاوی در کودکی

اهمیت بیشتر کنجکاوی را می توان در دوران کودکی نشان داد. اگر کنجکاوی در کودکان وجود نداشته باشد، کودک از لحاظ علمی و عقلی در سطح پایینی قرار می‌گیرد و نمی‌تواند به درستی با محیط اطراف تعامل برقرار کند. همچنین کنجکاوی می‌تواند باعث ایجاد خطر شود؛ به عنوان مثال هنگامی که کودک به سمت یک بخاری داغ می رود و کنجکاوانه به او دست میزند، دستش میسوزد. این سوختن باعث می‌شود که او آگاه شود و دوباره از آن خطر اجتناب کند.

یا به عنوان مثال کودکی را در نظر بگیرید که کنجکاو می‌شود و از بالای یک میز به پایین می پرد و پایش آسیب می بیند. این کنجکاوی و این آسیب باعث می شود که او آگاهانه تر نسبت به محیط اطرافش رفتار کند.

بچه‌ها ذاتاً درمورد هر چیزی کنجکاو هستند. به عنوان مثال، پدر و مادر باید بچه‌ها را به سوال پرسیدن، یاد گرفتن چیزهای جدید، خواندن کتاب، داشتن سرگرمی و حفظ حس کنجکاوی‌شان ترغیب کنند. کنجکاوی یک جزء کلیدی از فرآیند یادگیری در تمام سنین است. بچه‌ها مخصوصا در مدرسه هم نیازمند این کنجکاوی هستند.

داشتن حس کنجکاوی باعث ایجاد علاقه، انگیزه و احساس سرزندگی در فرد می‌شود. زندگی بدون کنجکاوی کسل‌ کننده است در حالی‌ که کنجکاوی باعث سرحالی و پرانرژی بودن فرد می‌شود و ذهن را تقویت کرده و در شکل خوبی نگه می‌دارد. بنابراین کنجکاوی برای نگه داشتن ذهنِ هشیار و قوی حیاتی است و در هر سنی مهم است.

ذره بین

انیشتین و کنجکاوی

آلبرت اینشتین در یک جمله معروف خود می‌گوید: من هیچ استعداد خاصی ندارم، فقط عاشق کنجکاوی هستم. در واقع فردی مثل انیشتن که یکی از بهترین دانشمندان تاریخ است خودش را عاشق کنجکاوی میداند. این به خاطر این است که بسیاری از کشف ها و شاید بشود گفت تمام کشف‌های تاریخ به واسطه کنجکاوی شروع شده است. یعنی آغازگر هر کشفی کنجکاوی است. دانشمندان اگر کنجکاو نمی بودند، هیچگاه به این سطح از علم و دانش و کشفیات دست پیدا نمی‌کردند و سرنوشت تاریخ بدون وجود کنجکاوی شاید الان چیز دیگری بود.

کنجکاوی و مانعی به نام ترس

برای یک ذهن کنجکاو، تمام جهان یک آزمایشگاه است‌. این به معنای این است که افراد کنجکاو از هر لحظه جهت کشف معماهای زندگی بهره می برند. انسانی که از قوه کنجکاوی خود استفاده نمی کند سطح فکر بسیار پایینی خواهد داشت. اینگونه افراد از آنجایی که ترس در وجودشان زیاد می‌باشد، از تجربه کردن چیزهای جدید هراس دارند و کنجکاوی آنها به واسطه وجود ترس کاهش پیدا کرده است. آنها هنگامی که کنجکاو می شوند ترس درونی شان مانع از این می‌شود که به سمت تجربه کردن چیزهای جدید بروند.

کنجکاوی ذهن انسان

کنجکاوی نادرست

بعضی افراد هستند که متاسفانه بیشتر کنجکاوی خود را صرف پرداختن به زندگی دیگران می کنند و از چیزهای مهم باز می مانند. ماری کوری می‌گوید: در مورد اشخاص کمتر کنجکاو باشید و بیشتر درمورد ایده‌ ها کنجکاوی خود را فعال کنید. در یک تقسیم بندی کلی، کنجکاوی به دو نوع تقسیم می شود: کنجکاوی مثبت و کنجکاوی منفی. در کنجکاوی مثبت فرد تمرکز خودش را بر روی ایده های جدید می گذارد و آن ها را به عمل تبدیل می کند؛ ولی در کنجکاوی منفی فرد تمرکزش را بر روی زندگی دیگران می گذارد و در کار دیگران دخالت می کند.

تفاوت کنجکاوی مثبت و منفی

افرادی که کنجکاوی مثبت دارند در اکثر مواقع انسان های خلاقی هستند. در واقع کنجکاوی و خلاقیت رابطه بسیار تنگاتنگ و نزدیکی دارند؛ مثلاً کسی که کنجکاو است به احتمال زیاد خلاق هم هست و کسی که خلاق هست کنجکاو هم هست. بنابراین وقتی یک فردی در خودش صفت کنجکاوی را به وجود می آورد، او همزمان دارد بر روی تقویت قوه خلاقیت خودش هم کار می کند.

علامت سوال

از طرف دیگر، در کنجکاوی منفی فرد تمرکز خودش را بر روی مسائلی می گذارد که کنجکاوی کردن در آنها بسیار بیهوده است. مثلاً کسانی که دائم در زندگی دیگران دخالت می کنند، این ها دائماً وقت خود را صرف دیگران می کنند و در نتیجه کنجکاوی و خلاقیت آنها در جهت منفی به کار برده می شود. حتی در بسیاری از مواقع باعث ایجاد دردسر برای خودشان و دیگران می شود.

بنابراین بیاییم از امروز کنجکاوی مثبت را در خود تقویت کنیم و دائم دست به کشفیات جدید زده و با تقویت قوه خلاقیت خود، گام های مهمی در جهت ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود و دیگران ایجاد کنیم. با یک آینده نگری مثبت، از کنجکاوی خود در جهت رسیدن به خواسته ها و اهداف بزرگمان استفاده کنیم.

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=401242
  • نویسنده : وحید یزدی

برچسب ها

ثبت نظر

-