شناسه خبر :
۴۱۸۷۰
تاریخ انتشار :
۱۲ دقیقه پیش
غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی نوشت: روز ۲۲ بهمن که به عنوان جشنی ملی تلقی میشود، شاهد سر دادن شعارهای توهینآمیز به رییسجمهوری مستقر و قانونی کشور را شاهد بودیم. شاید انتقاداتی به عملکرد رییسجمهوری و مجموعه دولت وجود داشته باشد که اصلاحطلبان خود نیز در زمره منتقدان قرار دارند اما نه این اقدام توهینآمیز را قبول دارند و نه اقدامشان در سال ۹۲ و ۹۶ را غلط و اشتباه تلقی میکنند. در آن زمان اصلاحطلبان شرایط سایر رقبای حسن روحانی را نسبت به او سنجیدند و همچنان معتقدند که حمایت از روحانی تصمیم درستی بوده است، چراکه اگر امروز به رقبای حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری نگاه کنیم که اتفاقا در مصادر امور هم هستند و عملکردها را با هم مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که تصمیم حمایت از روحانی تصمیمی اشتباه نبوده است. ضمن اینکه اساسا اصلاحطلبان از این جهت به روحانی انتقاد میکنند که چرا از همه ظرفیتهای مردم و جریانهای سیاسی از جمله اصلاحطلبان در مدیریت استفاده و برای تحقق شعارهایش ایستادگی نکرد. با وجود همه انتقادات، توهین آن هم در روز ۲۲ بهمن به عنوان روز همبستگی و وحدت ملی امری مذموم و غیرقابل دفاع است. این روند و این اتفاقات را باید جدی تلقی کرد. شاید به کسانی که دست به این اقدام زده و شعارهای توهینآمیز سر دادهاند، حرجی نباشد اما نشاندهنده این است که جریانات پشت این ماجرا و ماجراهایی از این دست مستقیما همبستگی و وحدت ملی را نشانه گرفتهاند و نمیخواهند که وحدت و همبستگی ملی حاصل شود. اینکه در روز وحدتآفرین در جمهوری اسلامی عدهای بر طبل اختلاف و تنازع و خشونت میکوبند پیامی در دل دارد.
پیام آن این است که جریانات پشت این وحدتشکنیها یا اساسا دلسوز جمهوری اسلامی نیستند یا با تحریک نفوذیها که باورهای متناسب و متناظر با اصول جمهوری اسلامی ندارند و اتفاقا بخشی از آنها در مصادر امور هستند، دست به این اقدامات میزنند.
ممکن است برخی افرادی که مسوولیتی برعهده ندارند، از وضع موجود شکایت داشته باشند یا انتقاد کنند. حتی ممکن است این نقدها با عبارات غلط و نامناسب بیان شود که من معتقدم به این افراد حرجی نیست اما کسانی که در مصادر امور کشور هستند و از اینگونه اقدامات حمایت یا در مقابل آن سکوت میکنند، رفتاری در تعارض با بنیانها، روش و منش جمهوری اسلامی دارند. البته این نوع اقدامات مسبوق به سابقه بوده است. هنوز فراموش نکردیم که چند سال پیش در چنین ایامی همین برخورد با سیدحسن خمینی که به نوعی میراث بر جای مانده از امام خمینی است، صورت گرفت. دلیل تداوم این رفتارها این است که برخی جریانات در حاکمیت از این افراد یا از این روشها حمایت میکنند و دستگاههای امنیتی و نظارتی و قضایی نیز به راحتی از کنار آن عبور میکنند به همین دلیل هم شاهد تکرار مساله هستیم.
اینگونه رفتارها نه تنها از نظر قانونی و اخلاقی و شرعی زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست در این فضای شبکهای حتی میتواند پیامدها و واکنشها و آثار فراملی داشته باشد و حکایتگر وجود ناهنجاریهای درون جامعه برای جهان باشد. بنابراین کسانی که این اتفاقات را رقم میزنند و تدبیر میکنند یا کسانی که سکوت کرده و از کنارش به راحتی عبور میکنند باعث جا افتادن سنتی در جامعه میشوند که قابل تسری و اصطلاحا در ادبیات و فرهنگ سیاسی ما به شیوه خلیفهکشی معروف است. البته نباید فراموش کرد که اگر این رویه جا بیفتد تنها به یک جریان خاص خلاصه نمیشود.
طبیعتا نقدهایی به این دولت وارد است اما این افراد و گروهها گویا متوجه نیستند که استفاده از چنین روشهایی به جای نقد در افکار عمومی تنها به این میانجامد که دولت در موضع مظلومیت قرار میگیرد و نتیجه عکس میدهد. در واقع تکیه بر چنین روشهایی در افکار عمومی روشی دو سر باخت است؛ چراکه از یکسو وحدت جامعه را خدشهدار میکند و از سوی دیگر جز مظلومیت برای کسانی که مخاطب این شعارها هستند هیچ عایدی ندارد. در واقع هیچکس از این روشها سود نمیبرد و تنها منجر به ایجاد آثار سو برای جامعه و فرهنگ سیاسی میشود بنابراین نباید در مقابل اینگونه رفتارها سکوت کرد.
منبع: اعتماد