به گزارش نیوز، صنعت نفت این فصل با اسکوچیچ بهترین نتایج تاریخ حضور خود در لیگ برتر را گرفت و تا رده چهارم جدول هم بالا آمد که این برای مردم آبادان فوق العاده بود. آنها به خوبی دیدند که تیم در بازی با سپاهان پرمهره چقدر خوب بازی کرد و اجازه نداد حریف دست به حرکتی بزند.
اما صنعت نفت در اولین بازی بعد از جدایی اسکوچیچ و حضور غیر منتظره او در تیم ملی با بهنام سراج به مصاف ذوبآهن رفت و بازی را یک بر صفر باخت. پیش از این صحبت از حضور مربیانی، چون علی دایی، علیرضا منصوریان یا… در تیم صنعت نفت بود، اما در این گیر و دار چند مربی جدید هم به کادر فنی تیم صنعت نفت اضافه شدند. خیلی نمیشود به باخت تیم صنعت نفت در خانه تیم ذوبآهن ایراد گرفت به این خاطر که ذوبآهن هم از نظر مهره تیم خوبی است و چه بسا مربی خارجی در این تیم تحول ایجاد کرده باشد، اما صنعت نفت برای تداوم سیر صعودی باید تکلیف خود را مشخص کند. اعتماد به بهنام سراج یا جذب مربی جدید؟ صنعت نفت اگر به بهنام سراج اعتماد ندارد حالا به هر دلیلی از جمله کمتجربگی باید هر چه سریعتر مربی جدید را به خدمت بگیرد و اگر به بهنام سراج اعتماد دارد باید همین الان اعلام و دستکم تا پایان فصل به او اعتماد کند. نمیشود در آنِ واحد هم صنعت نفت به بهنام سراج اعتماد داشته باشد و هم دنبال مربی جدید باشد! این دوگانگی فضای برد در تیم را از بین میبرد. بازیکنان زمانی مربی را باور میکنند و به حرفهای او گوش میدهند که بدانند مربی مورد حمایت باشگاه است. مربیای که موقت است هیچ موقع نمیتواند اصول را در تیم پیاده کند، چون بازیکنان ضامن بقای او هستند و در این مسیر برخی از بازیکنان درک درستی از موقعیت ندارند و هر طور دوست داشته باشند رفتار میکنند.
در این فوتبال به طور حتم بارها و بارها باشگاهها از اعتماد به مربیان جوان سود بردهاند و شاید در ادامه مسیر بهنام سراج به گونهای عمل کند که دیگر آبادان نیاز به مربی خارجی نداشته باشد. حتی اگر بهنام سراج کارنامه خوبی از خود به نمایش نگذارد باز هم امتیازات از دست رفته به بهای اعتماد به این مربی جوان میارزد. به یاد داشته باشیم مربیان بزرگ امروز هم روزی کمتجربه و بینام بودهاند و به لطف اعتماد باشگاهها بزرگ شدهاند.
اما صنعت نفت در اولین بازی بعد از جدایی اسکوچیچ و حضور غیر منتظره او در تیم ملی با بهنام سراج به مصاف ذوبآهن رفت و بازی را یک بر صفر باخت. پیش از این صحبت از حضور مربیانی، چون علی دایی، علیرضا منصوریان یا… در تیم صنعت نفت بود، اما در این گیر و دار چند مربی جدید هم به کادر فنی تیم صنعت نفت اضافه شدند. خیلی نمیشود به باخت تیم صنعت نفت در خانه تیم ذوبآهن ایراد گرفت به این خاطر که ذوبآهن هم از نظر مهره تیم خوبی است و چه بسا مربی خارجی در این تیم تحول ایجاد کرده باشد، اما صنعت نفت برای تداوم سیر صعودی باید تکلیف خود را مشخص کند. اعتماد به بهنام سراج یا جذب مربی جدید؟ صنعت نفت اگر به بهنام سراج اعتماد ندارد حالا به هر دلیلی از جمله کمتجربگی باید هر چه سریعتر مربی جدید را به خدمت بگیرد و اگر به بهنام سراج اعتماد دارد باید همین الان اعلام و دستکم تا پایان فصل به او اعتماد کند. نمیشود در آنِ واحد هم صنعت نفت به بهنام سراج اعتماد داشته باشد و هم دنبال مربی جدید باشد! این دوگانگی فضای برد در تیم را از بین میبرد. بازیکنان زمانی مربی را باور میکنند و به حرفهای او گوش میدهند که بدانند مربی مورد حمایت باشگاه است. مربیای که موقت است هیچ موقع نمیتواند اصول را در تیم پیاده کند، چون بازیکنان ضامن بقای او هستند و در این مسیر برخی از بازیکنان درک درستی از موقعیت ندارند و هر طور دوست داشته باشند رفتار میکنند.
در این فوتبال به طور حتم بارها و بارها باشگاهها از اعتماد به مربیان جوان سود بردهاند و شاید در ادامه مسیر بهنام سراج به گونهای عمل کند که دیگر آبادان نیاز به مربی خارجی نداشته باشد. حتی اگر بهنام سراج کارنامه خوبی از خود به نمایش نگذارد باز هم امتیازات از دست رفته به بهای اعتماد به این مربی جوان میارزد. به یاد داشته باشیم مربیان بزرگ امروز هم روزی کمتجربه و بینام بودهاند و به لطف اعتماد باشگاهها بزرگ شدهاند.