نحوه تفکر ما درباره درد در زندگی می تواند بر میزان درد تاثیر گذار باشد. و با وجود تولید مسکنهای قویتر اما احساس درد، در ما کاهش نمی یابد.
همه ما در زندگی تجربه ای از درد داشته ایم . زمانی که دست یا پای شما پیچ خورده یا در حین بازی محکم به زمین خورده اید یا دست شما بریده ، همه ما آنچه که آن را درد می نامیم تجربه کرده ایم و دوست نداریم که دیگر تکرار شوند .
🔹 اما تعریف شما از درد چیست؟
اصلا چگونه آن را تعریف می کنید؟ آیا از علت آن درد حرف می زنید یا از مقدار آن، وقتی می گوییم درد، دارم نمی توانیم آن را توصیف کنیم غیر از اینکه جای آن را بگوییم حتی گاهی اوقات تشخیص دقیق جای آن هم دشوار است .
- انگشت بریده شده
- آرتروز
- شیمی درمانی
- خوردن فلفل
- شکستن قلب
اینها همگی تجربیات متفاوتی از درد، در زندگی ما هستند ولی جالب است که ما برای توصیف همه آنها از واژه درد استفاده می کنیم، و بیشتر یه این نتیجه می رسیم که درد پیچیده است ، توصیف آن دشوار و درک آن دشوارتر است.
>>>حتما بخوانید: درمان سرماخوردگی بدون دارو!
🔹 درد یک مفهوم بزرگ دارد حتی احساس درد با مسکن قوی
درد یک مفهوم بزرگ دارد و ساختارهای آناتومیک بدن ما ، تجربیات قبلیمان از درد و نحوه تفکر ما درباره آن برمیزان درد ما تاثیر گذارند .
درد خود یک پدیده پیچیده است اما درمان آن چنین نیست . روشهای مختلفی برای تسکین درد وجود دارد . از مواد مخدر گرفته تا انواع مسکنهایی که در دسترس همه افراد قرار دارند با اینحال انتظار می رود که هر روز درد ما کمتر شود و ما بدون درد باشیم اما جالب است که هر چه بیشترسعی می کنیم درد را از بین ببریم آن را بیشتر احساس می کنیم.
🔹 زندگی بدون درد یا احساس بهتر
تولید بیشتر مسکنها و داروها همگی نوید بخش این هستند که ما می توانیم یک زندگی بدون درد و با احساس بهتر داشته باشیم اما در واقع این چنین نیست.
کریستوفر اکلستون، مدیر مرکز تحقیقات درد می گوید:
قرن ۲۱ که ما در آن زندگی می کنیم را می توان به عنوان زندگی بدون درد توصیف کرد . چرا که تفکر ما این است که با وجود داروهای مختلف و کمکهای اجتماعی چون همدلی وهمدردی نیازی نیست که طولانی مدت درد بکشیم و تفکر ما اینست که همه دردها ی ما کوتاه مدت خواهند بود.
🔹 احساس درد با مسکن قوی یا حساس شدن بیش ازحد به درد
در دهه ۱۹۸۰، آرتور بارسکی روانپزشک دانشگاه هاروارد هشدار داد که آمریکا در حال تبدیل به کشوری است که مردم آن نسبت به درد حساس تر شده اند و داده های قانع کننده ای برای این ادعای خود مطرح کرد. نظرسنجیهای مردمی از سال ۱۹۲۰ نشان داد ، در این سال فقط ۰٫۸۲ پاسخ دهندگان بیماری جدی داشتند .
و این میزان در سال ۱۹۸۰ به ۲٫۱۲ افزایش یافته بود و این در حالی بود که آگاهی و امید به زندگی در مردم بیشتر شده بود . این یک تفاوت معنی دار بود آنها از نظر عینی سالم تر بودند ولی با این حال معتقد بودند حالشان نسبت به قبل بدتر است استدلال او این بود که با افزایش داروها ما انتظار داریم کمتر درد بکشیم ، در نتیجه تحمل ما کمتر شده البته این انتظار ما بی دلیل نبود در طول قرن بیستم برای بسیاری از بیماریهای حاد و عفونی واکسن تولیده شده و با روش های دارویی جدید امید به زندگی ما بیشتر شده بود.
🔹 آگاهی و امید به زندگی در مردم
اما این عدم تطابق بین انتظار و واقعیت احساس ما نسبت به درد را بیشتر کرده ، طوری که حتی احساس درد با مسکن قوی برایمان پیش می آید و به مسکنها اعتماد نداریم.
بیش از سی سال بعد آمارهایی که بارسکی مشاهده کرده بود رشد کردند و در سال ۲۰۱۷، در آمریکا مقاله ای منتشر شد که نشان می داد آمریکائی‌ها بیش از هر کشور دیگری درد را گزارش می کنند طبق نظر سنجی ها ۳۴٫۱ درصد آمریکاییها احساس درد داشتند . استرالیا با ۳۱٫۷ و انگلیس با ۲۹٫۴ ، در رده های بعدی قرار داشتند.
>>>بیشتر بخوانید: کوئتیاپین، داروی ضد جنون برای بیماریهای روانی
>>>بیشتر بدانید: دردهای رایج و بهترین داروهای مسکن برای آنها
اما جالب است آمریکا بیش از هر کشور دیگری برای بهداشت ودرمان هزینه می کرد . در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۱۱۷۲ دلار برای هر نفر، اما باز هم حال مردم بدتر می شد. بارسکی در مورد این داده ها مردم آمریکا چنین توضیح داد که ذهنیت ما اینست که همه ی درد ها را می توان درمان کرد و باید درمان شوند بنابراین با این ذهنیت تحمل ما نسبت به درد کمتر شده ما انتظار داریم هر وقت با درد مواجه شدیم باید بلا فاصله آن را سرکوب کنیم .
🔹 با بدن انسان همانند یک ماشین برخورد شده
در نتیجه شانس آسیب دیدن خود را محدود می کنیم و این پیامد جدی و قابل توجهی بر توانایی طبیعی ما برای کنار آمدن با دردهای جسمی و روحی دارد که در زندگی به ناچار با آنها مواجه ایم. ولی ما باور نداریم که بدون کمک جراحی و دارو ها، هم می توانیم با آنها مقابله کنیم .
علیرغم پشرفتهای روز افزون علم پزشکی اما با بدن انسان همچون یک ماشین برخورد شده و در این میان نقش احساسات ما، در مقابله بادردها کم رنگ شده شکاف بزرگ بین درد روحی و جسمی بزرگترین اشتباه ماست که باید از آن درس بگیریم و آگاه باشیم که حالات روحی ما تاثیر مهمی بر وضعیت جسمی ما و بالعکس دارد.
نادیده گرفتن این شکاف به معنای نادیده گرفتن مسیرهای بالقوه کاهش درد است. و مهم تر از همه توجه به این نکته است که با، بالا رفتن قدرت تحمل ما، از طریق فعال سازی همزمان اثر داروهای مخدر و کانابینوئید، و مسکنهای درونی بدن کنترل درد بهتر خواهد بود.
در واقع احساس درد وابستگی زیادی به تفکر، تحمل و حالات روحی ما دارد.
تعبیر خواب
قیمت ارز
فال حافظ