🔽 وسواس شستشو چیست؟
یکی از بیماریهای آزار دهندهای که بعضی ها ممکن است در طول زندگی به آن مبتلا شوند، وسواس شستشو است. کسانی که گرفتار وسواس شستشو هستند، آنقدر ترس زیادی از کثیفی و آلودگی دارند که بیشتر روز درگیر تمیزکاری هستند، آن هم به گونهای که بسیار خسته میشوند.
آنها به صورت افراط گونهای، رفتارهای عجیب و غریبی از خودشان نشان می دهند. به عنوان مثال اشیایی را که در اطرافشان است، بیش از حد تمیز می کنند و اگر ذره ای کثیفی روی آنها باشد بسیار دچار هراس می شوند و وحشت میکنند.
🔽 مثالهایی از وسواس شستشو
آنها هنگامی که به حمام می روند، بسیار بدن خودشان را میشویند و انگار هیچگاه نمی توانند این کار را رها کنند چون احساس می کنند که همیشه یک چیز کثیفی وجود دارد. این ترس و اضطراب آنها را زمین گیر می کند و بسیار از دست خودشان ناراحت هستند. حجم زیادی از انرژی شان را صرف این موضوع میکنند که چطور همه جا را تمیز کنند که مبادا ذرهای کثیفی وجود داشته باشد.
نکته عجیب این است که بیشتر کسانی که وسواس شستشو دارند، به صورت عجیبی خانه شان شلوغ و نامنظم است و خیلی بی نظمی و شلوغی را در خانه آنها می بینیم. این به خاطر این است که آنقدر وقتشان را صرف تمیزی میکنند که برای نظم خانه دیگر توانی ندارند.
🔽 چه اتفاقی در درون فرد میافتد؟
وسواس شستشو به طور رایج به دو مدل خودش را نشان میدهد. یکی ابهام و شک در مورد تمیز بودن، و دیگری غیر قابل تحمل بودن کثیفی. تصور کنید وادار شدهاید دستتان را در مکانی بدون نور با میزان آب کم بشویید. اما هنگامی که شستن دستها به پایان میرسد، این شک مثل خوره به جان شما میافتد که دست خود را آنطور که باید نشستهاید، و یک حس شیطانی به شما میگوید که ادامه حیات شما به شستشوی کامل دستها وابسته است.
چه حس رنج آوری است، مگر نه؟! این دقیقا همان شک و ابهام طاقت فرسایی است که کسانی که به وسواس شستشو مبتلا هستند، شب و روز با آن درگیر میشوند.
شخص بیمار با هدف اینکه از شر این تردید راحت شود، بارها و بارها شستن را تکرار میکند. او به مرور به مرحلهای میرسد که دیگر حتی حاضر نیست شستشو را رها کند. در واقع وقتی فردی تسلیم این باور غلط میشود که باید عمل شستن را بی کم و کاست انجام دهد، اضطرابی حاصل از لزوم تمیزی زیاد و خودداری از آلودگی، در ذهنش به وجود میآید. در ادامه به راهکارهایی میپردازیم که با اجرای منظم آنها شما را برای همیشه از شر این بیماری آزار دهنده خلاص می کند. این تکنیکهای قوی، نیاز به تمرین دارد تا بتوانید به وسواس برای همیشه غلبه کنید.
>>>حتما بخوانید: توصیه هایی به افراد مبتلا به «وسواس» در روزهای کرونایی
راهکارهای درمان وسواس شستشو
۱. دسته بندی کردن ترسها:
بیمار اول باید به کمک یک مشاور، کثیفی هایی را که ترسناک قلمداد میکند، بر مبنای میزان ترس از قویترین به ضعیفترین دسته بندی کند. مثلا شاید یک شخص
ی که مبتلا به وسواس شستشو است، قادر باشد دستمالی را که روی زمین افتاده باوجود آلودگی تحمل کند، اما قادر نباشد به سطح زمین اگر کاملا برق نیفتاده باشد دست بزند. از جمله مثال های دیگر میتوان به دستگیره در و توالت فرنگی اشاره کرد که شخص باید همه اینها را در فهرست خودش لحاظ کند. این دسته بندی کردن گامی مهم در جهت آگاه شدن فرد نسبت به ترسهای خودش است که خود همین موضوع منجر به آگاهی بیشتر بیمار جهت خودمراقبتی میشود.
۲. مواجه شدن و امتناع از پاسخ:
در مرحله قبلی که فرد ترسهای خودش را از شدیدترین به ضعیفترین دسته بندی کرد، حال در این مرحله مشاور باید بیمار را با هریک از موارد فهرست بالا مواجه سازد. او باید از آخرین مورد فهرست که میزان ترس آن برای بیمار از همه کمتر است آغاز کند، اما شخص به هیچ وجه نباید بعد از مواجه شدن با آلودگی، شستشوی وسواس گونه داشته باشد.
یکی ازمزایای عالی مواجه شدن با ترس، این است که شدت افکار وسواسگونه فرد در مورد آلودگی کاهش پیدا میکند و علائم بیماری را با سرعت بیشتری به سمت کاهش سوق میدهد.
>>>بیشتر بخوانید:
۳. درمان وسواس شستشو با استراتژی (به درک)
دقت کنید که وسواس یک فکر است یعنی یک فکری که به ذهن ما می آید و به ما می گوید که اگر مثلا ظرفها را بیشتر از سه بار شستشو ندهی، داخل آن نمیتوانی غذا بخوری. یک راهکار درمانی در اینگونه موارد، استفاده از استراتژی «به درک» است. فرض کنید که شخص وسواسی دستانش را شسته است ولی یک حس یا فکری از درون می گوید که این دستم شسته نشده و بعد دوباره دستش را می شوید.
اینجا باید خودش را مواجه دهد با هر اتفاقی که قرار است بیفتد و سپس بگوید که دستم شسته نشده، به درک که شسته نشده، مگر میخواهد چه اتفاقی بیفتد؟
یا مثلا فرد با خودش می گوید میخواهی غذا بخوری یا از این دست استفاده کنی، ممکن است به بدنت آسیب بزنی. اینجا فرد باید سریع بگوید: عیبی ندارد می خواهم به بدنم آسیب بزنم. یا مثلا می خواهد قاشقی بردارد و غذا بخورد، می گوید این قاشق کثیف است، بلافاصله می گوید عیبی ندارد بگذار از قاشق کثیف استفاده کنم و اصلا می خواهم مریض شوم.
پذیرش یکی از بهترین راهکارهاست
یا مثلا می خواهد جایی را بشوید و ناگهان وسواس می گیرد. اینجا باید بگوید به درک می خواهم تمیز نشود. اصلا می خواهم کثیف زندگی کنم. مواجه و پذیرش یکی از بهترین راهکارهاست برای اینکه فرد ضمیر ناخودآگاهش را ترغیب کند به اینکه هیچ خطری وجود ندارد.
وقتی رفتار وسواس گونه خود را ادامه می دهید باعث می شود آن برای شما یک وجهه قوی داشته باشد و دفعه بعد بیشتر خودش را به سمت شما بکشاند. پس بهترین راهکار این است که بگویید به درک! بگویبد به درک که کثیف است، اصلا میخواهم بمیرم.
خودتان را با بدترین شرایط روبهرو کنید و با آن مواجه می شوید و بعد می بینید هیچ چیزی نیست. چند بار اجرا کنید بهترین نتیجه ها را خواهید گرفت و مدتی بعد واقعا به صورت نرمال زندگی خواهید کرد.
>>>بیشتر بدانید: وسواس فکری چیست؟ و راه درمان آن چه می باشد؟
۴. تغییر موقتی مکان
یکی از راهکارهای دیگر، تغییر محل زندگی به مدت یک ماه به صورت یک سفر ۱ ماهه میباشد یا فرد با شخص دیگری زندگی کند. دور کردن فرد از محیط خانواده و جایی که وسواس دارد باعث میشود مدتی از آن عادت های وسواس گونه دور بماند و این خودش باعث می شود عادت جدید شکل بگیرد و وسواسی که دارد خیلی کمتر بشود.
۵. پرکردن وقت خود با سرگرمی های زیاد
کسانی که وسواس دارند، وقتی که رفتاری وسواس گونه همانند شستشو را مکرر انجام می دهند به این دلیل است که وقت زیادی دارند و بیکار هستند و دائم وقت خود را تلف می کنند. بیماری که فرصت کافی برای انجام کارش داشته باشد، قطعا فرصت بیشتری دارد که آن عمل وسواس گونه اش را ادامه دهد. بنابراین ضروری است کسانی که وسواس دارند در حد توانشان سرگرمی های زیادی برای خود داشته باشند و دائم وقت خود را پرکنند که وقت برای شستشوی بیش از حد نداشته باشند.