به گزارش نیوز، او متولد ۲۳ بهمن ۱۳۴۳ در شهر تبریز است. وقتی سال سوم دبیرستان بود، درس و تحصیل را رها کرد و به جبهههای جنگ رفت. ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر از ناحیه شکم و ستون مهرهها (نخاع) مجروح و دچار ضایعه گشت و به درجه جانبازی نائل شد. در این مرحله از زندگی، از راهی که وجود نداشت، برای خودش راه ساخت و جلو رفت. بعد از آنکه به تبریز بازگشت، در یک سنگر دیگر راهش را ادامه داد و جراحت و ترکشها در بدنش هم نتوانستند او را از راهی که می رود، متوقف کند.
در سال ۶۵ وقتی برای جراحی در بیمارستان بستری شده بود، با برنامه مرحوم بهرام شفیع (ورزش و مردم) علاقمند رشته بسکتبال با ویلچر شد. او که علاقه زیادی به تیروکمان داشت، همزمان در بسکتبال با ویلچر هم فعالیت میکرد. در سال ۱۳۷۳ با پیشنهاد مرحوم محمد مهرآیین برای نخستین بار در ایران، پاراتیروکمان را برای ورزشکاران جانباز و معلول راهاندازی کرد و در دو دوره بازیهای پارالمپیک ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ هم حضور داشت.
مجید کهتری هر جا که رفته، تاثیر مثبت به جای گذاشته است. عباس آقاکوچکی سرمربی تیم ملی بسکتبال با ویلچر کشورمان درباره ویژگیهای اخلاقی او این چنین میگوید: “حاج مجید بهترین، فنیترین و اخلاقمدارترین کسی بود که از بدو تاسیس بسکتبال با ویلچر مدرن در ایران دیدم. وقتی سرمربی شدم، به من کمک میکرد تا هر چه سریعتر این ورزش جذاب در ایران رشد و پیشرفت کند. شخصیتی مثل این فرد در ورزش جانبازان و معلولین همیشه مثبت خواهد بود تا جاییکه میتوانند موفق و تاثیرگذار باشند.”
ذبیدالله سلیماف سرمربی تاجیکستانی تیم ملی پاراتیروکمان کشورمان در پارالمپیک سیدنی و آتن هم در مورد رفتار و کردار کهتری این گونه توضیح میدهد: “فقط میشود گفت که مرد بزرگی از دیار عشق است. با اینکه روی ویلچر مینشست، برای تیم خیلی زحمت میکشید. او روابط عمومی بالایی دارد. در بدترین شرایط تمرینات و اردوها به بهترین وجه ممکن به مشکلات بچهها می پرداخت. همانگونه که در جنگ از خود گذشتگی داشت، در ورزش هم حق خود را به دیگران میداد. او کاپیتان و بهترین ورزشکار تیم من بود و همیشه در فکر جمع و جور کردن تیم بود.”
مشروح و صحبتهای مجید کهتری با نیوز را می توانید در زیر بخوانید:
* با برنامه ورزش و مردم به سمت ورزش آمدم
* به شوخی میگفتم بسکتبال مردانه نیست
* ثانیه شماری میکردم تا از بیمارستان مرخص شوم و به سراغ بسکتبال با ویلچر بروم
* اولین باشگاه تیروکمان در ایران را راه اندازی کردم
* چون دست به آچار بودم، ویلچر برای خودم ساختم
* تیم ملی بسکتبال با ویلچرهای تولیدی بنده به پارالمپیک ۲۰۰۴ آتن اعزام شد
* تیروکمان و بسکتبال را به یک اندازه دوست دارم
* بسکتبال نیروی جوانی میخواهد
* فارس: چطور دچار معلولیت شدید؟
در ۲۰ اسفند سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر با لشگر پیروز و خط شکن عاشورا در منطقه شرق رودخانه دجله بر اثر اصابت گلوله در هنگام شکستن خط مقدم عراقیها و تقریبا پاکسازی خط، از ناحیه شکم، روده و ستون فقرات دچار مجروحیت و ضایعه نخاعی گشتم.
* فارس: چند سال در جبهه بودید؟
از سال ۱۳۶۱ تا اسفند ۱۳۶۳ در جبهههای جنگ حضور داشتم. از افتخاراتم این است که به عنوان بسیجی به جبهه رفتم و سپس در همان منطقه جنگی عضو سپاه شدم.
* فارس: در چه سنی به جبهه اعزام شدید؟
دانش آموز سال سوم دبیرستان بودم که وسط سال تحصیلی به منطقه جنوب (شلمچه) اعزام شدم. اولین اعزامم با یکی از دوستان بسیار صمیمی و دوست داشتنیام به نام “رحیم فتحیوند” بود که متاسفانه چند هفته پیش، بعد از سالها تحمل دوران اسارت در زندانهای بعثی و سختیهای دوران مجروحیت، شهید شدند و به یاران شهیدشان پیوستند (روحشان شاد). چند ماه منطقه بودم. با مجروح شدن آقا حمید برادر بزرگترم، مجبور شدم برای کمک به پدر و مادرم که سنی از آنها گذشته بود و دست تنها بودند، به تبریز برگردم و در خدمتشان باشم. بعد از ترخیص برادرم از بیمارستان و بهبودی نسبی، به منطقه بازگشتم.
* فارس: قبل از اعزام به جبهه، ورزش حرفهای انجام میدادید؟
خیر. قبل از مجروحیت به طور آماتور ورزش رزمی در رشته کاراته، سبک کان ذن ریو با استاد حسن جواندیده انجام میدادم. از سال ۵۸ تا ۶۱ در تبریز مسابقاتی برگزار نمیشد.
* فارس: بعد از مجروح شدن، چطور ورزش را شروع کردید؟
در سال ۶۵ با ورزش معلولین آشنا شدم. آغاز ورزشم نیز به برنامه ورزش و مردم برمیگردد. یکشنبه شبی بود که به خاطر عمل جراحی روی شکم و رودههایم، در بخش جراحی بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز بستری بودم. تلویزیون ۱۴ اینچ سیاه و سفید داشت برنامه ورزش و مردم با اجرای مرحوم بهرام شفیع را پخش میکرد. بخشی از بسکتبال با ویلچر پخش میشد که اتفاقا تیم تبریز هم در فینال آن مسابقات قهرمان شد. آن زمان اصلا هیچ آشنایی با بسکتبال نداشتم.
* فارس: بسکتبال با ویلچر چه چیزی داشت که علاقهمند به این رشته شدید؟
همیشه دنبال ورزش باهیجان و پرتحرک بودم. فکر میکردم وقتی که ویلچری شدم، دیگر نمیتوانم ورزش هیجانی را انجام بدهم. دیدن این بازی کاملا روی من اثرگذار بود و ثانیه شماری میکردم تا از بیمارستان مرخص شوم و به سراغ بسکتبال با ویلچر بروم. روز دوشنبه که دوستانم برای ملاقات به بیمارستان آمدند، در مورد حضور در تمرینات این رشته صحبت کردم که میخواهم ورزش کنم و به این رشته بروم. اینطور شد که از فروردین سال ۱۳۶۵ بسکتبال با ویلچر را آغاز کردم. یک دوستی به نام مرتضی آبدار داشتم که بعدها فرمانده تیپ زرهی عاشورا شد و جانباز جنگ بود در آن دوره که من کاراته کار میکردم، بسکتبال بازی میکرد. به شوخی به او میگفتم بسکتبال ورزش مردانهای نیست.
تیم بسکتبال با ویلچر استان آذربایجان شرقی مربیگری عباس ذوالنوریان
* فارس: اولین مربیتان چه کسی بود؟
عباس ذوالنوریان که جانباز انقلاب هستند و زیر نظر وی، رشد و پیشرفت خیلی زیادی در بسکتبال با ویلچر داشتم. از عباس آقاکوچکی سرمربی تیم ملی هم نکات فنی و چیزهای زیادی یاد گرفتم.
تیم بسکتبال با ویلچر دانشگاه تهران با مربیگری عباس آقاکوچکی
* فارس: چه سالی به تیم ملی راه یافتید؟
سال ۱۳۷۲ با تشکیل اولین تیم ملی بسکتبال با ویلچر ایران انتخاب شدم و ۸ یا ۹ سال و در پست گارد راس تیم ملی بازی کردم.
* چرا قبل سال ۷۲، تیم ملی بسکتبال با ویلچر نداشتیم؟
ایران به خاطر نداشتن ویلچرهای حرفهای، با بسکتبال با ویلچر دنیا فاصله زیادی داشت.
* فارس: برای کمبود ویلچر چه کارهایی انجام شد؟
با ورود به بسکتبال از همان اول متوجه شدم که کمبود ویلچر ورزشی یکی از مشکلات این رشته است. چون خودم آدم فنی و دست به آچار بودم و کارهای فنی را دوست داشتم، تصمیم گرفتم ویلچری برای خودم بسازم. با کمک و راهنمایی آقای مهریار که از قهرمانان پارالمپیک هم بود، در کارگاه برادرم، اقدام به ساخت اولین ویلچر ورزشی کردم. فکر میکنم پایهگذار ساخت ویلچر ورزشی در ایران شدم که بعدها برای تیم ملی و کل ایران با احداث یک کارگاه تولیدی ویلچر تعداد خیلی زیادی ویلچر ورزشی ساختم.
* فارس: پس کارآفرینی هم کردید؟
بله. اولین ویلچر تخصصی بسکتبال با ویلچر در ایران را ساختم و استارت این کار با من بود. تیم تبریز پیشنهاد داد تا ۱۲ دستگاه برای آنها بسازم. سال ۱۳۶۶ استاندار تبریز مبلغ ۶۰ هزار تومان برای ساخت این ۱۲ دستگاه به ما کمک کرد و با همان ویلچرها قهرمان کشور شدیم. بعد از آن تعدادی تقاضا از استانها و تیمها برای ساخت ویلچر به ما رسید. شرکتی در تبریز را معرفی کردیم تا ویلچر را به تعداد انبوه تولید کند. وقتی سال ۱۳۶۷ برای تحصیل به دانشگاه تهران آمدم، فعالیتهای جسته و گریختهای برای ساخت ویلچر داشتم اما از سال ۱۳۷۷ تصمیم گرفتم با ایجاد یک کارگاه تولیدی به صورت جدی در این زمینه فعالیت داشته باشم و تا سال ۱۳۸۴ هم فعالیت خوبی داشتم. در زمینه تولید دستگاههای بدنسازی ویژه معلولین و در چند زمینه دیگر هم فعالیت کردم.
* فارس: سرانجام کارگاه به کجا رسید؟
آن سالها متاسفانه با ورود کالاهای چینی نتوانستیم ادامه بدهیم و کارگاه را که حدود ۳۰۰ نفر در آن کار میکردند، بستیم. از آن به بعد تجهیزات تیروکمان، سلاحهای بادی و تجهیزات پینت بال وارد کردیم. البته الان هم به دلیل نوسانات نرخ ارز این فعالیتمان هم تعطیل شد. در این شرکت هم ۵ تا ۱۳ نفر مشغول بودند. تیم ملی بسکتبال، با ویلچرهای تولیدی بنده به پارالمپیک ۲۰۰۴ آتن اعزام شد. تیم ملی با این روش توان و قدرت گرفت. هم اکنون چند نفر ویلچر تولید میکنند که البته ویلچرهای نسبتا خوبی هم تولید میکنند.
* فارس: بهترین مقامهایی که به دست آوردید؟
دو دوره مقام دوم بازیهای آسیا و اقیانوسیه، یک مقام سوم تورنمنت بینالمللی آلمان و یک دوره نایب قهرمان مسابقات جهانی استوک مندویل ۱۹۹۳ انگلستان.
* فارس: چطور به سمت پاراتیروکمان آمدید؟
وقتی به همراه چند تن از دوستان به پاراتیروکمان آمدیم، به صورت کاملا تفننی بود و تمریناتمان حرفهای نبود. بعضی اوقات دو سه ماه تعطیل بودیم و بعد از چند وقت دوباره تمرین میکردیم و هیچ برنامه حرفهای نداشتیم. سال ۱۳۷۳ بود که به پیشنهاد مرحوم محمد مهرآیین مدیرکل وقت ورزش بنیاد جانبازان، رئیس اسبق فدراسیون جودو و پدر شهیدان رضا و ناصر مهرآیین، رشته تیروکمان را شروع کردم. به جرات میتوانم بگویم که این استارت فعالیت پاراتیروکمان در ایران بود.
مسابقات قهرمانی کشور سال۱۳۷۸ از راست به چپ سید شهاب الدین بصام تبار، مجید کهتری و ابراهیم رنجبر
* فارس: اولین مربی در پاراتیروکمان چه کسی بود؟
عبدالله خلیلی، یدالله ایلخانی و رامین یزدآبادی سه نفر از عزیزانی بودند که به صورت خودجوش تیروکمان کار میکردند و به عنوان اولین مربیان و اساتیدم بودند. البته زبیدالله سلیماف از تاجیکستان به گردن من حق دارد و در معیت وی در دو پارالمپیک سیدنی و آتن حاضر بودم.
شروع تیروکمان با خلیلی، ایلخانی، یزدآبادی، در کنار مرحوم کشاورز از پیشکسوتان این رشته
* فارس: اولین مسابقه برون مرزی که رفتید؟
در سال ۱۳۷۵ توسط بنیاد جانبازان و همت مرحوم محمد مهرآیین، هشت نفر از جانبازان که تازه وارد پاراتیروکمان شده بودند، به مسابقه جهانی در بلژیک اعزام شدیم. در دومین مسابقه هم به انگلیس رفتیم.
*فارس: اصلا در آن سالها باشگاه تیروکمان داشتیم؟
آن مسابقه برون مرزی تاثیر بسیار زیادی در نگاه ما به این ورزش داشت. طوری که وقتی برگشتم، با همکاری شهرداری منطقه پنج تهران اولین باشگاه تیروکمان ایران (باشکاه نیکان در بزرگراه ستاری) را راه اندازی کردم.
* فارس: شرایط برای حضور جانبازان و معلولین به این رشته فراهم بود؟
مسابقات متعددی را برای افراد معلول، جانباز و غیر معلول برگزار کردم که این حرکتها باعث حمایت بیشتر بنیاد جانبازان و فدراسیون ورزش جانبازان و معلولین شد. طوری که خسرویوفا رئیس کمیته ملی پارالمپیک، تیروکمان را در فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین تشکیل داد. بعد از آن شاهد حمایتها و پشتیبانی خوبی بودیم. الان ورزشکاران معلول و جانباز ما به عنوان قهرمان درجه یک آسیا، جهان و پارالمپیک به شمار میروند.
* فارس: بسکتبال با ویلچر یا پاراتیروکمان، کدام را بیشتر دوست دارید؟
هر دو رشته را واقعا دوست دارم. در یکی از مسابقات بینالمللی خبرنگار آمریکایی از من پرسید؛ چطور از رشتهای پر تحرک، پرجنب و جوش مانند بسکتبال به رشتهای آرام و پر تمرکز و ساکن تیروکمان رو آوردی و هر دو تا را با هم کار میکنی؟ زمانی که در بسکتبال به پرتاب میرسید، دقیقاً مانند تیروکمان باید تمرکز کنید و پرتاب را انجام بدهید. هر دو رشته برای من یکی است.
* فارس: بسکتبال با ویلچر خیلی سخت است؟
بسکتبال با ویلچر بسیار سنگین و پرتحرک است. طوری که قوانیناش با بسکتبال سالمها یکی است. ولی زیباترین ورزش پارالمپکی هم محسوب می شود. عباس آقاکوچکی سرمربی تیم ملی، وقتی میخواست شاگردانش را در تیم بسکتبال سالمها تنبیه کند به آنها یک ویلچر میداد و آنها باید با ویلچر کارهای تکنیکی انجام دهند.
* فارس: اولین پارالمپیکی که شرکت کردید؟
در پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی بود که در پاراتیروکمان به همراه ابراهیم رنجبر و حشمت الله کاظمیراد دو ورزشکار جانباز خوب و با ارزش کشورمان حضور داشتیم و به رتبه پنجم پارالمپیک سیدنی رسیدیم.
اعضای تیم ملی پاراتیروکمان در بازیهای پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی، کهتری، رنجبر، کاظمی و سلیماف
بازیهای پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی
* فارس: در پارالمپیک ۲۰۰۴ آتن چه نتیجهای گرفتید؟
شانس زیادی برای مدال داشتم. با توجه به اینکه در صورت برنده شدن باید در مقابل نماینده رژیم اشغالگر قدس مسابقه میدادم، در مرحله قبل با باخت عمدی خودم را از دور مسابقات حذف کردم.
* فارس: چرا در تیروکمان ماندهاید و به مربیگری پرداختید؟
بسکتبال نیروی جوانی لازم دارد ولی در تیروکمان سن زیاد مطرح نیست. هر چه جلوتر میروی پختهتر میشوی. متاسفانه با آسیب دیدگی هم مواجه شدم و نتوانستم ادامه بدهم. به عنوان رئیس انجمن تیراندازی با کمان جانبازان و معلولین، سرپرست تیم و در سمت مربی بیشتر میتوانم با انتقال تجربیاتم مفید واقع شوم.
* فارس: چه سالی ورزش کردن را کنار گذاشتید؟
بعد از پارالمپیک ۲۰۰۴ آتن در کسوت سرپرست و مسئول انجمن پاراتیروکمان و بعد از پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو به عنوان سرمربی در خدمت تیم ملی هستم. به لطف الهی و همت ورزشکاران و پشتیبانیهای کمیته ملی پارالمپیک و فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین بیش از هشتاد مدال برای کشورمان کسب کردیم.
انتهای پیام/