انگار برخی افراد خوش شانس متولد می شوند به هر چه دست می زنند طلا می شود. اما برخی انگار از همان اول با بدشانسی متولد شده اند و جزء جدایی ناپذیر زندگی آن ها است.شانس نه تنها به فرد بلکه به عمل هم اتخاذ می شود. گاهی ما به کاری می گوییم خوش شانس یا بد شانس.
اگر این سخنان درست است. آیا شانس واقعیت دارد؟ آیا برخی افراد خوش شانس اند یا بد شانس؟ آیا برخی افراد چیزی درون خود بیشتر از دیگران دارند؟ فکر می کنم روش منطقی ای برای اثبات شانس وجود دارد. اما چیزی به عنوان شانس وجود ندارد. شانس شی ای مادی نمی باشد. بلکه، شانس یعنی چطور کارها به سهولت انجام می پذیرند.
این دید به این عقیده منجر می شود که هیچکس شانس ندارد. نمی توانیم بگوئیم برخی افراد شانس دارند یعنی نمی توانیم انتظار داشته باشیم فردی کارهای شانسی انجام دهد.
گاهی اوقات برطبق فیزیک کوانتوم ممکن است شانس وجود داشته باشد: اگر علیت جبری نیست. اگر علیت فیزیکی درست است پس هر حادثه ای که اتفاق می افتد می تواند قابل پیش بینی باشد.
چنانچه فیزیک غیر جبری صحیح باشد، پس این پیشگویی درست نیست: هیچ کس، هیچ موضوعی، هر چقدر هم آن ها بدانند، قابل پیشگویی نیست.
نمی دانم کدام تفسیر فیزیک کوانتوم درست می باشد اما اکنون دلیلی نمی بینم که راجع به آن بحث نماییم. به نظر می رسد کاملا مشخص است شخصی که که در هوای صاف به او صاعقه می زند بدشانس می باشد و شخصی که لاتاری را برنده می شود، خوش شانس می گوییم.
فکر می کنم شانس به دو عامل شخص و شرایط حاکم بر انجام کار مرتبط می شود. برای دانستن اینکه آیا شانس حاکم بر این شرایط بوده است کافی است کاری را که به آن خوش شانسی یا بد شانسی ضمیمه می کنید چند بار انجام دهید. حتی در مورد پرتاب توپ، اگر ده بار این کار را انجام دهید می بینید که گاهی موفق هستید و گاهی شکست می خورید.
پس بعضی در کارها مهارت می باشد نه شانس. و در مورد شخصی که صاعقه به او اصابت کرده است، اگر آن شخص در زمان رعد و برق بیرون نمی رفت این اتفاق نمی افتاد و شاید اگر شخص دیگری به جای او در آن زمان آنجا بود، باز هم صاعقه به او اصابت می کرد. پس به شانس ارتباطی نداشته است.
پس شانس به ماهر بودن در کاری مرتبط است و اگر می خواهید فردی خوش شانس باشید مهارت خود را بالا ببرید.
بنابراین هرچه کاری بیشتر انجام می گیرد، شانس کمتر در آن دخیل خواهد بود. شاید یکی دو بار اول شانس تاثیری روی آن مهارت داشته باشد اما برای دفعات بعد چنین نخواهد بود. پس گذشته فرد عامل شانس در آینده نیست.
روش دیگری وجود دارد که با آن عامل شانس را اندازه گیری می کنیم. ما می توانیم یک حادثه ای را که بد شانسی می دانیم در گروهی به صورت نرمال بررسی کنیم. وقتی شخصی به پروازی می رود و در آن پرواز، هواپیما صدمه می بیند، آن شخص به نظر خودش بدشانس است چون به راحتی می توانست با پرواز قبلی بیاید و هیچ اتفاقی هم برای او نیافتد. اما اگر او را به عنوان جزء در کل حساب کنیم و با دیگران مقایسه کنیم می بینیم که فرد خوش شانسی است. چون هنوز زنده است و نمرده است.
>>> خبر مرتبط:
خوش شانس ترین بدهکار تهرانی را بشناسید
تصاویری خنده دار، از بدشانسیهای باورنکردنی
ماجرای کوتولهای که میگویند خوششانسی میآورد