شکوه جشن سروشگان؛ جشنی ایرانی و باستانی

  • کد خبر : 32817
  • 17 فروردین 1399 - 10:11
شکوه جشن سروشگان؛ جشنی ایرانی و باستانی

در تقویم باستانی ایران زمین، هفدهمین روز هر ماه، سروش به معنای وخش ایزدی یا الهام و وحی نام دارد. ایرانیان باستان، سروش روز از ماه فروردین را بدون توجه به تمامی تفاوت های قومی و مذهبی بزرگ می داشتند و به برگزاری جشن سروشگان می پرداختند. سروش یکی از ایزدان ایرانیان باستان، پیام آور خداوند و نگاهبان بیداری است. او در اوستا پرقدرت، چست و چابک ترین، دارنده سلاح سخت و آخته، دارای کلام مقدس، خوش سخن و با اندیشه ی والا هست. اولین بار، او بود که عبادت پروردگار را آغاز نمود و نیایش امشاسپندان را بر زبان آورد، آن را به مردم نیز آموخت و پیش از برآمدن خورشید مردم را برای نیایش فرا می خواند. او بود که پنج گات های زرتشت را سرود. وی نابودگر آز، خشم، دروغ، کنده (مستی)، بوشاسب (خواب و تنبلی) و به وجود آورنده مهر است. او اعمال انسان ها را به همراه دو ایزد دیگر، مهر و رشن می سنجد و به نیکوکاران پاداش می دهد. مراقبت بر نظم جهان دارد و نگاهبان پیمان هاست. نماد مادی این ایزد، خروس سپید رنگ هست، آن هم به سبب بانگ و رواج بیداری از پی ستایش خداوند. از همین روست که این حیوان از گرامی ترین جانوران در آیین ایرانیان باستان بشمار می آید. او بر بلندای البرز کوه کاخی با هزار ستون دارد که به خودی خود روشن است. او گردونه ای در آسمان دارد که چهار اسب درخشان تیزپا با سم های طلایی آن را می رانند و دشمنان خود را در هر کجایی که باشند دستگیر می کند. او همیشه بیدار و هوشیار است و پاسبانی می کند از جانداران. او برای این پاسبانی هر شبانه روز، سه دور دور زمین می گردد. از دیرباز جشن سروشگان یا سروش روز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و مردم در این روز به نیایشگاه ها رفته و به نیایش خداوند عالمیان می پرداختند.جشن سروشگان

وجه تسمیه سروشگان

براساس مطلب جشن سروشگان یا سروش روز باید بدانید که سروشگان با نام های sraoša یا seraoša در اوستا آمد که هم از کلمه فرمانبرداری (sru) مشتق می شود و هم اشاره ایست به نام ایزد سروش.وجه تسمیه سروشگان

سروش در ادبیات پارسی

پیرامون جشن سروشگان یا سروش روز باید بدانید که سروش در شاهنامه به عنوان اولین موجود ماوراءالطبیعی بوده که در شاهنامه از آن یاد شده است. در داستان کیومرث و به صورت پری پلنگینه پوش ظاهر شده و توطئه های اهریمنان را بر وی آشکار می سازد. او باری دیگر و یک سال پس از کشته شدن و سوگ سیامک بر کیومرث ظاهر می شود و او را به نبرد مجدد با اهریمنان دعوت می کند. سروش با پیکر انسانی سوار بر اسب با جامه سبز رنگ بر خسرو پرویز که در حال فرار از بهرام چوبین بود نیز ظاهر می شود، به او مژده سلطنت می دهد و او را از میان دشمنان می گذراند. آخرین ظهور وی در شاهنامه نیز در داستان اسب آبی دریای شهد است، هرچند که فردوسی در این داستان به نام او اشاره مستقیم نمی کند:

زدریا برآمد یکی اسب خنگ
سرین گرد چون گور و کوتاه لنگ
دوان و چو شیر ژیان پر زخشم
بلند و سیه خایه و زاغ چش

فردوسی در شاهنامه در مدح سروشگان می گوید:

ز گیتی برآمد سراسر خروش
به آذر بد این جشن روز سروش

یا در جایی دیگر درباره سروشگان اینگونه می سراید:

روز سروش است که گوید سروش
باده خور و نغمه مطرب نیوش

مسعود سعد نیز در مدح سروشگان چنین گفت:

روز سروش است که گوید سروش
باده خور و نغمه مطرب نیوش

حافظ نیز سروش را روح القدس می خواند:

هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که بر آن جور و جفا، صبر و ثباتم دادند

سحرزهاتف غیبم رسید مژده به گوش
که دور شاه شجاع است، می دلیر بنوش

هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
گفت: ببخشند گنه، می بنوش

چه گویمت که به میخانه دوش مست وخراب
سروش عالم غیبم، چه مژده ها داده است

عفو الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش

بیار باده که دوشم سروش عالم غیب
نوید داد که عام است فیض رحمت اوسروش در ادبیات پارسی

لینک کوتاه : https://www.news.ir/?p=32817

ثبت نظر

-