به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، نوزاد حالا در یکی از بیمارستانهای اهواز بستری و تحتنظر پزشکان است.
آدین ایمانی در حالی دوباره زنده شد که تمام اعضای خانواده، خود را برای مراسم عزاداری آماده کرده بودند اما ناگهان پدر خانواده به آنها خبر داد که آدین زنده است و نفس میکشد.
مادر آدین در گفتوگو با جامجم، ماجرای فوت و زنده شدن دوباره پسرکوچولویش را تعریف میکند: «من ۲۴ مهرماه زایمان کردم و بهدلیل هایپوکسی شدن و کمبود اکسیژن، فرزندم را به ایلام منتقل کردند. پسرم، ۱۶ روز در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بستری شد و بعد به ما اعلام کردند که فرزند شما بهدلیل آسیبدیدگی ناشی از هایپوکسی باید تحت گفتاردرمانی و کاردرمانی قرار گیرد تا شاید بتواند شیر بخورد. من هم او را برای گفتاردرمانی بردم. نهم آذر بود که پسرم تشنج کرد و برای همین، او را به بیمارستان امام خمینی ایلام منتقل کردند. پس از بستری در بخش اطفال، قرار شد از او نوار مغزی گرفته شود. بچه من چون تشنج کرده و مشکل اصلیاش هم هایپوکسی بود، همیشه از کپسول اکسیژن استفاده میکرد. قبل از این ماجرا من در خانه همیشه اکسیژن داشتم و به محض اینکه احساس میکردم اکسیژن بدن فرزندم در حال افت است، به او اکسیژن وصل میکردم و شرایطش بهتر میشد. شب حادثه، یک مانومتر بالای سر پسرم بود. به پرستار گفتم حالا که فرزندم را به بخش معمولی اطفال آوردهاید، یک لوله اکسیژن هم بدهید تا اگر پسرم به اکسیژن نیاز داشت، به او اکسیژنرسانی کنیم. البته این اکسیژن دائم باز نبود و تنها مواقعی از آن استفاده میکردم که پسرم نیاز داشت. پرستار هم لوله را به ما داد.»
بیمارستان فوت نوزاد را تایید کرد
در حالی که مادر خیالش راحت بود اکسیژن در دسترس پسرش است، خوابید. اما پرستار شیفت شب، مانومتر بالای سر نوزاد را با خود برد: «ساعت پنج صبح وقتی بیدار شدم، دیدم مانومتر بالای سر بچهام نیست و پرستار آن را با خود برده است. شوهرم که آمد، گفتم برو مانومتر بگیر. در حال گفتن این جمله به شوهرم بودم که ناگهان بچهام سیانوز شد. بهشدت ترسیده بودم. با صدای بلند کمک خواستم که پرستار آمد. خودش از دیدن وضعیت ما و بچه ترسیده و هول کرده بود. به چند اتاق رفت تا اکسیژن پیدا کند، اما نبود و سعی کرد تا با ماساژ دادن، بچه را برگرداند. در همین حین، تیم احیا را هم خبر کردند. بعد از احیا، گفتند فرزندت سالم است، اما خودم دیدم ضریب هوشیاری پسرم روی عدد چهار بود. بعد هم گفتند بچهات به کما رفته و ماندن و رفتنش با خداست. پسرم چهار روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود تا اینکه به شوهرم خبر دادند بچه فوت کرده است.»
آدینکوچولو را به سردخانه بیمارستان بردند و به گفته مادر، دو، سه ساعت در سردخانه بود تا پدر کارهای ترخیص او را از بیمارستان انجام دهد. پس از ترخیص، پدر در حالی که نوزادش را در آغوش گرفته بود، همراه با برادرانش به غسالخانه آبدانان رفتند تا نوزاد را شسته و کفن کنند؛ بیخبر از اینکه عمر آدین هنوز به دنیا باقی بود.
احیای نوزاد توسط غسال
پنج دقیقه بعد از ورود آدینکوچولو به غسالخانه، غسال نوزاد را از پدر گرفت تا او را بشوید. پدر آدین شاهد شستوشوی پسرش بود. به گفته او، وقتی غسال لباس بچه را باز کرد، ناگهان سینه آدین پرید. همه فکر کردند شاید به دلیل وجود هوا، سینه آدین دچار پرش شده، اما تقدیر دیگری برای پسرکوچولو نوشته شده بود.
مرتضی بیگی، غسال غسالخانه آبدانان میگوید: «من در غسالخانه آبدانان و زیرنظر شهرداری کار میکنم. دو شب پیش، ساعت حدود ۶ و ۷ عصر بود که بچه را به غسالخانه آوردند. لباسش را که خارج کردند، حس کردم سینه بچه تکان خورد. بدن بچه چون چند ساعت در سردخانه بیمارستان بود، کاملا یخ بود. گوشم را روی سینه بچه گذاشتم تا ببینم قلبش میزند یا نه، اما سروصدا آنقدر زیاد بود که درست متوجه نشدم. با این حال چون چند سال پیش، انجام احیا و ماساژ را در هلالاحمر یاد گرفته بودم، شروع به ماساژ سینه و قلب نوزاد کردم که خوشبختانه بچه برگشت. بعد از آن و برای اطمینان بیشتر با اورژانس تماس گرفتیم که آمدند، پس از معاینه تایید کردند که بچه زنده است و او را برای اقدامات بیشتر به بیمارستان بردند.» مرتضی دل پری از وضعیتش دارد و ادامه میدهد: «شما را به خدا از طرف ما در روزنامهتان بنویسید که قرارداد ما را به جای ماه به ماه، سالانهکنند. ما اینجا زحمت میکشیم اما کسی برای ما ارزش قائل نیست.»
بچهات مشکل داشت!
مادر آدین میگوید: «آنها حتی از من عذرخواهی هم نکردند. من وقتی شرایط فرزندم و کوتاهی پرستار را به مسؤولان بیمارستان گفتم، بهجای اینکه پرستار را توبیخ کنند، به من گفتند خانم، بچه شما مشکل داشت. حالا در آینده، یا به دلیل کمبود اکسیژن یا مشکل دیگر، فوت میکرد. این در حالی است که آزمایشهای آنومالی و NT من در بارداری، کاملا سالم بود، اما به من میگویند بچهات متابولیک است. حالا هم کوتاهیشان را انداختهاند گردن بچه من و میگویند ناقص است. این حرفی است که دکتر و مسؤول بخش به من گفت. ما هنوز درگیر وضعیت پسرمان هستیم، اما به احتمال قوی از بیمارستان شکایت خواهیم کرد.»
تلاش ناموفق براى نجات آدین
دلخوشى پدر و مادر آدین، دوام زیادى نداشت و نوزاد ۵٠ روزه عصر دیروز با وجود تلاش پزشکان جان باخت. آدین پس از احیا در غسالخانه به بیمارستان رسولاکرم (ص) آبدانان منتقل و سپس به بیمارستان ابوذر اهواز منتقل شد که غروب دیروز در این بیمارستان جان باخت و تلاش پزشکان براى نجات جان او موثر واقع نشد.
واکنشها به ماجرای زنده شدن آدین
ساعاتی پس از انتشار فیلم زنده شدن آدین در شبکههای مجازی، شامگاه پنجشنبه، محبوب رستمزاد، مدیر روابطعمومی دانشگاه علوم پزشکی، به این خبر واکنش نشان داد و گفت: «این نوزاد دوماهه اهل شهرستان آبدانان که با نارسایی مادرزادی متولد شده است، دو ماه تحت مراقبت بود و شب گذشته حال نوزاد وخیم گزارش میشود. متاسفانه با وخیم شدن حال نوزاد به والدین خبر فوت فرزند را میدهند و مسؤولان بیمارستان گواهی فوت کودک را صادر کرده و تحویل والدین میدهند.»
مدیر روابطعمومی علوم پزشکی ایلام در حالی از مادرزادی بودن بیماری این نوزاد ۵۰ روزه صحبت میکند که مراد ایمانی، پدر آدین معتقد است فرزند او هیچ بیماریای ندارد و آزمایشهای انجامشده نشان میدهد فرزند او سالم بوده است.
مهلت ۴۸ ساعته دادستانی
رضا امیریمقدم، جانشین دادستان استان ایلام نیز درباره موضوع زنده شدن نوزاد آبدانانیگفت: «به دستور دادستان تیم ویژهای متشکل از دادستانی، بازرسی و نظام پزشکی تشکیل شده تا بهسرعت به این موضوع ورود کرده و آن را بررسیکنند. دادستانی به علوم پزشکی برای روشن شدن ماجرای نوزاد آبدانانی ۴۸ ساعت مهلت داده است.»
لیلا حسین زاده – حوادث / روزنامه جام جم