نیوز/ آرتین زهرابی؛ بی تردید اگر همه چیز حول محور مدیریت درست و اصولی میچرخید، امروز شاهد تجمعات پراکنده و گاهی اوقات قابل توجه تعدادی از هواداران فوتبال نبودیم. متاسفانه در مورد استقلال، آنچه بیشتر به چشم آمد سایهای از بیتدبیری و ندانم کاری بود و متاسفانه هر بار برای این باشگاه مدیرانی از سوی وزارت ورزش انتخاب شدند که از چرخاندن امور باشگاه ناتوان بودند.
اگر بحث بر سر بیپولی است، حقیقت را باید به مردم گفت؛ باشگاه بیپول را مدیرانی به نفر بعدی تحویل میدهند که مشتی بدهی غیرضرروی از خود بر جا میگذارند و تعدادی مربی و بازیکن خارجی را در شرایط غیرطبیعی تحریمها میخرند. در واقع مدیرانی که میدانند از پس هزینههای دلاری این اشخاص برنمیآیند، خود را در بازار خارجی موظف به خرید نسیه میدانند اما وقتی باید همه چیز نقدا به آنها پرداخت شود جا میزنند.
مسئله استقلال بیپولی نیست؛ درد این تیم بیتدبیری است که مدیرعامل وقت با سرمربی جوان تیم به تعامل نمیرسند. سرمربی حرف خودش را میزند و مداخله آشکار در جزئیترین امور تیم را حق مسلم خود میداند و متقابلا آقای مدیر بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی؛ در سفری بیموقع راهی اروپا میشود.
ماجرای استقلال که امروز صدای اعتراض هوادارانش را بلند کرده میتوانست با یک جام حل و فصل شود؛ اگر استقلال در جام حذفی دچار اشتباه محاسباتی نمیشد و طرفین لج و لجبازیها را کنار میگذاشتند، آن وقت همه چیز از شرایط فعلی بهتر بود.
چند روز پیش نوشتیم که سعادتمند هم برود، مدیر بعدی سوپرمن نخواهد بود. این مدیر را هم جامعه فوتبال به درستی نمیشناسد. او کیست؟ برنامهاش برای آینده چیست و این تیم در ادامه راه، چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود؟