نیوز/ آرتین زهرابی؛ تولد کارلوس کیروش، محبت طیف وسیعی از ایرانیها به او و پیام متقابل کیروش به آنها نشانههای خوبی برای لحظههای عجیب و غریب این روزهای ماست.
چه چیز از این زیباتر که روابط کاری و قراردادی هم اکنون میان کیروش و فوتبال ایران وجود ندارد اما هر دو طرف به نیکی از هم یاد میکنند. وقتی همین مسئله در مورد مارک ویلموتس تکرار میشود، جز یک مشت خاطره محو و زشت، چیزی در اذهان عمومی باقی نیست. حتی خود او خاطرهای خوش از ما ندارد اما کیروش، ایران را دوست داشت. به شدت هم دوست داشت و از زندگی در کشور ما، اداره و مدیریت تیم ملی و تلاش برای گرفتن نتایج بهتر لذت میبرد.
کیروش در دوران خودش یکی از بهترین تیمهای فوتبال آسیا را ساخت؛ وقتی به این نکته اشاره میکنیم، عدهای خم به ابرو میآورند و میگویند مگر او برای ما جام آورده است؟
مشکل اصلی منتقدان این است که حقایق فوتبال ایران را قبل از حضور کیروش در کشور ما فرموش کردهاند. آنها یادشان رفته بود که عربستانیها در ورزشگاه آزادی، مانور میدادند و پیروزی خود را با تحقیر فوتبال ایران جشن میگرفتند. آنها از یاد برده بودند که صعودهای یکی در میان و پر از استرس برای فوتبال ما چگونه شکل میگرفت. آنها اشکهای بچههای ایران را به خاطر باختهای بدی که مقابل تیمهای عربی تجربه میکردند لابد ندیدهاند. آنها شاید نمیداسنتند بردن کرهجنوبی در مقاطع مختلف زمانی، صعود های قاطعانه و بیشکست به جام جهانی برای ما مثل خواب و رویا بود.
با این همه کیروش حتی در عین مخالفتهای بیرحمانه منتقدانش برای خود، فوتبال ایران و نیمکت تیم ملی جایگاهی ویژه تعریف کرد. حالا هر کسی که نیمکت تیم ملی ما به او تعلق میگیرد قدر این صندلی را میداند. با یک درک و شعور نصف و نیمه هم میشود از مربی تیم ملی توقع داشت راه صحیح کیروش را ادامه بدهد و مردم را با تیم ملی کشورمان همراه کند.
میدانیم نفرات پس از کیروش که به این جایگاه دست پیدا کردند هرگز در هیچ حالت خوشبینانهای با او قابل قیاس نیستند اما امیدواریم آنها بفهمند ارتباط عاطفی شکل گرفته میان هواداران با سرمربی سابق تیم ملی چقدر به ایجاد یک حس بزرگ و عزیز ملی و میهنی در فوتبال کشور کمک کرد. او همین حالا هم با احساس درباره ایران صحبت میکند و آنگاه که از کیروش سوال مینند آیا روزی به کشور ما میآید به سرعت پاسخ میدهد؛ شک نکنید…