و اینکه میگویند «درد به ریشه دندان» زده است هم یعنی همین!
در حرفهای احمد نوراللهی، سرسوزنی نه خودنمایی میتوان یافت و نه بزرگنمایی یک مشکل و سیاهنمایی یک واقعیت! نوراللهی، بهموقع، سروقت و با مهارت کامل که یک دردشناس میتواند از آن برخوردار باشد، به تشریح چند و، چون اوضاع پرسپولیس پرداخته است! درست و بهموقع!
نوراللهی، در ازای «دردشناس» بودنش، برای درمان هم راه حلهای مناسبی دارد که کاربردیاند و باید بهکار گرفته شوند! نوراللهی، نه به خودش و نه به همبازیان موفق و نتیجه گرفتهاش، که به پرسپولیس میپردازد! به تیمی که مهمتر از همه چیز و همه کس است! به تیمی که حق توقف و حد توقف ندارد! دائم به جلو!
پیروزی به نزدیک خط مشی
پرسپولیس در اوج قرار دارد، ولی با آیندهای که مواجه شدن با آن توان و قدرت بیشتری میطلبد، روبهرو هست! پرسپولیس درگیر آیندهای که میآید هست! پرسپولیس پس از کسب چهارمین عنوان قهرمانی اش، تنهاتر از هر موقع دیگری هست! پرسپولیس را باید از این تنهایی و از این بیکسی- در حالی که میلیونها هوادار دارد- درآورد!
پرسپولیس، از آن روزها که پرسپولیس نبود و شاهین بود، درگیر است با همین مسائل که، چون «خوره» به جان ورزش قهرمانی ایران افتاده است و، چون زنجیر، دست و پای هر تیمی را بسته است! زنجیری سنگین از کارنابلدیها! زنجیری سنگین از مسئولیتنشناسیها! زنجیری سنگین از اشتباهات کلیدی که باعث شده همیشه با دردهای ماندگار و شدت یابنده درگیر باشیم!
و امروز، همه این دردها و بیماریهای مزمن به یک طرف و سخنان سنجیده و زمانسنجی عاقلانه یک بازیکن پرسپولیس به یک طرف!
پرسپولیس و پرسپولیسیان
اینکه میگویند پرسپولیس را باید به یک پرسپولیسی- البته صاحب دوراندیشی و صاحب خرد تجربهورزانه- سپرد، در واکنش بهموقع و نیز سخنان مقبول افتاده نوراللهی، تجلی پیدا میکند!
پرسپولیس اگر این بار به جاده خاکی نزند و اگر خود را گرفتار دوستیهای خاله خرسانه ننماید، پرسپولیس اگر بهموقع از هشدارهای نوراللهی استفاده کند، از یک معضل و یک دردسر دیرینه خلاص و نجات خواهد یافت!
حرفهای ساده نوراللهی که در تکتک واژهها و کلمات آن دلسوختگی و به ستوه آمدگی مشهود است، شباهت زیادی به حرفهای همه دارد ولی از جنس گفتههای تازهواردان نوکیسه و صاحبان ژنهای خوب و آقازادگان و… نیست!
این گفتمان مربوط به زمانی است که درد به دندان رسیده و کارد به استخوان خورده است!
استقلال و فرهادیسم، سپاهان و موریانهها
میگویند علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد! و میگوییم پیشدستی از ضرورتهای پیروزی است! پرسپولیس در سخنان نوراللهی، به نوعی از حمله به موقع دست یافته است! معلوم نیست که اجازه میدهند، استقلال، با افکار تازه اش و راهکاری که خبر از عملگرایی موفقیتآمیزی میدهد، حرکت کند یا خیر؟
صد البته که استقلال، اگر میخواهد تیمی باشد که باید باشد و موظف و مسئول است که باشد، نباید از حرف و سخن حتی پیشکسوتان خود نیز مشوش و دل آشوب شود!
عیب مترتب به شیوه استقلال این است که استراتژیک نیست و اتکای غیرساختارمندی دارد به عملکرد فرهاد مجیدی! چنانچه خوب باشد و آماده پیکار باشد، استقلال هم خوب مینماید و یک بازی را- جداافتاده از سایر بازیها- خوب و بلکه خیلی خوب بازی میکند! باید که این ویژگی خود بدل به سبک و بدل به روش و شیوه غالب شود! استقلال باید دلایل باخت خود را بشناسد همانطور که سپاهان هم پناه ببرد از دست دوستان نوپدید که عامل همه مشکلاتند! دستهای پشت پردهای که خانگیاند!