به گزارش نیوز، رامین رضاییان در برنامه چهارشنبهشب دورهمی روبهروی مهران مدیری نشست و حرفهای جالبی زد. او به مرور خاطراتی از دوران بازی در پرسپولیس و همینطور جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه پرداخت و گفت: «زمان حضور در پرسپولیس با مهدی طارمی داخل زمین قرار میگذاشتم فقط به او پاس بدهم که گل بزند و…!»
این صحبتها به نظر غیرحرفهای میرسد. برخی با دیدن این برنامه با خود گفتند طفلکی برانکو با این بازیکنان غیرحرفهای و رفیقباز چگونه کار میکرد؟ بازیکنانی که موفقیت تیم را فدای خودخواهی و رفیقبازی خود میکردند؟!
اما این موضوع تازهای در فوتبال ایران نیست. در تیم ملی هم مسبوق به سابقه بوده است. یکی از دوستان خبرنگار حاضر در جام ملتهای ۲۰۰۴ چین تعریف میکرد که از زبان یکی از ستارههای سرشناس و لژیونر تیم حرفهای عجیبی درباره «علی دایی» شنیده است. ستارهای که ظاهر آرامی داشت و خیلی هم خوشاخلاق به نظر میرسید، اما در مورد کاپیتان تیم ملی به همکار ما گفته بود: «من نمیدانم این علی دایی تا کی میخواهد فوتبال بازی کند؟ بابا خداحافظی کن دیگر…!»
در همان دوره از جام ملتها شایعاتی هم شنیده میشد که برخی ملیپوشان به علی دایی پاس نمیدهند! اما شاید مورد جالبتر و شبیهتر به رامین رضاییان و مهدی طارمی به اوایل دهه ۷۰ برگردد. سال ۱۳۷۳ علی دایی بهعنوان یک مهاجم گلزن و ملیپوش به پرسپولیس ملحق شد. او در تیم ملی و مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا در قامت یک ستاره ظاهر شده و به لطف همان درخشش به پرسپولیس پیوست.
مجتبی محرمی برای ما تعریف میکرد: «علی دایی تازه به تیم ما آمده بود و مهاجم سرزن و گلزنی بود. ما در پرسپولیس فرشاد پیوس را هم داشتیم که سالها آقای گل ایران و بهترین گلزن تیم ما بود. تیم خوبی هم داشتیم که همه حریفان را راحت و با اختلاف گل بالا میبرد. اغلب گلها را هم زوج علی دایی و فرشاد پیوس میزدند. کار جوری جلو رفت که حتی رقابت آقای گلی هم بین این دو به وجود آمد. در یک بازی من نفوذ کردم و به علی دایی پاس دادم که او هم توپ را تبدیل به گل کرد. بعد از بازی فرشاد پیوس که همبازی قدیمیتر ما بود نزد من آمد و گفت دمتگرم مجتبی! چرا به علی دایی تازهوارد پاس میدهی که گل بزند و آقای گل شود! من هم گفتم فرشاد جان داداش! من نمیتوانم داخل زمین و در موقعیت حمله صبر کنم و نگاه کنم ببینم تو نزدیک دروازه حریف هستی یا علی دایی که به تو پاس بدهم. هر کسی در موقعیت بهتری باشد پاس میدهم که گل بزند و…»
این صحبتها به نظر غیرحرفهای میرسد. برخی با دیدن این برنامه با خود گفتند طفلکی برانکو با این بازیکنان غیرحرفهای و رفیقباز چگونه کار میکرد؟ بازیکنانی که موفقیت تیم را فدای خودخواهی و رفیقبازی خود میکردند؟!
اما این موضوع تازهای در فوتبال ایران نیست. در تیم ملی هم مسبوق به سابقه بوده است. یکی از دوستان خبرنگار حاضر در جام ملتهای ۲۰۰۴ چین تعریف میکرد که از زبان یکی از ستارههای سرشناس و لژیونر تیم حرفهای عجیبی درباره «علی دایی» شنیده است. ستارهای که ظاهر آرامی داشت و خیلی هم خوشاخلاق به نظر میرسید، اما در مورد کاپیتان تیم ملی به همکار ما گفته بود: «من نمیدانم این علی دایی تا کی میخواهد فوتبال بازی کند؟ بابا خداحافظی کن دیگر…!»
در همان دوره از جام ملتها شایعاتی هم شنیده میشد که برخی ملیپوشان به علی دایی پاس نمیدهند! اما شاید مورد جالبتر و شبیهتر به رامین رضاییان و مهدی طارمی به اوایل دهه ۷۰ برگردد. سال ۱۳۷۳ علی دایی بهعنوان یک مهاجم گلزن و ملیپوش به پرسپولیس ملحق شد. او در تیم ملی و مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا در قامت یک ستاره ظاهر شده و به لطف همان درخشش به پرسپولیس پیوست.
مجتبی محرمی برای ما تعریف میکرد: «علی دایی تازه به تیم ما آمده بود و مهاجم سرزن و گلزنی بود. ما در پرسپولیس فرشاد پیوس را هم داشتیم که سالها آقای گل ایران و بهترین گلزن تیم ما بود. تیم خوبی هم داشتیم که همه حریفان را راحت و با اختلاف گل بالا میبرد. اغلب گلها را هم زوج علی دایی و فرشاد پیوس میزدند. کار جوری جلو رفت که حتی رقابت آقای گلی هم بین این دو به وجود آمد. در یک بازی من نفوذ کردم و به علی دایی پاس دادم که او هم توپ را تبدیل به گل کرد. بعد از بازی فرشاد پیوس که همبازی قدیمیتر ما بود نزد من آمد و گفت دمتگرم مجتبی! چرا به علی دایی تازهوارد پاس میدهی که گل بزند و آقای گل شود! من هم گفتم فرشاد جان داداش! من نمیتوانم داخل زمین و در موقعیت حمله صبر کنم و نگاه کنم ببینم تو نزدیک دروازه حریف هستی یا علی دایی که به تو پاس بدهم. هر کسی در موقعیت بهتری باشد پاس میدهم که گل بزند و…»