نیوز/ سیدمهدی فاطمی؛ علی پروین به وزارت ورزش رفت و با وزیر در مورد خصوصیسازی باشگاههای استقلال و پرسپولیس به گفتگو نشست. این در حالی است که سلطان دو هفته پیش واگذاری این باشگاهها را کشک خوانده بود!
احتمالاً بعد از این جلسه جناب پروین تمامقد پشت وزیر و اقداماتشان ایستاده و به حامی اصلی عرضه سهام سرخابیها در بورس تبدیل خواهد شد. این اتفاق البته برای اهالی فوتبال و حتی مردم عادی چندان عجیب نیست. او به رغم همه مقبولیت و محبوبیتی که دارد و خدماتی که به فوتبال ایران و به خصوص پرسپولیس داشته است، اما همواره با نقطه ضعف بزرگی به نام نرمش و سستی برابر ثروت و قدرت مواجه بوده است. کسی که سعی کرده همه جناحهای قدرت را راضی نگه داشته، روزی پشت احمدینژاد درآمده و روز دیگر با روحانی در مراسم تحلیف همراهی میکند. پولهای هدایتی را بیشتر از اعتبار و آبروی خود دوست دارد و حالا معلوم نیست در دیدار با سلطان ورزش چه گذشته که انتقادات شدید دو هفته پیش از وزیر تبدیل به لبخند و مودت و حمایت شده است؟
اگر بازی خوردن را جزئی از شخصیت متمایز و کاریزماتیک پروین بدانیم در سوی دیگر شخصی قرار دارد که استاد بازی است؛ مسعود سلطانیفر برای رسیدن به امروز راه سختی را پیموده و از تنگناهای زیادی عبور کرده است. او بارها در معرض سؤال و حتی استیضاح بوده، اما هر بار انتقادات و اعتراضات به مدیریت او بالا گرفته و مخالفان کار او را تمام شده تلقی کردهاند، بازی را تغییر داده و به نفع خود پایان داده است. اردیبهشت سال پیش را به خاطر بیاورید که مجلسیها با ۱۳ امضا نامه استیضاح او را به کمیسیون فرهنگی بردند، اما تغییر صوری معاون امور مجلس وزارت ورزش و فعالیت سیدهادی حسینی نماینده سابق قائمشهر در مجلس در این مسند ورق را برگردانده و بحث استیضاح کاملاً منتفی شد. جالب اینکه انتصاب حسینی رسانهای شد، اما حکمی برای او صادر نشده بود. گو اینکه صرفاً مأموریت داشت تا استیضاح را درهم شکسته و برود که موفق هم شد!
در جریان افتضاح مدیریتی در فدراسیون فوتبال و باشگاههای پرسپولیس و استقلال و قراردادهایی که ترکمانچای را رو سفید کرد انگشت اتهام مستقیماً به سمت شخص وزیر گرفته شد. به خصوص در ماجرای ویلموتس اسنادی منتشر شد که انتخاب مربی بلژیکی بر اساس پاراف و توصیه سلطانیفر پای نامه انجمن دوستی ایران و هلند بوده و این امر سر و صدای زیادی را به پا کرد. برخی نمایندگان مجلس یازدهم عزم و اراده جدی در استیضاح او داشته و مصاحبههای جنجالی زیادی را شاهد بودیم، اما آنکه هنوز صندلی وزارت در خیابان سئول را حفظ کرده مسعود سلطانیفر است! گر چه به زعم نگارنده این ماندگاری همیشگی نیست، اما زیر بار این همه فشار و انتقاد به حقی که بابت وضعیت متزلزل ورزش و به ویژه فوتبال به وجود آمده دوام آوردن کار هر کسی نیست. کوچ بیسابقه ستارههای ورزش و پذیرفتن تابعیت سایر کشورها را هم به کارنامه سلطانیفر بیفزایید تا بیش از پیش از بقای او در این مسند متعجب شوید!
احتمالاً بعد از این جلسه جناب پروین تمامقد پشت وزیر و اقداماتشان ایستاده و به حامی اصلی عرضه سهام سرخابیها در بورس تبدیل خواهد شد. این اتفاق البته برای اهالی فوتبال و حتی مردم عادی چندان عجیب نیست. او به رغم همه مقبولیت و محبوبیتی که دارد و خدماتی که به فوتبال ایران و به خصوص پرسپولیس داشته است، اما همواره با نقطه ضعف بزرگی به نام نرمش و سستی برابر ثروت و قدرت مواجه بوده است. کسی که سعی کرده همه جناحهای قدرت را راضی نگه داشته، روزی پشت احمدینژاد درآمده و روز دیگر با روحانی در مراسم تحلیف همراهی میکند. پولهای هدایتی را بیشتر از اعتبار و آبروی خود دوست دارد و حالا معلوم نیست در دیدار با سلطان ورزش چه گذشته که انتقادات شدید دو هفته پیش از وزیر تبدیل به لبخند و مودت و حمایت شده است؟
اگر بازی خوردن را جزئی از شخصیت متمایز و کاریزماتیک پروین بدانیم در سوی دیگر شخصی قرار دارد که استاد بازی است؛ مسعود سلطانیفر برای رسیدن به امروز راه سختی را پیموده و از تنگناهای زیادی عبور کرده است. او بارها در معرض سؤال و حتی استیضاح بوده، اما هر بار انتقادات و اعتراضات به مدیریت او بالا گرفته و مخالفان کار او را تمام شده تلقی کردهاند، بازی را تغییر داده و به نفع خود پایان داده است. اردیبهشت سال پیش را به خاطر بیاورید که مجلسیها با ۱۳ امضا نامه استیضاح او را به کمیسیون فرهنگی بردند، اما تغییر صوری معاون امور مجلس وزارت ورزش و فعالیت سیدهادی حسینی نماینده سابق قائمشهر در مجلس در این مسند ورق را برگردانده و بحث استیضاح کاملاً منتفی شد. جالب اینکه انتصاب حسینی رسانهای شد، اما حکمی برای او صادر نشده بود. گو اینکه صرفاً مأموریت داشت تا استیضاح را درهم شکسته و برود که موفق هم شد!
در جریان افتضاح مدیریتی در فدراسیون فوتبال و باشگاههای پرسپولیس و استقلال و قراردادهایی که ترکمانچای را رو سفید کرد انگشت اتهام مستقیماً به سمت شخص وزیر گرفته شد. به خصوص در ماجرای ویلموتس اسنادی منتشر شد که انتخاب مربی بلژیکی بر اساس پاراف و توصیه سلطانیفر پای نامه انجمن دوستی ایران و هلند بوده و این امر سر و صدای زیادی را به پا کرد. برخی نمایندگان مجلس یازدهم عزم و اراده جدی در استیضاح او داشته و مصاحبههای جنجالی زیادی را شاهد بودیم، اما آنکه هنوز صندلی وزارت در خیابان سئول را حفظ کرده مسعود سلطانیفر است! گر چه به زعم نگارنده این ماندگاری همیشگی نیست، اما زیر بار این همه فشار و انتقاد به حقی که بابت وضعیت متزلزل ورزش و به ویژه فوتبال به وجود آمده دوام آوردن کار هر کسی نیست. کوچ بیسابقه ستارههای ورزش و پذیرفتن تابعیت سایر کشورها را هم به کارنامه سلطانیفر بیفزایید تا بیش از پیش از بقای او در این مسند متعجب شوید!