نیوز/ مهدی هژبری؛ وقتی محمد بنا که بیشک معمار کشتی فرنگی نوین ایران است و نمیتوان زحمت و تلاش او در اعتلای کشتی ایران را نادیده گرفت، درباره فوتبال حرف میزند و میگوید: «کیروش هیچ کاری برای فوتبال ایران نکرده و فقط ۲ بار ما را به جام جهانی برد، اما اگر این دوره به جام جهانی نرویم مهم نیست و باید به اسکوچیچ فرصت بدهیم برای ما ساختار بسازد.» چارهای نداریم جز این که از او خواهش کنیم از این به بعد در حیطه تخصصی خودش حرف بزند و درباره فوتبال «تز» ندهد. احترام محمد بنا واجب… نظر شخصی او درباره کیروش هم متین، اما ساختارسازی با اسکوچیچ را کجای دلمان بگذاریم؟
بنا حق دارد کیروش را دوست نداشته باشد، او حتی به عنوان یک کارشناس ورزش میتواند منتقد کیروش باشد و با کم اهمیت جلوه دادن دو حضور پیدرپی در جام جهانی، سالهای متمادی آقایی در فوتبال آسیا، ساخت و تجهیز مرکز پک، آموزش صحیح دفاع تیمی به فوتبال ایران، کشف و جذب دورگهها، ارزش دادن به پیراهن تیم ملی و… و… و… فقط این بخش از کارنامه کیروش را برجسته کند که در جام ملتها قهرمان نشد و در ازای دستمزدش، جامی به دست ایران نداد، اما چگونه میتواند تز بدهد اگر حتی با اسکوچیچ به جام جهانی نرفتیم، او را حفظ کنیم تا ساختار بسازد؟ بنا این ساختارسازی را در کجای کارنامه دراگان دیده است؟ چون دراگان هم مثل سرمربی تیم ملی قطر گمنام است میتوان به این مقایسه رسید که به او هم مثل سانچز در اسپایر، باید ۸ سال در ایران وقت داد؟
غیرورزشیها این حرف را بزنند، ناراحت نمیشویم، اما وقتی یک ورزشی که خودش معتقد است کشتی ما بیشترین آسیب را از کارهای کارشناسینشده در این ورزش خورده، چنین تزی ارائه میدهد، بدون اغراق سردرد میگیریم. ما قطعاً به خاطر تیم ملی و به خاطر فوتبال ایران از اسکوچیچ حمایت میکنیم، اما قرار نیست سر مردم کلاه بگذاریم و پراید را رنگ کنیم و به مردم بگوییم این همان اتوبوس دو طبقه است که از دور کمی کوچک به نظر میرسد! کاش بنای عزیز هم درباره کشتی حرف بزند وگرنه مجبوریم از ایشان بپرسیم چرا بین سوریان سبکوزن و بشیر باباجانزاده سنگینوزن مسابقه انتخابی نگذاشتی، تا از شدت بیربط بودن این پرسش، سرش را به دیوار بکوبد و متوجه شود وقتی بعد از مقایسه کیروش و اسکوچیچ از سردرد حرف میزنیم یعنی چه!